مردی كه همه چيز را زيباتر كرد و رفت!
با پايان جنگ 33روزه به جنوب لبنان رفت تا ويرانيهاي حاصل از خشم صهيونيستها را مرمت كند. بوستان ايران و مسجد زيباي قدس در نقطهی صفر مرزي لبنان و سرزمينهاي اشغالي كه به نمادي تحقيرآميز براي صهيونيستها تبديل شد، از ساختههاي اوست. صهيونيستها بهخوبي او را ميشناختند و خشم و بغض فراواني از او داشتند. خشم و بغضي كه به گلوله تبديل شد و بر بدن او نشست.
کد خبر :
645981
سرویس فرهنگی فردا: دوستي بود كه دشمنها بيشتر او را ميشناختند. اين جمله را در وصف شهيد «حسن شاطري» بسيار ميگويند. سردار سپاه قدس بود و به او لقب سردار سازندگي لبنان داده بودند. در سالهاي جنگ تحميلي چند مسئوليت ازجمله فرماندهي قرارگاه و گردان را به عهده داشت و پس از دفاع مقدس در بازسازي منطقهی كردستان به خدمت مشغول شد. بعد به افغانستان رفت و مناطقي را كه در جنگ ويران شده بودند، بازسازي كرد.
سفر به لبنان
با پايان جنگ 33روزه به جنوب لبنان رفت تا ويرانيهاي حاصل از خشم صهيونيستها را مرمت كند. بوستان ايران و مسجد زيباي قدس در نقطهی صفر مرزي لبنان و سرزمينهاي اشغالي كه به نمادي تحقيرآميز براي صهيونيستها تبديل شد، از ساختههاي اوست. صهيونيستها بهخوبي او را ميشناختند و خشم و بغض فراواني از او داشتند. خشم و بغضي كه به گلوله تبديل شد و بر بدن او نشست.
زاده سمنان
زادهی روستايي در سمنان بود و 50 سال بعد، همزمان با سالروز شهادت عماد مغنيه در سوريه به شهادت رسيد. در روزهاي ابتداي انقلاب، مشتاقانه در مجامع انقلابي شركت ميكرد. بلافاصله پس از تشكيل بسيج، به اين نهاد پيوست و بلافاصله پس از آغاز شيطنتهاي عناصر ضدانقلاب در سردشت، به اين منطقه رفت. با درخششهايش در ميدان نبرد، بازهم بلافاصله بهعنوان مسئول تداركات سپاه سردشت منصوب شد.
كارنامهی درخشان يك سردار
هر كه با او همرزم بود، بر كارنامهی درخشانش مهر تایيد ميزند. با آغاز جنگ تحميلي چنانكه انتظار ميرفت، به ميدان رفت. آن زمان 18سال داشت. يك سال بعد فرماندهی گردان شد. سال 62 مسئوليت تداركات و عمليات قرارگاه حمزهی سيدالشهدا را به عهده گرفت. از سال 64 تا 66 مسئول عمليات در سردشت بود. سال بعد مسئول فني - مهندسي قرارگاه حمزهی سيدالشهدا شد و سال 69 نيز فرماندهي مهندسي سپاه اصفهان را به عهده گرفت. آخرين مسئوليت او، معاونت مهندسي سپاه قدس بود.
مردی كه همهچيز را زيباتر ساخت
دانشآموختهی مهندسي عمران بود و در سالهاي پس از جنگ، مسئوليتهاي متعددي در حوزهی بازسازي مناطق جنگي به او واگذار شد. از كردستان تا افغانستان و لبنان، در رفتوآمد و هدايت عمليات بازسازي بود.
به جبههی مقاومت علاقه وافري داشت. در لبنان او را با نام مهندس حسام ميشناختند. با پايان جنگ 33روزه، پسازآنكه صهيونيستها خشم و كينهی خود را بر خاك لبنان آوار كردند و جنوب لبنان را در هم كوبيدند، مهندس حسام از راه رسيد. خانههاي روستايي، مساجد و كليساها را زيباتر و مستحكمتر از قبل بنا كرد. چند بوستان از جمله بوستان ايران را نيز در جنوب لبنان ساخت و نيز مسجد زيباي قدس كه در معماري شباهت فراواني به مسجدالاقصي دارد.
سردار حسن شاطري سهشنبه 24بهمن در مسير دمشق به بيروت در حركت بود كه صهيونيستها خودروي او را به گلوله بستند. كار او در لبنان به پايان رسيده بود و در آن زمان در حال رفتوآمد به سوريه براي بررسي اوضاع آسيبديدگان بود. پيكر او را به زادگاهش، سمنان آوردند و به خاك سپردند. دولت لبنان، دبيركل حزبالله و دهها نفر از شخصيتهاي سياسي و جبههی مقاومت، اين ترور را محكوم و پيام تسليت صادر كردند.
هم بازي هم مقاومت
عباس گلرو، كاردار سابق ايران در سوريه در مورد شهيد شاطري ميگويد: يك هفته بعدازآنكه به سوريه آمد، با من جلسهاي داشت تا سؤالهايي بپرسد و اطلاعاتي كسب كند. برايم جالب بود كه سؤالهاي دقيقي ميپرسيد و اطلاعات كاملي داشت. در پاركي كه در جنوب لبنان ساخته بود، وسايل بازي بچهها را طوري طراحي كرده بود كه هم بازي كنند، هم مقاومت و مبارزه را آموزش ببينند.
بهشت زير پاي توست
مادر عماد مغنيه در خاطراتش ميگويد: پس از شهادت عماد، مهندس حسام (شهيد شاطري) بهاتفاق يك هيئت ايراني به خانهی ما آمدند. تا آن روز او را نديده بودم و بسيار دلم ميخواست از نزديك ببينمش. او جلو آمد و گفت ميشود چند قدم عقب برويد. سپس نشست، جاي قدمهاي مرا بوسيد و گفت: ميگويند بهشت زير پاي مادران است.
منبع: ماهنامه همشهری پایداری؛ شمارهي 171، اسفند 95 و فروردين 96