رئیس جمهور تراز ایران از نگاه رهبر انقلاب
بیانات رهبر انقلاب پیرامون موضوع انتخابات، اگرچه نسبت به ادوار گذشته، تا بدین لحظه کمتر بوده است، اما با اندک تأمل در آن، میتوان به نکات مهمی دست یافت.
روزنامه صبح نو: بیانات رهبر انقلاب پیرامون موضوع انتخابات، اگرچه نسبت به ادوار گذشته، تا بدین لحظه کمتر بوده است، اما با اندک تأمل در آن، میتوان به نکات مهمی دست یافت. به یک اعتبار، بیانات ایشان در این باره، در دو سخنرانی اول فروردین در حرم رضوی و چهارشنبه هفته گذشته به مناسبت روز ارتش و در جمع این عزیزان، حاوی یک «متن» بود و یک «حاشیه» البته مهمتر از متن.
«متن» بیانات ایشان در مرتبه اول، دعوت از همه آحاد مردم برای مشارکت گسترده در انتخابات بود. از نظر ایشان «انتخابات یکی از دو رکن مردمسالاری دینی است.» بدین معنا، نظام اسلامی، یعنی نظامی که از طرفی اعتبار خود را از «اسلام» میگیرد و از طرفی دیگر، معطوف به «خواست مردم» است. برای همین هم هست که از نظر ایشان، انتخابات «مایه عزّت ملّی است؛ مایه تقویت ملّت ایران است؛ مایه آبروی ملّت ایران است.» توجه به این نکته از آن جهت مهم است که اتفاقاً جریانهایی که به نوعی در تعارض، تقابل یا تضاد با جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند، به دلیل نادیده گرفتن یکی از این دو رکن بوده است.
در این میان، البته افراد و جریانهایی بوده و هستند که رأی مردم را تا آنجا درست و صواب میدانند که پیروز کارزار، خود باشند و برای رسیدن به این منظور، حتی قائل به نوعی شبه دموکراسی یا شبه انتخابات نیز بودهاند. یعنی آنکه بر خلاف نظر رهبر انقلاب، قائل بر آن بودهاند که لزوماً نیازی نیست تا مشارکت در انتخابات، حداکثری و گسترده باشد. دکتر احمد توکلی، نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در مصاحبهای پرده از این ماجرا برداشته و چنین گفته بود: «شما مرا میشناسید، آدمی نیستم که دروغ بگویم. من شهادت میدهم آقای خامنهای و آقای هاشمی دو جور استراتژی داشتند در انتخابات. آقای هاشمی همیشه میگفت انتخابات باید دموکراسی کنترلشده باشد و آقا میگفتند نه همه باید شرکت کنند. چون مردم شرکت میکنند و خود این مشارکت اصل است و این مشارکت در قوام حکومتی که پشتیبانی جز مردم را ندارد آنقدر مهم است که اهمیت انتخاب شدن این یا آن نامزد را کاهش میدهد.»
چنین انگارهای البته تنها محدود به شخص مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نبوده و تداوم چنین نگاهی، همچنان هم باقی است. به همین علت هم پس از انتخابات ریاست جمهوری 92، محمود سریع القلم، یکی از افرادی که آقای رئیس جمهور متأثر از نظرات اوست، نظریه «جمع کردن سیاست از کف خیابان» را ارائه کرد. از نظر او، همین که مردم رأی دادند و کسی را برگزیدند کفایت میکند و پس از آن میبایست به خانههای خود برگردند و کاری به کار امور کشور نداشته باشند. «مناظرههای ضبطی» هم که در روزهای اخیر، با واکنش شدید کارشناسان و مردم واقع شده است، امتداد همین جریان است. آن مشاور مثلاً استراتژیست دولت محترم نیز در روزهای اخیر صراحتاً میگوید: «لزومی ندارد مناظرات تکبهتک باشد!» و از این بدتر، «نباید بدون رضایت کاندیدا از آنان سؤال پرسیده شود و سؤالات باید قبل از برنامهها به کاندیدا اعلام شود!» خروجی همه این اظهارنظرها یک چیز است و آن اینکه مردم چون عوامی هستند که ما میبایست برایشان تصمیم بگیریم.
در چنین فضایی است که رهبر انقلاب، دائماً بر موضوع مشارکت حداکثری و گسترده در انتخابات تأکید میکنند. شاید به همین علت هم بود که ایشان فرمودند: «بنده در انتخاباتها دخالت نمیکنم؛ هیچوقت به مردم نگفتهام و نمیگویم این کس را انتخاب کنید، آن کس را انتخاب نکنید. فقط یک جا بنده دخالت میکنم و آن جایی است که کسانی بخواهند در مقابل رأی مردم و انتخاب مردم بِایستند و با مزاحمت در مقابل رأی مردم، رأی مردم را بشکنند. هرکس بخواهد با نتیجه آراء ملّت دربیفتد، بنده در مقابلش میایستم.»
از همین دو فراز میتوان فهمید که مشکل کنونی کشور، وجود مدیرانی ضعیف و ناامید و غیرانقلابی است که با اندک تشر دشمن، پا پس کشیده و میترسند. پس راه حل، روی کار آمدن مدیرانی انقلابی و جهادی، با همت و تحرک بالاست که در مقابل اقدام دشمن، به جای انفعال، فعال باشند و بر سختیها و موانع فائق آیند. کمتر از یک ماه دیگر تا زمان انتخابات دوازدهمین رئیس جمهور ایران فرصت باقی است. باید دید مردم کدام گزینه را انتخاب میکنند، فعال یا منفعل؟! شجاع یا ترسو؟! کارآمد یا ناکارآمد؟!