بالاترین خیانت به یک ملت چیست؟

بالاترین خیانت به یک ملت آن است که یک کسی به مردم آمار و حرف دروغ بگوید. بویژه دروغی که باعث یأس و ناامیدی مردم شود و به واسطه آن دروغ‌ها مردم بگویند بعد از 39 سال نتیجه این همه خون و فرازونشیب و فداکاری چه شد؟

کد خبر : 653601
روزنامه وطن امروز: بالاترین خیانت به یک ملت آن است که یک کسی به مردم آمار و حرف دروغ بگوید. بویژه دروغی که باعث یأس و ناامیدی مردم شود و به واسطه آن دروغ‌ها مردم بگویند بعد از 39 سال نتیجه این همه خون و فرازونشیب و فداکاری چه شد؟
(دکتر حسن روحانی، 21 فروردین 96) رئیس‌جمهور در پاسخ به پرسش یک خبرنگار مبنی بر اینکه «شما وعده حل مشکلات اقتصادی مردم را دادید و گفتید در برنامه‌تان، برنامه مدون 100 روزه هست. اما 30 اسفند سال گذشته و پس از 4 سال گفتید 10 دولت بعدی هم نخواهند توانست مشکلات را حل کنند؛ چه اتفاقی افتاده که نظر شما تغییر کرد و حل مشکلات از 100 روز به 40 سال رسید؟» گفت: «سوال خوبی بود، چون یک دروغ بزرگی در روزنامه‌ها و سایت‌ها در این زمینه پخش می‌شود. چه زمانی گفتم 100 روزه حل می‌کنم؟
گفتم در پایان 100 روز کارهایی که موفق به حل کردن شدم را اعلام می‌کنم».
جلال آل‌احمد در یکی از کتاب‌هایش نقلی از استاد تاریخ‌شان در دوران تحصیل خود می‌کند به این صورت که استاد مورد نظر اعتقاد داشته است باید حداقل 100 سال از رویدادهای تاریخی بگذرد تا همه جوانب آنها مشخص شود و بشود درباره آنها به قضاوت نشست. مرحوم آل‌احمد در کتابش مفصلا این عقیده را نقد می‌کند و معتقد است افتادن به وادی چنین تصوراتی آدمی را از منبع غنی و پرکاربردی از تجربیات و مسائلی که باید از آنان درس گرفت محروم و به نوعی ارتباط آدمی با تاریخ خود را قطع می‌کند. شاید اگر آن استاد تاریخ امروز می‌زیست نظر خود را از 100 سال به 4 یا 5 سال تقلیل می‌داد و می‌گفت باید مثلا 4 سال از یک رویداد و یا سخن تاثیرگذار بگذرد تا بشود درباره آن به قضاوت نشست. سرعت در حد انفجار تولید محتوا در این روزگار شاید همان 4 سال را هم بسیار زیاد از حد کرده باشد و نکته دقیقا همینجاست که گویا گذر زمان در روزگار ما نسبت به گذشته کندتر شده و 4 سال حکم 100 سال را پیدا کرده و اینگونه است که پس از 4 سال یک فرد می‌تواند اینچنین سخن خود را حاشا کند و بگوید من کی گفتم؟
عزیز بزرگوار! شما تقریبا همان 4 سال پیش گفتید. رئیس‌جمهوری در برنامه‌های تبلیغاتی خود در سال 92 گفته بود: «در برنامه میان‌مدت علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی و خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه‌مدت یک ماهه و 100 روزه‌ای وجود دارد؛ می‌توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به‌وجود آوریم و در آن تحول اقتصادی بتوانیم با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی که