یک برند معتبر در سینمای ایران/ تهیهکنندهای که از سوژههای سخت نمیترسد!
مسئله فقط پول نیست، پول صرف و فراوان به یک فیلم کیفیت نمیدهد. اگر تهیهکنندهای تنها نقش یک ماشین چاپ اسکناس را ایفا کند، قطعاً آن فیلم اثر ماندگاری نخواهد شد. تهیهکننده برای تهیه چنین فیلمهایی باید حوصله، جسارت و هوش بالایی داشته باشد؛ سه خصیصهای که رضوی ثابت کرده از آنها برخوردار است.
کد خبر :
646878
سرویس فرهنگی فردا، مازیار وکیلی: سال 95 برای گروهی از سینماگران نیز سال موفقیت و شکوفایی بود. سرویس فرهنگی سایت فردا پس از بررسیهای فراوان، هفت نفر از سینماگران ایرانی را به عنوان چهرههای سینمایی سال 95 انتخاب کرده و به بررسی علل موفقیت این سینماگران در سال 95 می پردازد. این سومین مقاله بررسی مهمترین چهرههای سینمای ایران در سال 95 است که به بررسی کارنامه سیدمحمود رضوی تهیهکننده جوان سینمای ایران در سالی که گذشت پرداختیم.
بعد از تهیه هفت فیلم سینمایی، سید محمود رضوی به یک برند معتبر در سینمای ایران بدل شده است. تهیهکنندهای که میتواند همپای سایر عوامل فیلمی که تولید میکند تاثیرگذار باشد. سالهای سال است در سینمای جهان تهیه یک فیلم صرفاً تامین بودجه آن فیلم نیست. در سینمای جهان تهیهکننده کسی است که همپای کارگردان، نویسنده و بازیگران در کیفیت نهایی کار اثر میگذارد و میتواند با مدیریت خود یک فیلم را به اوج ببرد یا آن را به حضیض بکشاند. رضوی با همین چند کار معدودی که در سینمای ایران انجام داده ثابت کرده هوش خوبی در انتخاب سوژه و داستانهای تاثیرگذار دارد. فیلمهای
معدود تهیه شده توسط رضوی هر یک به نحوی در سینمای ایران تاثیرگذار بودهاند و شگفت آنکه پروژههایی که رضوی تهیهکننده آنها بوده است معطوف به قشر خاصی از اهالی سینما نبوده و رضوی با تمام گرایشهای فکری حاضر در سینمای ایران کار کرده است.
رضوی کارش در سینما را با اصغر فرهادی آغاز کرد. او مجری طرح و سرمایهگذار «درباره الی» بود. ظاهراً هیچ قرابت فکری میان او و فرهادی وجود ندارد. اما رضوی حاضر شد روی فیلم فرهادی سرمایهگذاری کند. این مسئله نشان میدهد اُلویت اصلی برای رضوی در تهیه یک فیلم کیفیت آن است و نه بحثهای مضمونی. منهای دو تجربه ناموفق «معراجیها» و «دلبری» باقی آثار رضوی فیلمهای بحثبرانگیزی از کار در آمدهاند. فیلمهایی که بعد از دیدن آنها اولین چیزی که توجه ما را به عنوان تماشاگر جلب میکند کیفیت آنهاست.
