دیدن قلعه ضحاک در عجب شیر را از دست ندهید
گرچه ضحاک نماد بی بدیل سیاهی و ظلم در تاریخ اسطورهای ماست ، اما قلعه ضحاک امروزه پذیرای خیل بیشماری از گردشگرانی است که برای دیدن این قلعه تاریخی به هشترود میروند
کد خبر :
642271
سرویس سبک زندگی فردا: در این مطلب به نقل از نظاره میخواهیم با یکی از شاخصترین جاذبههای این شهر آشنا کنیم. قلعه ضحاک ( آژدهاک ) یا داش قلعه در ۲۸ کیلومتری شرق عجب شیر و در ساحل شرقی دریاچه ارومیه و در ۹۵ کیلومتری جنوب تبریز قرار دارد. قلعه ضحاک با بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت بر فراز کوه منفرد، از مکانهای مهم اقوام مانایی و مادها بوده است. این قلعه در نزدیکی شهرستان عجب شیر در استان آذربایجان شرقی و یکی از مکانهای دیدنی است که در ارتفاع ۲۳۰۰متری از بستر رودخانه قلعه قرار گرفته است. قدمت قلعه ضحاک به اقوام مانایی و مادها برمیگردد و در تاریخ نام های متعددی
از جمله ؛ ضحاک اژدهاک، قیز قلعه سی، داش قلعه سی، باروآس، رویی دژ و قلعه گویی ذکر شده است. قلعه ضحاک اولین بار توسط یک هیئت باستانشناسی آلمانی در سال ۱۹۷۱ میلادی مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است.
آثار برجای مانده از برج های نیم استوانهای به نام دروازه قلعه و پوشش دیوارها که از سنگهای مکعب مستطیلی است ، قدمت آن را تا دوره ساسانی میرساند ولی سفالهای به دست آمده از این قلعه مربوط به سده های ششم و هفتم هجری است. از این قلعه که به عنوان یک دژ استفاده میشده، از سه طرف مشرف به پرتگاه بوده و دیوارهای آن کندهکاری شده است. در این قلعه مخازن سنگ، آب انبار، آسیاب، سالن شورا، حمام و دهها آثار دیگر وجود دارد. نیمی از اتاقهای قلعه بیسقف در زمین کنده شده و نیم دیگر در کوه و به صورت حفرهای درآورده شده است.
اغلب این حفرهها چاله آبی هم ( آب انبار ) دارند. همچنین بر دیوارهای این حفرههای سنگی، طاقچههای کوچکی کنده شده است. در داش قلعه ضحاک، تک حفرههائی نیز دیده می شود که تمام آن را در صخرههای عمودی کوه کندهاند. علاوه بر اینها، آب چشمهای که در دامنه کوه مقابل قرار دارد با فشار متوسط لولههایی که در زمین کار گذاشته شده از روی پشته مابین گذشته و به ارتفاع قلعه میرسد. مسیر لوله آب از روی بستری که در زمین به وضوح نمایان است معلوم میگردد به علاوه تکههای
متعددی از لولههای گلی و بقایائی از قالب سنگی که با بی قیدی از بستر کنده شده است در اطراف دیده میشود . بستر لوله به عرض ۵۰ سانتی متر و عمق آن حداقل یک متر بوده است. لولههای گلی تقریباً از تکههای خورد تکمیل شده در یکدیگر رفته و در بستر قرار گرفتهاند . این قلعه از تاراج و کندو کاوهای غیر مجاز در امان نبوده و فضای اطراف قلعه پوشیده از حفرههایی است که توسط غارتگران برای بدست آوردن عتیقه ، زیرورو شده است.
گرچه ضحاک نماد بی بدیل سیاهی و ظلم در تاریخ اسطورهای ماست، اما قلعه ضحاک امروزه پذیرای خیل بیشماری از گردشگرانی است که برای دیدن این قلعه تاریخی به هشترود میروند. در اسطورهای ایرانی ضحاک سمبل مردی است که ابلیس بر شانههایش در جوانی بوسه زد و از جای بوسه دو مار رویید؛ مار هایی که باید هر روز مغز تازه دو جوان را فرو میدادند تا سیر شوند و ضحاک، این بدی مجسم بی دریغ بود در شکافتن جمجمه جوانان ایران زمین.
رسم زمانه این بود تا آهنگری گمنام از پشت کوره آهنگری، از لابه لای دم گرم آتش، پیشبند چرمین خود بر سر میله زد و درفش کاویانی بر دوش قیام کرد. ضحاک که سر می گرفت همه عمر، سر داد به تیغ کاوه.
مردمان هشترود باستانی باور داشتهاند که همین ضحاک مار به دوش در ۱۶ کیلومتری جنوب شرقی شهر سراسکند، مرکز شهرستان هشترود زندگی میکرده، در قلعهای که امروز ما آن را به نام قلعه ضحاک می شناسیم و حتی در خود هشترود محلهای وجود دارد با نام خروجستان؛ محلهای که در باور اسطورهای، کاوه آهنگر در آن دکان آهنگری داشته و از همان جا قیام خود را آغاز کرده است.