شرط عجیب پسر برای گذشت از پدر
مرد سالخورده که پس از سالها زندگی مشترک همسرش را کشته بود 13سال پس از جنایت، دیروز برای سومین بار پای میز محاکمه ایستاد. پسر این متهم با گذاشتن شرطی عجیب اعلام گذشت کرد اما خانواده همسرش به صدور حکم قصاص اصرار کردند.
کد خبر :
642929
روزنامه فرهیختگان: مرد سالخورده که پس از سالها زندگی مشترک همسرش را کشته بود 13سال پس از جنایت، دیروز برای سومین بار پای میز محاکمه ایستاد. پسر این متهم با گذاشتن شرطی عجیب اعلام گذشت کرد اما خانواده همسرش به صدور حکم قصاص اصرار کردند.
کریم 63 ساله 13 سال قبل وقتی که 50 ساله بود در عصر دوم خرداد 82 همسرش به نام سهیلا را در خانهشان در کمالشهر کرج با چهار ضربه چاقو کشت و پس از محاکمه به قصاص محکوم شد.
حکم صادره اما به خاطر رفتارهای عجیب این متهم و بررسی دوباره سلامت روانی وی در کمیسیون پنجنفره پزشکیقانونی تایید نشد و کریم به پزشکیقانونی معرفی شد. چون کارشناسان پزشکیقانونی سلامت روان وی را تایید کردند این مرد بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص محکوم شد.
در آن بین فوت یکی از اولیایدم موجب شد تا پرونده وارد مرحله جدیدی شود. مشخص شدن اولیایدم جدید که خواهر و برادرهای قربانی بودند و بررسی درخواست آنها باعث طولانیتر شدن روند رسیدگی به این پرونده شد. تا اینکه کریم دیروز 13 سال پس از جنایت برای سومین بار پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محسن زالی و با حضور دو مستشار تشکیل شد، پسر مقتول در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «حاضر به قصاص پدرم نیستم. 13سال از قتل مادرم گذشته و نمیخواهم پدرم قصاص شود. اگر پدرم قول دهد بعد از آزادی تهران و کرج را برای همیشه ترک کند و با ما کاری نداشته باشد از قصاص گذشت میکنم. شرط گذشت از خونخواهی این است که دیگر پدرم را نبینم.»
در آن بین اما خواهر و برادران مقتول اعلام کردند به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستند و برای کریم حکم قصاص میخواهند.
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد، گفت: «قبول دارم همسرم را کشتهام و سالهاست که پشیمانم. من و همسرم همیشه با هم اختلاف داشتیم. همسرم به دادگاه رفته و از من شکایت کرده بود تا نفقهاش را بگیرد. او چند روزی بود قهر کرده و به خانه دخترم رفته بود. چون خرداد بود و پسر کوچکمان امتحان داشت دامادم وساطت کرد همسرم بار دیگر به خانه برگردد تا بعد از پایان امتحانات پسر کوچکمان درباره زندگی مشترک تصمیم بگیریم. همسرم آن روز به خانه آمده بود که بار دیگر با هم درگیر شدیم. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم چاقو کشیدم و سهیلا از ترسش به حمام رفت و در را روی خودش بست. من در اوج عصبانیت در را شکستم و با چاقو به جانش افتادم.»
وی ادامه داد: «من در این سالها در زندان خیلی عذاب کشیدهام حالا تقاضا دارم یا زودتر اعدام شوم یا به زندگی عادی برگردم تا این سالهای آخر عمرم را بیرون از زندان سپری کنم. دیگر تحمل این وضعیت را ندارم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.