مخالفان فیلمهای این تهیهکننده بیشتر بر سر مضامین فیلمها با رضوی جدل داشتهاند تا کیفیت سینمایی آثار تهیهشده به وسیله او. در جشنواره امسال فیلم فجر همهگان بر کیفیت بالای «ماجرای نیمروز» صحه گذاشتند و اگر کسی نقدی هم به کار داشت از منظر مضمون فیلم و نگاه حاکم بر آن بود. رضوی تهیهکننده بسیار باهوشی است. این هوش را میتوان در انتخاب داستانها و فیلمنامهها توسط او به طور کامل ملاحظه کرد. داستانهایی که تولید و ساختشان در سینمای کوچک و آپارتمانی ایران یک ریسک بزرگ به حساب میآید. سیانور و ماجرای نیمروز دو مثال بسیار خوب برای ریسکپذیری رضوی
هستند. تهیه فیلمهای مرتبط با تاریخ معاصر ایران به سبب نزدیکی وقایع فیلم با دوران حاضر کار بسیار چالشبرانگیزی است. بسیاری از کسانی که در متن حوادث آن فیلمها قرار داشتند یا هنوز زندهاند و یا مدت زیادی از مرگشان نگذشته است. انتخاب چنین داستانهایی نشان از جسارت بالای رضوی در کار تهیه فیلم دارد.
علاوه بر آن تقریبا برای همه واضح و آشکار است که بازسازی آن دوران در جغرافیای امروز ایران چقدر کار دشواری است. سیانور و ماجرای نیمروز با بازسازی عین به عین و دقیق آن سالها عملاً به یک معیار برای سینمای ایران تبدیل شدهاند. بازسازی بصری و میدانی این دو فیلم چنان دقیق صورت گرفته که حتی نمیشود یک اشکال کوچک از آنها گرفت. سهم طراحان و کارگردانان این دو فیلم در موفقیت فیلمها به کنار، اما نمیشود نقش پررنگ رضوی را در کیفیت نهایی این دو فیلم نادیده گرفت. کمتر تهیهکنندهای در سینمای ایران وقت و حوصله سرمایهگذاری روی چنین پروژههای سنگینی را دارد. اما رضوی
نشان داده انرژی و حوصله فراوانی دارد و آمده است.
مسئله فقط پول نیست، پول صرف و فراوان به یک فیلم کیفیت نمیدهد. اگر تهیهکنندهای تنها نقش یک ماشین چاپ اسکناس را ایفا کند، قطعاً آن فیلم اثر ماندگاری نخواهد شد. تهیهکننده برای تهیه چنین فیلمهایی باید حوصله، جسارت و هوش بالایی داشته باشد. سه خصیصهای که رضوی ثابت کرده از آنها برخوردار است. مشکل سینمای ایران نبود استعداد در زمینههای مختلف تولید یک فیلم نیست، بلکه در نبود کسانی است که بتوانند از این استعدادها بهره کافی ببرند. تهیهکننده به مثابه نخ یک تسبیح عمل میکند. اوست که دانههای تسبیح (عوامل فیلم)را در کنار هم نگه میدارد و اوست که میتواند
با عملکردش موجبات شکوفایی عوامل یک فیلم سینمایی را فراهم آورد.
سینمای ایران در این سالها از نبود تهیهکننده حرفهای لطمه خورده است. تهیهکنندگان سینمای ایران یا صرفاً نقش دستگاه چاپ اسکناس را ایفا میکنند و یا چنان سایهشان چنان بر کل فیلم سنگینی میکند که عملاً سایر عوامل آن فیلم به حاشیه رانده میشوند. رضوی یکی از معدود تهیهکنندگان سینمای ایران است که میتواند با عوامل فیلم تعامل کند و شرایط را جوری برای آنها مهیا سازد که آنها بیشترین توانشان را برای بهتر شدن کیفیت نهایی فیلم به کار ببرند.
رضوی در چند سال گذشته با تهیه آثاری همچون «سیانور» و «ماجرای نیمروز» به یک برند معتبر در سینمای ایران شد. برندی که به راحتی میتوان از کیفیت آثارش مطمئن بود و با خیال راحت به تماشای آنها نشست، فارغ از اینکه نظرمان درباره دیدگاههای او و فیلمهایش چیست. فیلمهایی که رضوی به عنوان تهیهکننده آنها را تولید کرده است در اکثر مواقع چنان کیفیتی دارند که بحثهای مضمونی را به حاشیه میرانند و این میتواند بزرگترین دستاورد برای تهیهکنندهای دغدغهمند همچون او باشد.