پوشش و حجاب زن در ادبیات فارسی از انقلاب مشروطه تا امروز
در بخش «حجاب زن در نگاه شاعران معاصر زن» حجاب در آثار نویسندگانی چون فخرالملوک متخلص به زنددخت، عالمالتاج قائممقامی (ژاله فراهانی)، فروغ فرخزاد، عصمت ایزدی، بلقیس قادسی، ژاله اصفهانی (مستانه سلطانی)، طاهره صفارزاده، سپیده کاشانی، نورالهدی و هایده کسمایی مورد بررسی قرار گرفته است.
کد خبر :
650921
سرویس سبک زندگی: مسأله پوشش و به طور خاص حجاب در جامعه ایران از دیرباز به عنوان مسألهای حیاتی و هویتبخش مدنظر بوده است. بررسی تنوع لباسها در میان اقوام مختلف این سرزمین در کنار آن برجسته ساختن وجوه اشتراکی که همگی آنها را به «لباس ایرانی» تبدیل میکند، در کنار واکاوی نقاط افتراقی که تفاوتها و تنوع در نگرشهای اجتماعی، فرهنگی، زیباشناختی و حتی اقتصادی و سیاسی را در مناطق مختلف کشور بازنمایی میکند، میتواند ما را به فهمی ژرفتر و دقیقتر از فرهنگ ایرانی رهنمون شود. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت مهرخانه میخوانیم.
پوشش و حجاب زن در ادبیات فارسی از انقلاب مشروطه تا امروز
نویسنده: مهدی محبتی
پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی؛ ۱۳۸۹
در دوران معاصر اما موضوع پوشش وجهی برجستهتر یافته است. مواجهه جامعه ایرانی با فرهنگ مدرن که به شکلی تهاجمی بر آن وارد شد، ورود اختراعات و اکتشافات نوین به کشور که فرآیندهای ارتباطی را تسهیل بخشید و امکان آشنایی هر چه بیشتر اقوام را با یکدیگر میسر ساخت، تحولات جغرافیایی سدههای اخیر و جدا شدن بخشهایی از سرزمین ایران- که البته هرگز به انفکاک فرهنگی آنان منجر نشد- و همچنین تحولات سیاسی- اجتماعی گستردهای که جامعه ایرانی را -همانند بسیاری از جوامع دیگر- دستخوش تغییرات کرد، همگی عواملی هستند که به شکل جدی در تحولات پوششی مردان و زنان ایرانی در این دوران
بازنمایی شدهاند. به تعبیری دیگر، میتوان مدعی شد که پرداختن به این قبیل موضوعات چشمانداز تحول در پوشش اعضای جامعه، دریچهای را به روی ما میگشاید که تبیین تحولات اجتماع ایرانی در دوران معاصر را در کلیت آن بسیار روشنتر و سادهتر خواهد کرد.
کتاب «پوشش و حجاب زن در ادبیات فارسی» با تمرکز بر متون تولیدشده در عرصه ادبیات در دوران اخیر به دنبال آن است که از تحول پوشش و نقش آن در تحول فرهنگی در جامعه ایرانی معاصر پردهگشایی کند. با توجه به اینکه ادبیات در شکلدهی به تغییرات اجتماعی سترگ سدههای اخیر و همچنین بازنمایی و تفسیر آن سهمی بهسزا داشته است، از همینرو کتاب «پوشش و حجاب زن در ادبیات فارسی» در سه فصل تدوین شده است.
نویسنده در فصل اول کتاب با عنوان «قلمرو معنای نوین پوشش و حجاب» به بحث در مورد تعریف و معنا، کشف حجاب، از کشف حجاب تا انقلاب اسلامی و چادر به عنوان حجاب برتر پرداخته است. در مقدمه این فصل ذیل بحث تعریف و معنا آمده است: حجاب به معنای پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن است. این واژه تنها به معنای پوشش ظاهری یا پوشاندن زن نیست و در اصل به مفهوم پنهان کردن زن از دید مرد بیگانه است. بدین سبب هر پوششی حجاب نیست. بهکارگیری کلمه «حجاب» درخصوص پوشش زن اصطلاحی نسبتاً جدید است و همین امر سبب گردیده بسیاری گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و
بیرون نرود و یا مثل ویل دورانت بگویند: «این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان بهشمار میرود» و یا مدعی شوند حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده است؛ درحالیکه آیات مربوط به حجاب (پوشش اسلامی زنان در مقابل نامحرمان) قبل از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است (ص۱).
«دیالکتیک فرهنگی» عنوان فصل دوم است که به بررسی حجاب در آثار ادبیات ایرانی میپردازد. در این فصل حجاب در آثار شعرا و نویسندگانی مانند عارف قزوینی، میرزاده عشقی، ایرج میرزا، اشرف الدین حسینی (نسیم شمال)، وافی عراقی، دکتر محمود افشار، فیض، حاجی آقا اسماعیل دهقان، کاظم لاکانی، گشلن، بلقیس ناظری، محمدتقی واجدی، فراهانی، سنادالاسلام، اسکویی، غرای نجف ابادی، نجفدری فیروزکوهی و عفاف نامه امیری فیروزکوهی مورد بررسی قرار گرفته است.
با اندکی تأمل و قدری تسامح میتوان گفت که سرایش شعر نفی حجاب در ادبیات مشروطه با ایرج میرزا، عشقی و عارف است که آغاز میشود و پس از کشف حجاب بسیاری از شاعران حرفهای و غیرحرفهای هم برای اظهار وجود، منظومه یا قطعهای در این باره می سرایند. به همین مناسبت، در تمامی مجالسی که برای بزرگداشت ۱۷ دی (روز کشف حجاب به دستور رضاخان) برگزار میشود، عموم شاعران قصاید و غزلیاتی در ستایش اقدام رضاخان همراه با برخی تعابیر زننده ارائه میکنند (ص ۱۷).
مهدی محبتی در فصل سوم کتاب با عنوان «پوشش و حجاب زن در ادبیات معاصر ایران» به بررسی آثار ادیبالممالک فراهانی، نسیم شمال، ملک الشعرا بهار، مهدی حمیدشیرازی، ابراهیم گلستان، جلال آل احمد، مهدی اخوان ثالث، زویا پیرزاد و علی شریعتی پرداخته است. همچنین در این فصل در بخش «حجاب زن در نگاه شاعران معاصر زن» حجاب در آثار نویسندگانی چون فخرالملوک متخلص به زنددخت، عالمالتاج قائممقامی (ژاله فراهانی)، فروغ فرخزاد، عصمت ایزدی، بلقیس قادسی، ژاله اصفهانی (مستانه سلطانی)، طاهره صفارزاده، سپیده کاشانی، نورالهدی و هایده کسمایی مورد بررسی قرار گرفته است.
کتاب «پوشش و حجاب زن در ادبیات فارسی از انقلاب مشروطه تا امروز» به قلم مهدی محبتی توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در سال ۱۳۸۹ به بازار کتاب عرضه شده است.