خاویار باردم :همکاری با اصغرفرهادی دیوانه‌کننده است

نام او از فهرست سفیرهای نمادین اسپانیا خط خورده است. این موضوع برخلاف این حقیقت است كه به زودی در فیلم بعدی اصغر فرهادی و در كنار پنه‌لوپه كروز و در خاك میهنش جلوی دوربین این كارگردان ایرانی می‌رود. می‌گوید: «از دست من هیچ كاری برنمی‌آید اما این پروژه دیوانه‌ام كرده است.»

کد خبر : 653022
روزنامه اعتماد: این روزها اصغر فرهادی مشغول بازنویسی و تنظیم فیلمنامه‌ای است که قرار است اواخر تابستان سال جاری در اسپانیا کلید بخورد. پنه‌لوپه کروز و خاویر باردم، زوج اسپانیایی در این درام خانوادگی به ایفای نقش خواهند پرداخت. در ادامه مصاحبه پابلو اسکارپلینی، خبرنگار نشریه اسپانیایی ال‌موندو را با بازیگر مرد تازه‌ترین پروژه فرهادی می‌خوانید. افسانه سیاه رابطه خاویر باردم با مطبوعات اسپانیا آنقدر زبان به زبان چرخیده است كه كمپانی‌‌ها به مسوول روابط عمومی خود برای برقراری ارتباط با این بازیگر هشدار می‌دهند. اما حقیقت چیز دیگری است و باردم می‌گوید: «حرفی كه دیگران درباره یك نفر می‌زنند معمولا براساس تصورات آنها از آن فرد است. » اما حالا كه فاصله كمی با او دارم، نقطه مقابل این تصورات را می‌بینم؛ در واقع صفت‌هایی مثل پذیرا، باملاحظه، بخشنده و آرام برای باردمی كه حالا روبه‌روی من در هتل بورلی هیلز نشسته است، متناسب است. نام او از فهرست سفیرهای نمادین اسپانیا خط خورده است. این موضوع برخلاف این حقیقت است كه به زودی در فیلم بعدی اصغر فرهادی و در كنار پنه‌لوپه كروز و در خاك میهنش جلوی دوربین این كارگردان ایرانی می‌رود. می‌گوید: «از دست من هیچ كاری برنمی‌آید اما این پروژه دیوانه‌ام كرده است.» فیلمی بدون عنوان كه از سوی كمپانی ال‌دسئو به سرپرستی برادران آلمادوار تهیه و تولید می‌شود. احتمالا فیلمبرداری آن در ماه اوت یا سپتامبر (مرداد و شهریور) كلید می‌خورد. باردم درباره پیشنهاد فرهادی برای بازی در فیلم می‌گوید: «اول به پنه‌لوپه پیشنهاد داد و هر دوی ما گرفتار اوهام و خیالاتی شده بودیم. دو هفته بعد به من پیشنهاد داد. اصغر فرهادی طی كار عناصر را با یكدیگر تركیب می‌كند. او در طول كار فیلمنامه را بازنویسی می‌كند. برای یك بازیگر همكاری با این مرد دیوانه‌كننده است.» او از كار با همسرش هیجا‌ن‌زده است؟ باید مراقب باشی آن كسی نشوی كه نباید بشوی. اصلا انتظار نداشتم اصغر فرهادی با من تماس بگیرد. وقتی با من تماس گرفت، گفتم: «بگذارید كمی استراحت كنیم، چون قرار است من و پنه‌لوپه در فیلم «اسكوبار» هم همبازی باشیم.» «اسكوبار» همان فیلمی است كه درباره سردسته قاچاقچیان كلمبیایی است و كارگردانی آن بر عهده فرناندو لئون دآرانوآ است و باردم شخصیت پابلو اسكوبار و كروز شخصیت ویرجینیا وایه‌خو، روزنامه‌نگار و دلال مواد‌مخدر را بازی می‌كنند. این بازیگر اسپانیایی از اینكه كارگردانان آنها را همبازی یكدیگر می‌كنند، خوشحال است چرا كه همكاری‌ها همه‌چیز را برای خانواده آنها آسان می‌كند. او با اشاره به كروز و دو فرزندش، لئو و لونا می‌گوید: «همه با هم سفر می‌كنیم.» از سال ١٩٩٢ و همبازی شدن خاویر باردم و پنه‌لوپه كروز در فیلم «خامون خامون» به كارگردانی بیگاس لونا و «ویكی كریستینا بارسلونا» در سال ٢٠٠٨ و به كارگردانی وودی آلن حالا پس از سال‌ها این دو در «اسكوبار» نقش یك زوج را بازی می‌كنند. می‌گوید: «خیلی خوب با یكدیگر كنار می‌آییم. پنه‌لوپه بازیگری است كه همكاری با او لذتبخش است. » وقتی باردم راحت است بدون توجه به زمان صحبت می‌كند و از این شاخه به آن شاخه می‌پرد و در نهایت روی یك شاخه آرام می‌گیرد. ذهن او در جهات مختلف، بدون محدودیت فضا، می‌چرخد گرچه حرف‌هایش غیرضروری است. چند باری به هالیوود رفته است و سه نامزدی اسكار و یك تندیس را برای بازی در نقش مزدور روانی با مدل موهای فراموش‌نكردنی‌اش در فیلم برادران كوئن «هیچ سرزمینی برای پیرمردها نیست» (٢٠٠٧) به دست آورده است. گرچه او جوان‌ترین عضو خانواده سینمایی باردم است- مادرش پیلار باردم بازیگر اسپانیایی، پدربزرگش رافائل باردم و مادربزرگش ماتیلد مونز سامپدرو هر دو از پیشروان سینمای اسپانیا بودند- اصلا شیفته قطب سینما نیست: «لس‌آنجلس از نظر من شهری اداری است كه هرگز حاضر نیستم شش ماه متوالی را در آن بگذرانم. » حالا با یكی از آن بازی‌های پر سروصدایش به سینما بازگشته است: از آن دست نقش‌های منفی كه مورد علاقه‌اش است. اگر همسرش پنه‌لوپه كروز، یكی از شخصیت‌های محوری قسمت پنجم مجموعه فیلم‌های «دزدان دریایی كاراییب» است، او یكی از شخصیت‌های محوری قسمت پنجم را ایفا می‌كند. در این قسمت از «دزدان دریایی كاراییب» كه ماه آینده میلادی در امریكا روی پرده می‌رود، باردم شخصیت كاپیتان سالاراز را در كنار ستاره همیشگی فیلم، جانی دپ ایفا می‌كند. خاویر باردم همیشه از پشت فرمان نشستن و گرفتن گواهینامه رانندگی فراری بود. همیشه با تاكسی و وسایط نقلیه عمومی رفت و آمد می‌كرد و گاهی هم راننده‌ای شخصی او را از جایی به جایی دیگر می‌برد. او از رانندگی می‌ترسید، مخصوصا اینكه اگر زندگی‌اش را در سانحه‌ای از دست بدهد. سانحه رانندگی یا سانحه‌ای در دریا. او در یكی از مصاحبه‌هایش با روزنامه آلمانی اعتراف كرده بود: «نزدیك به ساحل شنا می‌كنم. هرگز تا جایی نمی‌روم كه دریا احاطه‌ام كند.»
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: