خوابهای آشفته برای اتحادیه اروپا
به تازگی شاهد همهپرسی پر حرف و حدیثی بودیم که اهمیت حاشیههایش بیش از متن آن بود. میدانیم که ظاهرا، اردوغان و دولتش از تصمیمش برای عضویت در اتحادیه اروپا صرفنظر کرده است.
کد خبر :
658098
روزنامه خراسان: به تازگی شاهد همهپرسی پر حرف و حدیثی بودیم که اهمیت حاشیههایش بیش از متن آن بود. میدانیم که ظاهرا، اردوغان و دولتش از تصمیمش برای عضویت در اتحادیه اروپا صرفنظر کرده است.
پیروزی در این همهپرسی که در اصل پیروزی اردوغان است، برای کشوری که پشت درهای اتحادیه اروپا بود یقینا در حکم دومین برگزیت به شمار میآید. نکته جالب توجه در این دومین برگزیت شاید عکسالعمل ترامپ در این بین بود. درحالیکه دولت های اروپایی به خاطر مشکوک بودن شرایط برگزاری همهپرسی و خشم از نتیجه آن روی خوشی به آن نشان نمیدادند ترامپ برای تبریک به اردوغان یک ثانیه را هدر نداد. به نظر میآید برای شناخت بیشتر ترامپ و حوادثی که شرایط فعلی جهان آبستن آن است بایست روی اینگونه رفتارهای ترامپ تمرکز بیشتری داشته باشیم. رفتارهای ماههای اولیه ریاست ترامپ نشان میدهد گویا وی برای تحقق شعارهایش در زمینه تلاش برای بازگرداندن قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی ایالات متحده خوابهایی برای دو حوزه بزرگ و قدرت رقیب ایالاتمتحده یعنی اتحادیه اروپا و چین دیده است.
افزایش قدرت و بسط جغرافیایی اتحادیه اروپا یا افزایش قدرت اقتصادی چین در آینده میانمدت برای ایالاتمتحده به شدت مضر است. این هرگز از چشم سیاستمداران آمریکایی پنهان نخواهد بود. زاویه ترامپ با سران اتحادیه و طعنههای گاهوبیگاهش به اروپا و چین و در عوض روابط نزدیک با انگلیس و حالا هم ترکیه گویای همین است. برخی معتقدند که برنامههای سیاستهای ترامپ برگرفته از دغدغههای هانتینگتون در کتاب برخورد تمدنها است. نظریهای که به برخورد حوزههای تمدنی مانند تمدن غربی یا تمدن اسلامی و تمدن کنفوسیوسی و... در سده حاضر اشاره دارد. نشانههایی از این نظریه در سیاستهای ترامپ به ویژه برنامههای ضدمهاجرتی او دیده میشود. اگر این فرض صحیح باشد میتوان نتیجه گرفت که ترامپ میخواهد برای تضعیف رقبایش به روند این برخورد سرعت ببخشد با این تفاوت که هانتینگتون، آمریکا و اروپا را در یک حوزه تمدنی یعنی تمدن غرب به شمار آورده بود؛ ولی گویا اختلاف و انشقاقش به زودی در دل این تمدن بروز خواهد کرد و آمریکا همچون سالهای قبل از جنگ اول و دوم سعی دارد هم به آن سرعت بخشد و هم از آن دور بایستد.
لذا بعید نیست اگر بگوییم گرداب سیاسی بزرگ از خاورمیانه در حال تغییر مکان به اروپا و چین است. به هر تقدیر نمیتوان پتانسیل فوقالعاده و تاریخی اروپا را برای درگیری با خودش در نظر نگرفت. علتی که بیمیلی حضور ترامپ را در ناتو بیشتر توضیح میدهد.