مشکل دارند، مشکلات آنها را در مدت کوتاه حل و فصل کنیم». البته درست است که رئیس‌جمهور همانگونه که به قول خودشان هیچ آدم عاقلی اینگونه نمی‌گوید، نگفته است همه مشکلات را در 100 روز حل خواهم کرد اما این هم نکته بسیار مهمی است که ایشان این را هم نگفته‌اند که فقط پس از 100 روز گزارش عملکرد خواهم داد، بلکه صحبت از برنامه کوتاه‌مدت برای ایجاد تحول و دادن تنفس به بنگاه‌ها و... بوده است که نه‌تنها در آن 100 روز کذایی بلکه در این 5/3 سال عمر دولت ایشان هم محقق نشده‌اند. بله! باید در اینجا به جناب روحانی گفت هیچ آدم عاقلی هم انتظار حل 100 روزه مشکلات را نداشته و نخواهد داشت و منظور آنهایی که از وعده 100 روزه شما می‌پرسند دقیقا پرسش از همان چیزی است که جنابعالی وعده داده بودید؛ ایجاد تحول به گونه‌ای که ملت تغییر را احساس کند. جالب‌تر اینکه در گزارشی که پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری از کنفرانس خبری بیست‌ویکم فروردین ریاست محترم جمهور منتشر کرده است، قسمت مربوط به سخنان ایشان درباره وعده 100 روزه به‌کلی پوشش داده نشده است یا حذف شده و آن بندگان خدایی که مدیریت این پایگاه را بر عهده دارند احتمالا بیشتر از جناب رئیس‌جمهور از آنچه ایشان گفته‌اند اطلاع دارند و خلاصه مصلحت ندیده‌اند به دست خودشان گزک دست منتقدان بدهند و حداقل به بهای سانسور آن قسمت از حرف‌های رئیس‌جمهور، خودزنی نکرده باشند، حال آنکه فراموش کرده‌اند در عصر ارتباطات و اطلاعات هیچ سخنی جا نمی‌ماند و همه‌چیز از این همه درگاه رسانه‌ای ثبت و ضبط و منتشر می‌شود.
البته این خطاهای فاحش منحصر در به یاد آوردن حرف‌ها و وعده‌ها نیست و ریاست محترم جمهور در ارائه آمار و ارقام و ترسیم وضعیت مشکلات کشور هم دچار خطا و اشتباهات متعددی شده‌اند. مثلا ایشان در همان کنفرانس خبری معتقدند: «هیچ بحرانی وجود ندارد؛ یکی از افتخارات دولت این است که تورم را تک‌رقمی کرده، چیزی که از ابتدا دنبال آن بود و بعد از 26 سال تورم کشور، تک‌رقمی شد. یکی از افتخارات بزرگ ما این است که شرایط بانک‌ها امسال بهتر از پارسال است، از بانک ملی بپرسید که سرمایه‌اش امسال نسبت به پارسال چه وضعی دارد؟ خود رئیس بانک ملی به من گفت کاری که سال گذشته نسبت به بانک ملی انجام شده در تاریخ این بانک سابقه نداشته است. بنابراین وضع بانک‌ها امروز بهتر از دیروز است.» البته اینکه رئیس‌جمهور افزایش سرمایه یک بانک دولتی را که اصولا ضریب کفایت سرمایه برای آنها آنچنان موضوعیتی ندارد به عنوان نشانه خوب بودن اوضاع کل بانک‌ها و بهتر شدن وضعیت آنها می‌داند ولی علاقه‌ای ندارد وضعیت کلی بانک‌ها را از یک نگاه جامع‌تر مشاهده کرده و نه‌تنها بحران بلکه فاجعه پولی و مالی را در کشور ببیند، ناشی از همان بی‌دقتی و سهل‌انگاری است که گویا چند وقتی است به این بزرگوار عارض شده است.
فقط کافی است از رئیس بانک مرکزی بخواهند تا برای‌شان توضیح بدهند چگونه یک‌شبه فقط با اعمال استانداردهای جدید و اصولی حسابداری مالی، بانک‌های بزرگ ملت، صادرات و تجارت از سودهای چند هزار میلیاردی شناسایی شده به ضررهای چندین برابری غلتیده‌اند. اتفاقی که برای بانک ملت افتاد نشان می‌دهد تغییر استانداردهای حسابداری و استفاده از استانداردهای جهانی جدید می‌تواند یک بانک با 1238 میلیارد تومان سود را به بانکی با 1844 میلیارد و 500 میلیون تومان ضرر تبدیل کند. بانک تجارت در صورت‌های مالی سال گذشته 604 میلیارد تومان سود خالص شناسایی کرد اما با اعمال استانداردهای جدید این سود جای خود را با ضرر 3007 میلیارد و 800 میلیون تومانی عوض کرد. تا جایی که بانک مرکزی از فشار به مابقی بانک‌ها برای ارائه صورت‌های مالی خود با این استانداردها کوتاه آمد، اگرنه وضعیت ترازنامه مابقی بانک‌ها هم به چنین روزگاری دچار می‌شد. کمی شفافیت، وضعیت بانک‌ها را از خوبی‌ای که در ذهن رئیس‌جمهور است، به فاجعه‌ای که در واقع در آن هستند تغییر خواهد داد.
رئیس‌جمهوری درباره پایین آوردن تورم گفت: «خواست ما از بانک‌ها این بود که تسهیلاتی که داده می‌شد با نرخ سود کمتری داده شود برای اینکه بانک‌ها بتوانند نرخ سود را کمتر کنند، خود به خود سود سپرده را هم باید پایین آورند و باید هر دو را با هم انجام دهند البته نه به صورت دستوری، چون در دولت قبل آزمایش شد و هر چیزی که به بانک‌ها به صورت دستوری گفته شد، عملیاتی نشد لذا با بانک‌ها هماهنگی شد. کاری که بانک مرکزی در این زمینه انجام داد سود بین‌بانکی بود. سود بین‌بانکی را پایین آورد و این باعث شد سود تسهیلات هم پایین آمد. یعنی اگر نسبت به اول دولت نگاه کنید هم سود تسهیلات و هم سود بین‌بانکی پایین آمده است. سود بین‌بانکی از حدود 27 الی 28 درصد به 19، 18 درصد رسیده است.»
البته رئیس‌جمهور گویا خبر ندارند سود اوراق خزانه اسلامی که توسط دولت منتشر شده است در بازار اوراق خزانه در کانال 25 درصد تثبیت شده است و از این هم که بگذریم خود دولت رسما این اوراق را با سود 20 درصد منتشر کرده است که باز هم از آنچه ایشان مدعی شده‌اند بیشتر است. جالب آنجاست که عمده مشتری این اوراق خود بانک‌ها هستند و اگر در جایی مثلا بازار بین بانکی تسهیلاتی با سودی آنچنان که رئیس‌جمهور مدعی است در کانال 18 یا 19 درصد وجود داشت، هیچ بانکی با نرخ 20 درصد به بالا به خرید این اوراق مبادرت نمی‌کرد. نکته مهم‌تر اینکه نرخ سود در این بازار محرمانه شده است و قطعا اگر در کانال ادعایی رئیس‌جمهور بود دلیلی برای این محرمانگی وجود نداشت. می‌شود تمام صفحات این روزنامه را از این مثال‌ها و تناقضات پر کرد ولی بیش از این لازم نیست، چرا که هدف در اینجا بررسی وضعیت نظام بانکی نیست بلکه نشان دادن بی‌دقتی و خطای رئیس‌جمهور در ارائه آمار و ارقام و وضعیت و مسائل کشور است. مساله‌ای که به دنبال همان فرافکنی رئیس‌جمهور در باب وعده‌های 100 روزه‌اش محل بحث و بررسی قرار گرفت. اینجاست که باید به رئیس‌جمهور عزیز گفت منتقدان، ماشین دودی نیستند بلکه این ماشین فرسوده و فسیل شده دولت یازدهم است که دودزاست، منتقدان فقط دودهای این ماشین دودی مستعمل را به شما نشان می‌دهند. شما البته مختارید ببینید یا نخواهید ببینید ولی ملت در این فضا تنفس می‌کند و پای صندوق‌های رای نتیجه عملکرد شما را به قضاوت خواهد نشست.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: