جزئیات دیدارخانوادهآیتا...هاشمی با رهبرانقلاب
نشانی از داغ فقدان پدر نیست؛ بیشتر با افتخار از پدرش سخن میگوید. اخیرا دیداری با رهبر انقلاب داشته و کوتاه از آن سخنی به میان میآورد. محسن هاشمی اعلام میکند که حاضر نیست درباره بحثهای اخیری که بر سر خاطرات برخی چهرهها از پدرش مطرح شده، اعلامنظر کند. تاکید دارد که دفتر نشر معارف انقلاب متولی رسمی آثار آیتا... هاشمی نیست و اگر چنین ماموریتی به این دفتر واگذار شود، درباره موضوعات مختلف اعلام نظر خواهد کرد؛ اما میگوید که روند انتشار خاطرات آیتا...هاشمی را با جدیت بیشتری پی میگیرد.
خاطرات آقای هاشمی در طول حیات ایشان در مواردی محل و محور توجه و مباحث بسیار بود. این سوالات تا زمانی که خودشان در قید حیات بودند، قابل پاسخگویی بود. اما امروز در غیاب ایشان با دو مساله مواجه هستیم؛ یکی، خاطرات خود ایشان که انشاءا... انتشارش ادامه خواهد داشت و به برخی مقاطع حساس هم که برسد قطعا واکنشها به آنها جدی خواهد بود و دوم، خاطرات از ایشان است. طی همین هفتههای اخیر برخی خاطرات که از ایشان نقل شد، محل بحث و مناقشه بود. برای پاسخ به این واکنشها و برای مدیریت این فضا، برنامهای ندارید؟
مباحت انتقادی حول محور خاطرات آقای هاشمی، زیاد نبوده است. متونی که از آقای هاشمی در زمان حیات ایشان به عنوان خاطرات منتشر شده، چیزی در حدود ۱۶ هزار صفحه است. شما محاسبه کنید که تعداد مناقشات بر سر خاطرات ایشان چند مورد بوده و اگر آن را نسبت به تعداد صفحات خاطرات انتشاری بسنجید، تعداد مناقشات یک در هزار هم نیست. آنچه هم محل نزاع بوده ناشی از استفاده ناقص و هدفمند از برخی خاطرات ایشان در برخی تحلیلها بوده است. توجه شما را به این نکته جلب میکنم که تاکنون ۱۳ سال پیاپی از خاطرات روزنوشت ایشان منتشر شده است و ۲۳ سال دیگر باقی مانده است که این حجم از خاطرات روزنوشت که منتشر شده و خواهد شد، نه تنها برای یک مقام سیاسی بلکه برای یک شهروند عادی نیز در دنیا سابقه ندارد و با این همه تمرکزی که در داخل و خارج از کشور روی خاطرات وجود داشت، ارزیابی انجام شده توسط منتقدان فراتر از حد انتظار بود. حتی مخالفان دیروز و امروز آیتا... هاشمی نیز ناگزیر به استناد به خاطرات ایشان هستند. البته بحث و نقد در مورد خاطرات ایشان، پدیده مبارک و مفیدی، هم برای کشور و هم برای آثار ایشان است؛ زیرا موجب میشود که زوایای مبهم و خلاصه شده در این خاطرات باز شود و تاریخ معاصرمان با شفافیت بیشتری ثبت گردد.
دستکم میشود اینطور گفت که مباحث موردی، مدت زمان زیادی جامعه را به خودش مشغول کرد و برخی مباحث همچنان ادامه دارد؛ اینطور نیست؟
شاید چون این تحلیلها و گاه هجمهها بسیار تکرار میشد، این ذهنیت در برخی مانند شما ایجاد شده باشد که مباحث حول خاطرات ایشان زیاد بوده است. حال آنکه اگر به حجم خاطرههای منتشرشده توجه کنید، اتفاقا بر عکس شما بنده عرض میکنم که کمترین میزان مناقشات ممکن را با خود به همراه داشته است. عمدتا اگر نقدی از سوی افراد مطرح شده، بعد از پاسخ آیتا... یا دفتر ایشان قانع شدهاند. ضمن اینکه همین جا باید اعلام کنم نقدهایی هم که به خاطرات ایشان مطرح شد بسیار مناسب بود. وقتی خاطرهای طرح میشود و کتاب خاطراتی منتشر میشود، اینکه کسی بیاید کتاب را نقد کند همه باید از آن استقبال کنیم و خود آیتا... هاشمی همواره از نقدها استقبال میکردند. اما نکتهای که درباره «خاطره از ایشان» گفتید، خاطراتی که به این شکل محل مناقشه میشوند، اگر کسی از دوستانی که با آقای هاشمی همنشینی داشتند، خاطرهای را نقل میکند، مسئول آن خاطره خودش است؛ اما اگر مقصود شما این است که ما بیاییم نسبت به خاطرهگوییها و نقلقولها از ایشان واکنش داشته باشیم، هرچند امکانپذیر است ولی ما فعلا دنبال این نیستیم. ما مانند موسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی (ره)، متولی رسمی آثار آیتا... هاشمی نیستیم. دفتر نشر معارف انقلاب در واقع متولی این موضوع نیست و ما فعلا قصد نداریم روی خاطرات پراکندهای که از ایشان نقل میشود، نظر بدهیم؛ مگر اینکه موضوعی به خانواده و فرزندان ایشان مربوط باشد که اعلام نظر میکنیم.اگر زمانی دفتر نشر معارف انقلاب به عنوان متولی رسمی در این زمینه شناخته شود و ماموریتی به آن داده شود، میتوانیم به این موضوعات وارد شویم.
مثلا دکتر علی مطهری به نقل از آقای هاشمی، موضوعی را مبنی بر محاکمه ۱۱۰ نظامی بعد از انتخابات ۸۴ با شکایت آقای هاشمی مبنی بر مهندسی انتخابات مطرح کردند. بعد از آن، آقای شیرعلینیا ذکر کردند که این خاطره اشتباه نقل شده و این محاکمه صورت نگرفته است. در این باره شما نمیخواهید نظری بدهید؟
من نمیخواهم وارد این موضوع شوم. اگر بخواهیم مستند صحبت کنیم باید خاطرات را بررسی کنیم، ببینیم کجا ایشان در این زمینه صحبتی داشتهاند و بر اساس آن اعلام نظر کنیم که البته من در این زمینه قصدی ندارم.
شما در جلسهای که با انجمن اندیشه و قلم داشتید، ذکر کردید که برای تداوم انتشار خاطرات آیتا... هاشمی رفسنجانی، به دنبال دیدار و تعامل با بزرگان نظام هستید و از دیدار با شخص رهبر انقلاب هم سخن گفتید. آیا دیداری بعد از رحلت آیتا... با رهبر انقلاب داشتید و آیا در این زمینه موضوعی مطرح شد؟
ابتدا بگویم روشی که خود آقای هاشمی برای انتشار خاطراتشان داشتند این بود که بخشهای مختلف خاطراتشان را تدریجی خدمت رهبر معظم انقلاب میبردند. در ابتدای اخرین جلد منتشرشده از خاطرات که مربوط به سال ۷۲ است، خود آیتا... هاشمی مرقوم داشتهاند که: «معمولا قبل از چاپ نسخهای به آیتا... خامنهای میدهم و نظر ایشان را میخواهم. ایشان در موارد کمی اظهار نظر میکنند». گویا قبلا که ایشان فرصت بیشتری داشتند، خاطرات را دقیقتر مطالعه میکردند ولی بعدها گفته شده که گهگاهی خودشان مطالعه میکنند و گاهی هم به دفتر نشر آثارشان که متولیاش فرزندشان آقای مسعود حسینی خامنهای است میدهند که آنها نظر بدهند و اگر نکتهای بود به ایشان منتقل کنند. ما در ادامه کار هم مدنظرمان است که از همین مسیر و همان شیوه استفاده کنیم. من اخیرا که خدمت مقام معظم رهبری رسیدم، همین موضوع را مطرح کردم و ایشان هم رد نکردند و البته فرمودند فرصت نمیکنم همه را دقیق بخوانم. البته بنده نسخه سال ۷۳ را که آقای هاشمی در ایام پایانی عمرشان دیدند ولی فرصت نشد که در زمان حیاتشان منتشر شود، در دیداری که با ایشان داشتم، خدمت رهبر انقلاب تقدیم کردم تا ایشان ملاحظه کنند. نکتهای که باید عرض کنم این است که ساختار و ساماندهی دفتر نشر معارف انقلاب در زمان حیات آیتا... هاشمی رفسنجانی صورت گرفته است و مربوط به زمانی است که خود ایشان حضور داشته و بر کارها نظارت داشتند. اما در فقدان ایشان باید این ساختار را تجدید کرده و متناسب با فقدان ایشان طراحی کنیم. صحبتی که از بنده نقل شد، درباره تعامل با بزرگان نظام هم صرفا دیدار با شخص رهبر انقلاب نبود، بلکه مقصودم همه بزرگان نظام و همچنین فرهیختگانی بود که میتوان از کمک آنها برای بسط افکار آیتا... هاشمی رفسنجانی کمک گرفت. ما همه فرهیختگان دانشگاهی را که قرابت فکری و علاقه و نزدیکی با آیتا... هاشمی داشته و دارند، برای کمک دعوت میکنیم و تلاش خواهیم کرد با آنها ارتباط برقرار کنیم. انشاءا... در سال ۹۶ وقت بیشتری را برای دفتر نشر معارف انقلاب خواهم گذاشت.
دیداری که انجام شده، به چه مناسبتی خدمت ایشان رسیدید؟
به اتفاق خانواده با ایشان برای تشکر دیدار کردیم.
قدری از ارتباطات پدرتان با رهبر معظم انقلاب بگویید. این روابط در دوران ریاستجمهوری مقام معظم رهبری به چه صورت بود . در دوران رهبری ایشان به چه صورت شد؟ در زمان ریاست آقای هاشمی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام چگونه بود؟ آیا همیشه میزبان رهبر انقلاب بودند یا میشد که رهبری هم به دیدار آقای هاشمی بیایند؟
همانطور که رهبر انقلاب فرمودند آشنایی ایشان با حضرت آیتا... هاشمی مربوط به ۵۹ سال پیش است. من این ارتباط را از سن پنج، شش سالگی خودم به خاطر دارم. ما در یک ساختمان با هم در همین خیابان ایران (نایب السلطنه سابق) زندگی میکردیم. این ارتباط عمیقا وجود داشته است. در سفرهایی که به مشهد داشتیم نیز این ارتباطات برقرار بود. بعد از انقلاب هم که هر دو در شورای انقلاب بودند، برای تثبیت انقلاب با هم همکاری میکردند. در زمان ریاست مجلس آقای هاشمی و ریاست جمهوری آیتا... خامنهای هم هر دو به عنوان سران قوا با هم ارتباطات داشتند و گاهی جلسات در خانه تشکیل میشد و پدر میزبان بودند. این روابط به همین شکل تا سال ۶۸ ادامه داشت. بعد از رحلت امام (ره) هم این ارتباط ادامه داشت. در این مقطع آقای هاشمی رئیسجمهوری شده بودند و آیتا... خامنهای رهبر بودند. رفت و آمد هم از جانب اقای هاشمی بود و هم از جانب رهبر انقلاب. اتفاق میافتاد که رهبر انقلاب به محوطه ریاستجمهوری بیایند چون آنجا فضای سبز و درختان مناسبتری داشت. به خصوص در مواقعی که هوا خوب بود، جلسات به میزبانی آیتا... هاشمی در فضای سبز محوطه ریاستجمهوری تشکیل میشد. جلسات هم عمدتا بعد از نماز مغرب و عشا بود و شب برگزار میشد. این دیدارها تا پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی ادامه داشت. ملاقاتها دائمی و هفتگی بود، مگر زمانی که موارد فوقالعاده پیش میآمد. در دوره مجمع، این ملاقاتها کمتر شد و از هفتگی، به دو هفته یک بار، سه هفته یک بار، ماهی یک بار و حتی این اواخر به دو ماه یک بار هم رسید.
دو حادثه ترور علیه آیتا... هاشمی رفسنجانی در ذهن همه مردم ایران است؛ یکی ماجرای ترور ایشان در اوایل پیروزی انقلاب که بعد از ترور شهید مطهری رخ داد و ایشان از آن حادثه جان سالم به در بردند و دوم هم ماجرای ترور کوری که در مراسم ۲۲ بهمن در حین سخنرانی ایشان انجام شد که بیشتر برای ایجاد فضای رعب و وحشت بود. آیا حادثه دیگری هم رخ داد که آیتا... هاشمی را تا پای شهادت پیش ببرد؟
همان دو بار ترور بود. گاهی البته موارد مشکوکی هم در مسیر رفت و آمد ایشان پیش میآمد ولی هیچکدام جدی نبود. یکبار هم اتاقی در دفتر ایشان آتش گرفت که مشکوک بود و پیگیری هم شد.
در مصاحبهای گفته بودید که آخرین ماموریتی که پدرتان به شما سپردند، پاسخگویی به تخریبهای مربوط به نهم دی بود. در این زمینه کاری انجام دادید، آیا گزارشی به سمع ایشان رساندید؟
آن روز بحث صداوسیما بود که به مناسبت ۹ دی، تخریبهایی را مجددا آغاز کرده بودند و عملکرد غیرمنصفانهای داشتند. بحث شد که پاسخی در مسیر روشنگری تهیه شود. بحث مهدی هم با ایشان مطرح شد و تاکید کردند که حرکت ما در مباحث دیگر به گونهای نباشد که حساسیت روی پرونده مهدی را تحتالشعاع قرار دهد. ما هم در آن مقطع، سعی داشتیم ورود تند به این مسائل نداشته باشیم. بنا شد جوابها به تهمتها را تهیه و به صورتی روشنگری کنیم. همواره نظر ما بر روشنگری بوده است. در سایت شخصی خود آقای هاشمی و در دیگر کانالهای ارتباطی که ایشان در فضای رسانهای داشتند و همچنین در روابط عمومی و حلقه مشاوران همواره تاکید بر روشنگری بوده است و همیشه نظر بر این بود که با ارتباطات و روشهای معمولی، پاسخهای لازم را به اتهامات بدهیم. امسال نیز بر همین مبنا پاسخهایی به شبهات داده شد.
شما در دولت آیتا... هاشمی رفسنجانی، بازرسی ویژه رئیسجمهوری را برعهده داشتید. نمونههایی از دستوارت ایشان را برای بازرسی بفرمایید.
ابتدا باید بگویم که بازرسی ویژه رئیسجمهوری در دولت آقای هاشمی رفسنجانی شکل گرفت. تا پیش از آن دفتر پیگیریهای ویژه بود که در دولت آقای هاشمی و با دستور خود ایشان به دفتر بازرسی ویژه تبدیل شد. ایشان در ابتدای تشکیل دفتر چند توصیه داشتند؛ اول اینکه، بازرسی مخصوص خود رئیسجمهوری و برای کمک به رئیسجمهوری است و حق ندارد در کارها مداخله مستقیم داشته باشد و فیالبداهه نباید وارد موضوعات شود. در واقع ورود به موضوعات باید با دستور رئیسجمهوری باشد نه اینکه هر خبری شنیدید وارد موضوع شوید. دوم اینکه، بازرسی ویژه برای مچگیری نیست، ما نمیخواهیم مدیران را تحقیر یا تخفیف کنیم و انگیزهها را بکشیم. بلکه وقتی با دستور رئیسجمهوری وارد موضوعی شدید، حاصل بازرسیهای شما باید اطلاعات صحیح از موضوع باشد، این اطلاعات را به رئیسجمهوری برسانید و کمک کنید که رئیسجمهوری بتواند تصمیم بگیرد. سوم اینکه، پرسنل بازرسی ویژه را هم نباید زیاد کنید که با یک ارگان جدید با چندصد پرسنل مواجه شویم؛ بلکه در هر موضوعی از کارشناسان و متخصصان کمک بخواهید و به محض پایان موضوع، دوباره به کارشان بازگردند. ایشان تاکید کردند که اعضای بازرسی ویژه رئیسجمهوری حداکثر ۱۵ نفر باشد. بنده هم بر اساس همین توصیه عمل کردم و وقتی میخواستم بازرسی را تحویل بدهم با کمتر از این تعداد تحویل دادم. در این میان هم روی چهار محور برای بازرسیها از همان ابتدا تاکید کردند؛ اول بحث تولیدات در کشور برایشان خیلی مهم بود و اگر کارخانجات تولیدی دچار مشکل بودند برایشان اهمیت بالایی داشت که دلایل آن بررسی شود. دوم، طرحها و پروژههایی که منجر به خدمات و سرویسدهی به مردم میشود. اگر طرحی قرار بود در زمانی افتتاح شود و به تاخیر میافتاد پیگیر بودند که این طرحها زودتر به نتیجه برسند. سوم، تسهیل بوروکراسی در کشور نکته مورد تاکیدشان بود. آن زمان روالهای اداری خیلی طولانی بود و ایشان تاکید داشتند که بازرسیها به تسهیل در این زمینه منجر شود. و موضوع چهارم، بحث آموزش عمومی، آموزش عالی، بهداشت و درمان و بحث سلامت و تربیت بدنی بود.
موارد خاصی در ذهنتان هست که دستور ویژهای داده باشند و از اهمیت خاصی برخوردار باشد؟
در دوره اول ریاستجمهوری ایشان، مجموعا در بازرسی ویژه ۵۰۰ دستور کتبی ایشان را دنبال کردیم. یک سوم همین عدد هم دستورات شفاهی ایشان بود که گزارش آنها را به صورت مکتوب به ایشان ارائه میکردیم. برای نمونه، زمانی بود که تولید شیشه ساختمانی در کشور کافی نبود. در همان مقطع زلزله آمد و حدود ۲ میلیون متر مکعب شیشه در انبار کارخانهای شکست. سوال شد که شیشه در بازار نیست و چرا در کارخانهای این مقدار شیشه بوده است. آیتا... هاشمی رفسنجانی دستور دادند که بازرسی ویژه رئیسجمهوری وارد شود و موضوع را بررسی کند. بعد از بررسیها متوجه شدیم که توزیع شیشه با روش دولتی انجام میشده و در این میان مسائل بوروکراتیک و همچنین رانت شیشه، باعث کمبود در بازار بوده است. در مورد سیمان، تاکید ایشان این بود که تولید سیمان از ۱۵ میلیون تن در کشور، باید به ۵۰ میلیون تن برسد. بر این اساس دستور میدادندکه میزان تولیدات سیمان کشور را بهروز به من گزارش دهید. همچنین در مورد سد پیشین در سیستان و بلوچستان تاکید داشتند که گزارشی تهیه شود تا این سد زودتر افتتاح گردد. آن زمان در موضوع تولید مواد شوینده و بهداشتی و نظافتی، مشکلات بسیار بود. مثلا زمانی در موضوع خمیردندان مشکل داشتیم. ایشان به بازرسی دستور پیگیری دادند و با پیگیریهای جدی ایشان، تولیدات بالا رفت و مشکلات برطرف شد. در پروژهای مثل پروژه مترو هم بازرسی ویژه باعث شد که بنده را به سمت مترو گسیل کنند و دستورهای جالب دیگری که فرصت طرح آنها نیست. فرودگاه بینالمللی امام خمینی هم در بازرسی ویژه، پیگیری شد.
بعد از رحلت آیتا... هاشمی برخی چهرهها و شخصیتها خیلی بیتابی کردند. برخی مثل آقای سیدمهدی طباطبایی و آقای ناطق نوری از همراهان همیشگی آقای هاشمی بودند و ناراحتی و سخنانشان دور از انتظار نبود ولی برخی از آنها منتقدان جدی آقای هاشمی بودند. مثلا آقای احمد توکلی از منتقدان بود، ولی در صداوسیما آمد و گریه کرد. یا آقای باهنر بعد از زوایای این سالها. اینها را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا بعد از رحلت آیتا... هاشمی به دیدار هیچیک از این افراد رفتید؟
ببینید، همه شخصیتهایی که در انقلاب همراه بودند، به جز اندک کسانی که از انصاف کمتری برخوردارند، خاطرات مثبتشان از آقای هاشمی بسیار بیشتر از خاطرات منفی است. کسی نیست واقعا که بگوید خاطرات مثبت من از آقای هاشمی از خاطرات منفی من کمتر است. آقای احمد توکلی با وجود برخی نقدها، قطعا خاطرات مثبت بسیاری از آقای هاشمی دارد. همینطور آقای باهنر و دیگران. همینجا هم بگویم که برخی کسانی که موضوعاتی را به عنوان نکات منفی از آقای هاشمی مطرح میکنند، از نظر ما نکات مثبت است و ما اتفاقا خشنود میشویم که اینها خودشان این موضوعات را میگویند. مثلا وقتی کسی میگوید آقای هاشمی دنبال تمام کردن جنگ بود و به دنبال صلح بود اتفاقا اگرچه او، این را به عنوان نکته منفی میگوید ولی از نظر ما، این مثبت است. دیگر بزرگان، اگر جایی نقدی داشتند این نقدها را به آیتا... هاشمی گفته بودند و پاسخ را هم دریافت کرده بودند. بیش از ۹۹ درصد اطرافیان آقای هاشمی که با ایشان در ارتباط بودند، مسائل و نقدهایشان را با شخص خود ایشان مطرح کرده و پاسخ دریافت کرده بودند. افرادی مثل آقایان سیدمهدی طباطبایی و آقای ناطق نوری هم که همواره همراه و یار آقای هاشمی بودند. بنده بعد از درگذشت پدر، خدمت آقای طباطبایی در بیمارستان رسیدم. خدمت آقای ناطق نوری هم رسیدم و تشکر کردم. انشاءا... به تدریج خدمت سایر بزرگانی که در این مدت به خانواده هاشمی رفسنجانی لطف داشتند و در این غم ما را همراهی کردند خواهم رسید و تشکر خواهم کرد.
نقدهای بسیاری به آقای هاشمی در طول همه سالهایی که ایشان فعالیت سیاسی داشتند، وارد شده است. پیش آمد که آقای هاشمی در موضوعی، در جمع خانواده اظهار کنند که فلان نقد را که از فلان فرد مطرح شده قبول دارم یا فلان جا در عملکردم واقعا اشتباه داشتم و کاش فلان کار را انجام میدادم یا فلان کار را انجام نمیدادم؟
اینکه شما میگویید نقدها به آقای هاشمی همواره بسیار بوده است، این را من قبول ندارم. ممکن است در موضوعی این نقدها را به زبانها و بیانها و در مقاطع مختلف مرتب تکرار کنند و اینطور به نظر بیاید که نقدها بسیار است؛ مثلا در موضوع سلامنداشتن نامه ایشان به مقام معظم رهبری، که صدها بار این نقد تکرار شد اما موضوع مهمی نبود، آیتا... هاشمی که همان زمان، بعد از انتشار نامه خدمت مقام معظم رهبری رسیدند ایشان از محتوا و ادبیات نامه اظهار نارضایتی نکردند و اخیرا هم آقای رضا امیرخانی یکی از نویسندگان معتبر کشور هم در صداوسیما به خوبی توضیح دادند که ذکر سلام در صدر نامه امری ضروری و ادبی نیست و بیشتر فرهنگ محاورهای است، اما چه اندازه به آیتا... هاشمی رفسنجانی در اینباره توهین و تهمت زده شد. بنابراین بلندی صدای مخالفان ایشان به منزله زیادبودن نقدها نیست، تکرار و مانوردادن روی آنها زیاد است. یا یکی از موضوعاتی که همواره درباره دولت آقای هاشمی رفسنجانی مطرح شده، این است که ایشان در دولت خودش به مباحث توسعه سیاسی بیتوجه بود. ببینید ایشان در دولت خودش اولویت اصلی را روی بازسازی زیرساختها و رسیدگی به ضروریات مردم گذاشته بود و بر این اساس خیلی از روشنفکرها میگویند که مسائل سیاسی و توسعه سیاسی در دولت آقای هاشمی اولویت نبود. ایشان در یکی از مصاحبههایشان گفتهاند که من آگاهانه این کار را کردم، کشوری که نیاز به آب و برق دارد و معیشت مردم دچار مشکل است شما نمیتوانید بیایید از مسائل سیاسی در آن سخن بگویید. آقای دکتر مهاجرانی هم در این باره دفاع محکمی دارند و مطرح کردند که وقتی خانهای خراب و ستون و سقف ایمنی ندارد، شما ابتدا آن را بازسازی میکنید بعد به این فکر میکنید که چه تابلوی هنری به دیوار بزنید. البته من همینجا هم بگویم که این نقد را به این شکل قبول ندارم که آقای هاشمی در دولتش به کل مسائل سیاسی را رها کرده باشد. اتفاقا کارهای پایداری هم در حوزه سیاسی انجام دادند؛ اما بله، در دورهای که کار را شروع کردند چون توقع از ایشان بازسازی کشور بود، اصل هم و غم خود را بر این گذاشتند که بازسازی کشور انجام شود ولی بحث توسعه سیاسی در دوره دوم ایشان مطرح شد. اتفاقا لازم به ذکر است که بگویم تندترین انتقادها از آقای هاشمی در دوره اول مربوط به جریان چپ بود که میگفتند آقای هاشمی رفسنجانی چرا وارد درگیری با آمریکا نمیشود و در موضوع استکبارستیزی کمفعالیت است. اما خود آقای هاشمی دو انتقاد در اواخر عمر به خودشان وارد کردند؛ یکی این بود که همدلیای را که میخواستیم در جامعه ایران ایجاد کنیم و از آن به مسلمین جهان منتقل سازیم، نتوانستیم در ۱۰ سال اخیر در کشور به وجود بیاوریم و در مسیر آن توفیقی نداشتیم. دوم اینکه، در بحث مبارزه با فقر درست است که در ابتدای انقلاب حرکتهای مثبتی را شروع کردیم و راهمان هم درست بود اما در این مسیر استواری لازم را نداشتیم و امروز جامعه ما به سمت و سوی فقر بیشتر پیش میرود. از نگاه اقای هاشمی این دو موضوع مهمترین ضعفها بود که خودشان را در هر دو موضوع مقصر میدانستند.
به عنوان فرزند ارشد آیتا... هاشمی رفسنجانی، آینده سیاسی خانواده هاشمی را چگونه ترسیم میکنید؟
ما در ایران در خدمت همه مردم ایران هستیم. وظیفه خانواده و فرزندان آقای هاشمی است که راه هاشمی را ادامه دهند و هر جا به ما فرصت داده شود، چه در حوزه اجرا و چه در حوزه سیاست، در خدمت هستیم. انشاءا... بتوانیم از تجربهای که در کنار آیتا... هاشمی به دست آوردهایم، برای خدمت به مردم و انقلاب بهره ببریم و آن را در اختیار جامعه قرار دهیم.