چشم و همچشمی جدید پدر و مادرهای ایرانی برای خاص شدن فرزند
درست است که بشر بهطوری طبیعی میل به متفاوت بودن و برتر بودن دارد، اما خوب است اگر در زمان انتخاب نام برای فرزندمان این میل را نادیده بگیریم و صرفا به بهانۀ خاص بودن، او را مضحکۀ دیگران نکنیم. رجوع افراد به کتابهای قدیمی ایرانی کار پسندیدهای است، اما دلیل نمیشود هر اسمی که در آن کتابها وجود دارد و ایرانی هم هست، نام مناسبی برای فرزندمان باشد.
کد خبر :
650164
سرویس سبک زندگی فردا؛ نیلوفر نیک بنیاد: جلسۀ دوم بود که سر کلاشان میرفتم. همان اول کار از درس جلسۀ قبل یک سوال پرسیدم. بچهها شروع کردند به همهمه و تند تند جواب دادن. گفتم: «اول اجازه بگیرید، بعد یکییکی صحبت کنید». همهشان دستشان را بالا گرفتند. به دخترکوچولویی که میز دوم نشسته بود نگاه کردم و گفتم: «تو بگو آنیتا». گفت: «خانوم اجازه. آنیتا اونه» و دستش را به آن طرف کلاس گرفت. با خودم گفتم: «خدایا پس اسم این شاگردم چی بود؟ آدرینا؟ آندیا؟ آترین؟» یادم نیامد. نه تنها اسم آن دختر، که اسم بقیهشان را هم یادم نیامد. به جز یکی که اسمش یلدا بود و راحت توی ذهن
مینشست. تا آخر کلاس فقط با اشاره صدایشان میکردم و به همهشان میگفتم: «شما»! یاد دوران مدرسۀ خودمان افتادم که اسم همۀ همکلاسیهایم به اسامی گلها و ائمه ختم میشد. چند تا مریم و یاسمن و شقایق، چند تا فاطمه و زهرا و زینب و فوق فوقش یکی دو تا عسل و نازنین. چطور شد که اینطور شد؟! اصلا این روند تغییر نامها درست است یا نه؟!
موجسواری نکنیم
اینکه در هر محدودۀ زمانی یا مکانی، موجی از اسامی خاص بین مردم رواج پیدا کند، از روزگاران گذشته وجود داشته و هنوز نیز وجود دارد. معمولا هر پدیدهای که در یک برهۀ زمانی بتواند تاثیر مثبتی روی مردم بگذارد، میتواند نقش اساسی در انتخاب اسامی فرزندان داشته باشد. این پدیدۀ تاثیرگذار میتواند یک قهرمان بومی و ملی، یک سریال فراگیر، یک کتاب عامهپسند و... باشد. اما ماجرا زمانی خراب میشود که این موج، یک موج مثبت نباشد. یعنی افراد بدون دانستن ریشۀ یک اسم و بدون داشتن یک دلیل منطقی، صرفا از روی چشموهمچشمی دست به انتخاب نامهایی بزنند که شایستۀ گذاشتن بر روی
فرزندانشان نیست. وجود حجم زیادی از اسامی دخترانه و پسرانه که با «آ» یا «الف» شروع شده و به «آ» یا «الف» ختم میشوند، در سالهای اخیر، میتواند حکم تاییدی بر این ادعا باشد. اگرچه این کار هم یک نوع موجسواری است، اما میتوان آن را موجسواری کاذب، یا موجسواری روی امواج مصنوعی یک استخر دانست.
