روزنامه کیهان: روزنامههای زنجیرهای فعال در فتنه و آشوب نیابتی سال 88، ثبتنام احمدینژاد برای انتخابات را با ذوقزدگی پوشش داده و این را نشانه بصیرت طیف متبوع خود و کسانی چون هاشمی دانستند.
این نشریات با تیترهایی مانند «روز غافلگیری» «شوک بهاری»، «فتنه مرموز» و «تحقق پیشبینی 12 سال قبل آیتالله هاشمی»، به استقبال ثبتنام احمدینژاد رفته و عناوین اصلی صفحه اول خود را به این کار اختصاص دادند.
روزنامه آرمان در کنار تیتر اول «فتنه مرموز» و در تحلیلی به قلم فاضل میبدی نوشت آیتالله هاشمی در سیاست شخص دانایی بود و افراد را خوب میشناخت. از روز اولی که احمدینژاد وارد عرصه سیاست شد، ایشان برای کشور احساس خطر کرد. البته بسیاری از اشخاص حرف آیتالله هاشمی را نمیپذیرفتند و بیان میکردند که مخالفت آیتالله هاشمی با احمدینژاد بدین سبب است که ایشان رقیب احمدینژاد است. اما بعدها برای همه روشن شد که پیشبینی آیتالله هاشمی درباره احمدینژاد درست بوده است. دشواریهای سیاسی و اقتصادی کشور و تحریمهایی که علیه ایران صورت گرفت، همه در زمان احمدینژاد رخ داد که هنوز هم ملت ایران هزینههای آن را میپردازد.
وی میافزاید: «ثبتنام احمدینژاد در انتخابات پیش رو و سرپیچی از توصیه مقام معظم رهبری نشان میدهد که وی به هیچ قیدی پایبند نیست. آیتالله هاشمی بیش از نیم قرن در کوران سیاست بود. با این اوصاف طبیعی است که پیشبینی آیتالله هاشمی در مورد احمدینژاد درست باشد و به وقوع بپیوندد و این موضوع بصیرت و دوراندیشی آن زندهیاد را میرساند.»
روزنامه اجارهای آفتاب یزد هم در تحلیل مشابهی و در تیتر اول خود، عدم تمکین احمدینژاد به توصیه رهبری را تحقق پیشبینی هاشمی عنوان کرد.
آنچه نشریات زنجیرهای میخواهند به بهانه کجرفتاری و انحراف احمدینژاد بپوشانند، نقشآفرینی اردوگاه فتنه در نقشه آشوب نیابتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل است. اما آنچه دروغ بودن ادعای این طیف را میرساند، ادامه نقش واگذار شده به این طیف تا پایان آشوب 88 است. به این معنا که اگر 6 سال پیش دعوا بر سر تقلب یا شخص احمدینژاد بود، آشوبطلبان و فتنهگران چرا تا مرز خطکشیدن روی عنوان «جمهوری اسلامی و «مرگ بر آمریکا»، هتاکی به تصاویر امام، حاشیهسازی و دهنکجی به راهپیمایی روز قدس و شعار به نفع رژیم صهیونیستی (نه غزه نه لبنان) پیش رفتند؟» چرا شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و «مرگ بر اصل ولایتفقیه» (مهمترین میراث امام خمینی) دادند؟ و چرا در روز عاشورا به ساحت امام حسین(ع) هتاکی کردند؟ چرا میرحسین موسوی بازداشتیهای منافقین و بهائیت در حرمتشکنی عاشورا را مردمان خداجو خواند و چرا امثال هاشمی و مجمع روحانیون و خاتمی تا انتهای خط با آن جماعت نگونبخت همراهی کردند و هرگز هم از آنها برائت نجستند. بدین ترتیب احمدینژاد خیلی هم که سقوط کند، آخر صفی میایستد که دستاندرکاران و سران فتنه آن صف را در عدم
تمکین به قانون اساسی و ولایتفقیه تشکیل دادند.
به تعبیر دیگر، انحراف احمدینژاد و لجبازیهای کودکانهاش در عین این که او را به قهقرا میبرد، ذرهای از جرم و جنایتها و جفاهای فتنهگران کم نمیکند. جالب اینکه فردی با مختصات سعید حجاریان، ضمن استقبال از ثبتنام احمدینژاد و در توجیه رفتار وی گفته است: منع آقای احمدینژاد برای حضور نیافتن در انتخابات از جانب رهبری منصوصالعله بود. رهبری در گفتاری که در این زمینه داشتند علت را بیان کردند و آن این بود که آمدن او باعث دو قطبی شدن انتخابات میشود، اکنون با حضور آقای رئیسی عملا فضا دوقطبی شده است. فیالواقع آمدن احمدینژاد فضا را از دو قطبی بودن خارج میکند(!)
یادآور میشود ویژگی مهم احمدینژاد برای جریان فتنهگر موتلف دولت، حاشیهسازی به نفع دولت بیکارنامه و دوقطبی کردن فضا به نفع دولتمردان است. به معنای دیگر، هم دولت برای ترساندن مردم، به تحرکات احمدینژاد به شدت نیازمند است و هم احمدینژاد به دولت، تا کوتاهیها و بدعملیهای خود را در پناه انحرافات دولت فعلی توجیه کند.