مجید مجیدی: از جوانی فیلمهای هندی تماشا میکردم
مجید مجیدی که این روزها مشغول پیش تولید جدیدترین فیلمش «پشت ابرها» در هند است در گفتگویی درباره این پروژه سینمایی، سینمای هند، انتخاب بازیگران، عوامل فیلم و ... سخن گفت.
کد خبر :
652191
جام جم آنلاین: روزنامه «دی ان ای ایندیا» با مجید مجیدی گفت و گوی مفصلی انجام داده است که این هنرمند کشورمان در بخشی از این مصاحبه درباره زبان تازه ترین فیلمش گفت: این فیلم دیالوگهای انگلیسی بسیار کمی دارد و بخش عمده آن به زبان هندی است به همین دلیل بیشتر عوامل ساخت فیلمم را منحصرا از هند انتخاب کردم، چرا که آنها به خوبی با فرهنگ اینجا آشنایی دارند و این به من کمک فراوانی میکند. تنها یک یا دو نفر از عوامل فیلم ایرانی هستند که یکی از آنها مترجم من است. مجیدی در این گفت و گو از علاقه به سینمای هند هم سخن گفته است: از زمانی که بسیار جوان بودم فیلمهای هندی را تماشا میکردم. در طول سالیان نسبت به فیلمهای «رای» و شخصیت او به عنوان یک انسان احساس نزدیکی کردم. من همچنین با «شیام بنگال» نیز آشنا شدم و فیلمهایش و خودش را دیدم. همچنین با «مرینال سن» نیز ملاقات داشتهام. کارگردان محمد رسول الله در پاسخ به این پرسش که سینما بزرگترین صنعت در هند است. چرا با بازیگران معروف کار نمیکنید و بازیگر تازهکاری را برای فیلم تان در نظر گرفته اید هم پاسخ داد: اگر فیلمهای من را دیده باشید افراد را به صورت تصادفی و بر اساس
محل زندگی واقعی انتخاب میکنم که میتواند یک پیرزن و یا مردی جوان و یا کودک باشد. اگر آنها را پیش از آن که لنز را دیده باشند، انتخاب کنم بازیگران طبیعی خواهند شد و نهایت حداکثر بهره را از آنها خواهم برد. مجیدی با اشاره به همکاری اش با «ای.آر رحمان» آهنگساز مشهور هندی گفت: ما در فیلم «محمد (ص)» با یکدیگر همکاری داشتیم، اما وجه تمایز بزرگی میان این دو فیلم وجود دارد. چیزهایی زیادی بود که رحمان در تجربه اول همکاری باید درک میکرد و یاد میگرفت. او باید به ایران و محل فیلمبردای میآمد و با تاریخ پیامبر اکرم (ص) آشنا میشد. من نیز او را راهنمایی کردم. او باید پیش از شروع به تولید موسیقی فیلم چیزهایی یاد میگرفت. در نهایت او علاقهمند شد و چندین سفربه ایران داشت. این پروژه هیچ گونه پیچیدگی برای او ندارد به جز این که زمانبر است و من مطمن هستم که تجربهای متفاوت برای او خواهد بود. مجیدی در پایان گفت و گو تاکید کرده است: این فیلم ادامه فیلمهایی است که پیش از این ساختهام. هر زمانی که فیلم میسازم در واقع بخشی از یک کل است. به فیلم جدیدم به عنوان ادامه فیلمهایم فکر کنید. شبیه تنه درخت که شاخه اصلی است و سایر
فیلمها نیز سایر شاخههای آن است که بخشی از کل درخت هستند با این که هر کدام با شخصیتهای متقاوت به سمت و سوی متفاوتی میروند. فیلمها یک روند هستند که شما آن را قطع نمیکنید و چیز دیگری بسازید. همچنین همه فیلمهای من بخشی از فیلم اولم هستند. در اینجا یک قیاس وجود دارد. در یک درخت تمامی شاخهها شبیه هم نیستند و قدرت یکسانی ندارند. شاخههای وجود دارند که تغذیه مناسبی دریافت نمیکنند اما ما آنها را قطع نمیکنیم بلکه آنها را حرس میکنیم و حرس کردن به معنای رها کردن انها نیست و به معنای مملو آن با انرژی بیشتری است. این انرژی در آن جریان مییابد و به ما ایده میدهد که کل درخت را چگونه بیارائیم و آن را قویتر و باثباتتر کنیم.