توجیه نکنیم
اگر از پدر و مادر اطفالی که اسامی عجیب دارند، سوال بپرسید؛ ممکن است با شنیدن این جمله مواجه شوید که «این اسم رو انتخاب کردیم چون توی کشورهای دیگه هم همینطوری تلفظ میشه» اما هیچکدام از آنها پیش خودشان فکر نمیکنند آیا این اسم در کشور خودمان هم به راحتی تلفظ میشود؟ آیا اصلا خانوادۀ ما قصد سفر یا اقامت در کشور دیگری را دارد؟ آیا کلاس گذاشتن ارزش این را دارد که فرزندمان یک عمر برای دیگران توضیح بدهد چرا والدینش برایش اسم غیر ایرانی انتخاب کردهاند؟
دلیل نادرست نیاوریم
یکی دیگر از توجیهاتی که ممکن است از زبان بسیاری از پدر و مادرهای جوان بشنوید این است که «اسم یکی از بچههای فلان پادشاه ساسانیه». من به شخصه بعد از شنیدن چنین توجیهی در مورد نام بسیاری از دختربچهها، وسوسه شدم کمی در مورد آن پادشاه مورد نظر تحقیق کنم. نکتۀ جالب این بود که فلان پادشاه نه تنها حرمسرا نداشت، بلکه حتی نصف این تعدادی که شنیده بودم، بچه نداشت. یعنی هیچکدام از پدر و مادرها نتوانسته بودند قبل از ثبت اسم فرزندشان، تنها یک جستجوی کوچک در مورد واقعیت داشتن یا نداشتن این شخصیتهای تاریخی بکنند؟
دعوا نکنیم
خیلی از والدین را میشناسم که سر نام فرزندشان به توافق نمیرسند و به همین دلیل اسامی دوقسمتی ناشناختهای برای فرزندشان میگذارند که چشمهای شنونده بعد از شنیدنش گرد میشود. وجود نامهای دوقسمتی که یک قسمت آن ایرانی و قسمت دیگر غیرایرانی است، یا یک قسمت آن سنتی و قسمت دیگر غیرسنتی است، بهجز به کرسی نشستن حرف هر دو نفر والدین، هیچ فایدهای برای بچه ندارد و فقط نامیده شدن او در جمع دوستان و آشنایان را با مشکل روبرو میکند.«معصومه مهیاس» یا «ترنم باران» دو نمونه از این اسمهای چند قسمتی هستند.
به هر قیمتی خاص نباشیم
درست است که بشر بهطوری طبیعی میل به متفاوت بودن و برتر بودن دارد، اما خوب است اگر در زمان انتخاب نام برای فرزندمان این میل را نادیده بگیریم و صرفا به بهانۀ خاص بودن، او را مضحکۀ دیگران نکنیم. رجوع افراد به کتابهای قدیمی ایرانی کار پسندیدهای است، اما دلیل نمیشود هر اسمی که در آن کتابها وجود دارد و ایرانی هم هست، نام مناسبی برای فرزندمان باشد. «زو» یا «ماخ» از آن دسته از اسامی هستند که در شاهنامه (کتاب مورد علاقۀ جوانان برای انتخاب نام!) آمدهاند، اما آیا واقعا دلمان میخواهد فرزندمان را ماخ بنامیم؟
خودخواه نباشیم
پیشرفتن با زمان یکی دیگر از مسائلی است که پدر و مادرها باید در زمان انتخاب نام مورد توجه قرار دهند. شاید ما علاقۀ بسیاری به پدربزرگ یا جد مادریمان داشتهایم، اما بهتر است قبل از گذاشتن اسم پدربزرگ یا جد مادری بر روی فرزندمان، به فاصلۀ زمانی، تغییر احتمالی معنای نام و هماهنگی نام با زمانی که در آن زندگی میکنیم نیز فکر کنیم.
ناآگاه نباشیم
بد نیست اگر کمی با موضوعات دستورزبان فارسی آشنایی پیدا کنیم و فرق بین «اسم»، «صفت»، «قید» و... را بدانیم. مرور اسامی افراد در کشورمان نشان میدهد که اکثر اسامی موجود، ماهیت اسم یا صفت دارند. اما در سالهای اخیر تقاضای انتخاب واژگانی بهعنوان نام شده است که در واقع اسم نبوده و حالت قید، عبارت قیدی، عبارت فعلی و... دارند. «زیبامهر «زندگی کن با مهر» را شاید بتوان یک نمونه از این اسامی دانست.
رکورد نشکنیم
مسالهای که به تازگی و البته بیشتر در میان هنرمندان، ورزشکاران و سایر افراد معروف رایج شده است، رکوردشکنی در زمینۀ نامگذاری است. ثبت نام فرزند به عنوان اولین نام، طولانیترین نام، پرنقطهترین نام و خیلی ترینهای دیگر را میتوان نمونهای از این رکوردشکنیها دانست که البته گاهی به قیمت آبروی فرزندان این افراد تمام میشود.
در پایان به یاد داشته باشیم که درکنار تمام دلایل توجیهپذیر یا توجیه ناپذیری که برای خودمان داریم، در هنگام انتخاب نام یک چیز را بیشتر از هر مسالهای باید درنظر بگیریم و آن خود فرزند است. برای فرزندمان نامی انتخاب کنیم که معنایی مناسب، آهنگی روان و پیشینهای مثبت داشته باشد و هیچگاه ما را مجبور به عذرخواهی از فرزندمان بابت نامی که برایش انتخاب کردهایم، نکند.