تلاش ايران و آذربايجان برای بهبود روابط دوجانبه
در سايه اتخاذ راهبرد تعامل سازنده در عرصه سياست خارجي و اعمال ديپلماسي برد – برد و توجه به منافع طرف مقابل در دولت يازدهم، روابط جمهوري اسلامي ايران با بسياري از كشورهاي منطقه و به ويژه همسايگان از رشد و ارتقاي بسيار محسوس و چشمگيري برخوردار بوده
کد خبر :
639995
روزنامه اعتماد؛ محسن پاكآيين* : در سايه اتخاذ راهبرد تعامل سازنده در عرصه سياست خارجي و اعمال ديپلماسي برد - برد و توجه به منافع طرف مقابل در دولت يازدهم، روابط جمهوري اسلامي ايران با بسياري از كشورهاي منطقه و به ويژه همسايگان از رشد و ارتقاي بسيار محسوس و چشمگيري برخوردار بوده و در اين چارچوب، تاثيرگذاري تهران بر مناطق و كشورهاي پيرامون بسيار مثبت و ويژه بوده است كه نمونه بارز آن را ميتوان در روابط ايران با كشورهاي حوزه قفقاز و به طور خاصتر در مناسبات ميان تهران و باكو مشاهده كرد.
با گذشت سه سال از عمر دولت يازدهم، شاهد هستيم كه روساي جمهوري ايران و آذربايجان هشت بار با يكديگر ديدار كردهاند، الهام علياف، رييسجمهور آذربايجان سه بار به تهران آمده و حسن روحاني، رييسجمهور ايران هم در دو نوبت به باكو سفر كرده است. همچنين طرفين در اجلاسهاي مختلف نيز با يكديگر ديدار كردهاند و در طول اين مدت، در دفعات مختلف اجلاسهاي سهجانبه هم در سطح وزراي امور خارجه و هم در سطح روساي جمهوري برگزار شده است كه بهخودي خود اين مساله نمود توجه و توسعه روابط و مناسبات با همسايگان است. رييسجمهور آذربايجان در حالي روز گذشته براي سومين بار به تهران آمد و با رييسجمهور و ديگر مقامات كشورمان ديدار كرد كه اين مساله نشان از عزم و اراده جدي دو كشور براي پيگيري و اجرايي شدن توافقات حاصل شده است. تهران و باكو در سه سال گذشته دهها توافقنامه، قرارداد و يادداشت تفاهم همكاري با يكديگر امضا كردهاند.
ما در آستانه پايان يافتن سال «اقدام و عمل» قرار داريم و روابط تهران و باكو ميتواند نمادي از اقدام و عمل در عرصه سياست خارجي تلقي شود چراكه روابط ميان دو كشور تنها در سطح امضاي اسناد همكاري باقي نمانده است بلكه مفاد اين توافقنامه و تفاهمنامهها نيز به منصه ظهور رسيده و بسياري از آنها اجرايي شدهاند. نمونه اين مساله اتصال خطوط راه آهن آستاراي ايران به آستاراي آذربايجان است كه روز گذشته و همزمان با سفر رييسجمهور آذربايجان به تهران، بهرهبرداري آزمايشي آن آغاز شد و ميتواند نقش ويژهاي در تحقق كريدور شمال به جنوب داشته باشد. اينك ايران ميتواند به سهولت به راههاي ترانزيتي و خطوط راهآهن روسيه، گرجستان و اروپاي شرقي از طريق اتصال آن خطوط متصل شود. البته تحقق همكاريهاي ايران و آذربايجان تنها به همين مساله نيست و بسياري از ديگر توافقات تهران و باكو براي همكاريهاي اقتصادي در پروژههاي مختلف نيز حالت عملياتي به خود گرفتهاند. به طور مثال، ساخت كارخانه ايران خودرو در آذربايجان آغاز شده است.
احداث كارخانه توليد دارو با سرمايهگذاري مشترك دو كشور در آذربايجان نيز در حال انجام شدن است. بر اثر رايزنيها و گفتوگو مداوم ميان مقامات دو كشور در سطوح مختلف، تهران و باكو درخصوص درياي خرز ديدگاههايشان به يكديگر نزديك شده است. حجم مبادلات تجاري غيرنفتي دو كشور در طول شش ماه گذشته بيش از ٥٠ درصد رشد داشته است كه شايد نمونهاي از اين رشد در حجم مبادلات با كشورهاي ديگر وجود نداشته باشد. همچنين ايران و آذربايجان توانستهاند علاوه بر همكاريهاي پيشين، زمينههاي همكاري جديدي نيز با يكديگر تعريف كنند؛ به طور مثال در سفر پيشين، ايران و آذربايجان دو سند همكاري براي احداث نيروگاه در سد خداآفرين و نيروگاه برقآبي در منطقه اردوباد- مارازاد روي رودخانه ارس به امضا رسيد كه ميتواند منجر به توليد برق و صادرات آن به كشورهاي منطقه شود و در سفر روز گذشته نيز مذاكراتي براي اجرايي شدن اين پروژه صورت گرفت.
همه اين مسائل موجب ميشود تا بگوييم كه روابط ايران و آذربايجان در بهترين حالت ممكن در طول ٢٥ سال گذشته قرار دارد. از نظر آماري، تعداد ديدارهاي سران و ديگر مقامات دو كشور با يكديگر بيش از هر كشوري ديگري بوده است. بيشتر اسناد همكاري اجرايي شده ميان دو كشور، متعلق به ايران و آذربايجان است. در طول سه سال گذشته، كميسيون مشترك اقتصادي ايران و آذربايجان سه بار برگزار شده است در حالي كه پيش از آن، نشستهاي اين كميسيون به مدت چهار سال با عدم برگزاري روبهرو شده بود و به نوعي گرد ركود بر روابط دو كشور نشسته بود. همه اين مسائل نشانگر موفقيت و ثمره دادن ديپلماسي برد - برد جمهوري اسلامي در عرصه منطقهاي است.
با اين وجود، روابط تهران و باكو با وجود همه موفقيتها بدون اختلاف نيز هست. البته هيچ كشوري را نميتوان يافت كه هيچ اختلافي با يكديگر نداشته باشند و در مسائل مختلف، صددرصد شبيه به يكديگر فكر كنند. متاسفانه عوامل ثالثي از جمله رژيم صهيونيستي تلاش ميكنند تا با فتنهافكني، روابط دوستانه ميان ايران و آذربايجان را تيره ساخته و در روند رو به جلوي مناسبات دو كشور وقفه ايجاد كنند. جمهوري اسلامي ايران به صورت مكرر و در دفعات مختلف نسبت به اين مساله به طرف آذري هشدار داده است. ميدانيم كه رژيم اشغالگر قدس از طريق رسانهها به صورت مكرر در حال بزرگنمايي اختلافات عادي ميان تهران و باكو و تبديل كردن آن به يك مساله حاد است در حالي كه ايران و آذربايجان واقعا اختلافات نظر جدي با يكديگر ندارند. همچنين ايران به طرف آذري خود متذكر شده است كه روابطش با ديگر كشورها عليه باكو نيست و از طرف آذري نيز خواسته است در روابطش با ديگران به اين مقوله توجه داشته باشد و بر حفظ و مراقبت از اين روابط رو به رشد ممارست كند. خوشبختانه طرف آذري نيز در اين باره با ايران اشتراك نظر دارد. در طول سه سال گذشته نيز بيشترين توجه و تلاش تهران و باكو
نيز محافظت روابط از اين عوامل ثالث بوده است. با اين وجود، ايران و آذربايجان به مانند هر همسايه ديگري با يكديگر اختلافاتي دارند كه طبيعي است و با گفتوگو قابل حل شدن است.
با اين حال، سفر الهام علياف به تهران ميتواند به روند رو به جلو برگزاري اجلاس سران به صورت چندجانبه نيز موثر باشد. آن ديدارها ميتواند اثرات محسوسي در موضوعات كلان منطقه به ويژه در مسائل امنيتي و مبارزه با تروريسم داشته باشد و موجب نزديك شدن ديدگاهها با يكديگر داشته باشد. متاسفانه يكي از حلقههاي مفقوده اين ديدارهاي چندجانبه با كشورهاي حوزه قفقاز، اجلاس سهجانبه ايران، آذربايجان و گرجستان است. رييسجمهور نيز روز گذشته به همين مساله اشاره كرد. البته حتما ضروري نيست كه اين ديدارها از سطح سران آغاز شود و ميتوان از سطوح كارشناسي كار را آغاز كرد تا زمينههاي همكاري - كه بسيار نيز هستند - شناساسي و گرهها و موانع را حل كرد و سپس آن ديدارها را به سطوح وزرا و سران ارتقا داد. ايران، آذربايجان و گرجستان زمينههاي همكاري بسياري دارند كه در پي آن همكاري، منافع بسياري براي طرفين حاصل خواهد شد و همين مساله موجب ميشود تا طرفين به بهبود و گسترش مناسبات با يكديگر توجه داشته باشند.
*سفير سابق ايران در جمهوري آذربايجان