۶ گزینه متفاوت برای گذران روزهای عید
دوره اصلی افسردگی دقیقا در همین قسمت از تعطیلات شروع میشود. وقتی تعطیلات توی سرازیری میافتد، هر روز دقیقتر نگاهتان به لیست مورد نظر میافتد و آهی از سر حسرت میکشید. حسرت بابت اینکه شما هیچ وقت در زندگی به جایی نخواهید رسید...
کد خبر :
638920
سرویس سبک زندگی: یقه همهمان را میگیرد؛ دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. از یک جایی به بعد، بعد از رفتن مهمانها و جمعکردن پوست پسته و تخمه ژاپنیای که روی میز پخش و پلا شده، در اتاق را محکم میبندیم و به غار تنهایی خودمان پناه میبریم و بابت همه استفادههایی که از این روزهای تعطیل نکردهایم، غمگین میشویم. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت همشهری آنلاین میخوانیم.
۱- آشنایی با جشن نوروز
دوباره به این فکر میکنیم که ما چقدر بیبرنامهایم، چقدر تعطیلات زود گذشت، چقدر به برنامههایی که داشتیم عمل نکردیم و چقدر همهچیز مزخرف است. بله! شما تنها نیستید! این راهی است که همهمان رفتهایم و احتمالا همین امسال، خیلیهای دیگر هم به کلوب «افسردههای تعطیلاتزده» اضافه میشوند.
افسردگی و کسالت ناشی از تعطیلات زیاد هم مثل انواع دیگر افسردگی درمان دارد؛ کافی است یکبار دیگر، یک جور دیگر برنامه عیدتان را بریزید و از دل همه کارهایی که تا الان میکردهاید، پیشنهادهایی ساده را برای خودتان بزرگ کنید تا این ۲ هفته اول سال را به سلامت پشت سر بگذارید. این منوی پیشنهادی قرار است چیزهای کوچکی به شما ارائه کند که ممکن است تا حالا ساده از کنارشان گذشته باشید.
۲- مهمانیهای مورد علاقه خود را انتخاب کنید
بعضی از مهمانیهای فامیلی کسل کنندهاند. در این مهمانیها از درسی که میخوانید، شغلی که میخواهید داشته باشید، کاری که میکنید و زمانی که قصد ازدواج دارید سؤال میکنند. در این مهمانیها همه مجوز دارند هر سؤالی از شما بپرسند. همهمان تجربهاش را داریم اما میدانیم که همه عیددیدنیها واقعا اینجور نیستند.
مشکل از همان انتخابهای اشتباهی است که در انتخاب عیددیدنی داریم؛ معمولا چندتا از این مهمانیهای کسلکننده را که به زور میرویم، حالمان گرفته میشود و بیخیال بقیهاش میشویم. روراست اگر باشیم، هنوز اقوامی هستند که آدم میتواند در جوارشان یاد گذشته کند و خوش بگذراند؛ پس خوبهایش را سوا کنید و دل بدهید به کار.
ضمنا سعی کنید همه مهمانیها را در یک روز نگذارید. خوبهایش را در هفته اول یا حتی آخر تعطیلات پخش کنید و هر روز ۳-۲ ساعت حال خوب بهخودتان تزریق کنید.
۳- متنوع برنامه بریزید
معمولا روندش این طور است که از وسط بهمن با یادآوری هرچیزی که ندیدهایم و نخواندهایم، میگوییم «امسال دیگر تمام است. حتما برای عید برنامهریزی میکنم و همهشان را میخوانم و میبینم.» ای دریغ اما! پایان تعطیلات میرسد و چیزی که برایتان میماند یک لیست است؛ یک لیست بلندبالا از کتابهایی که باید خوانده میشدند و فیلمهایی که باید دیده میشدند و در بهترین حالت بجز ۳-۲تایش، جلوی هیچکدام تیکی نخورده.
دوره اصلی افسردگی دقیقا در همین قسمت از تعطیلات شروع میشود. وقتی تعطیلات توی سرازیری میافتد، هر روز دقیقتر نگاهتان به لیست مورد نظر میافتد و آهی از سر حسرت میکشید. حسرت بابت اینکه شما هیچ وقت در زندگی به جایی نخواهید رسید، بابت بینظمیای که سرنوشت محتوم شماست، بابت اینکه این عید هم گذشت و هیچ اتفاق جدیدی نیفتاد.
به همین سادگی هفته دوم تعطیلات دود میشود. مشکل اما شاید از بینظمی شما نباشد؛ مشکل از برنامه بیبرنامهای است که ریختهاید! واضح است که وسط آن حجم از مهمانی و مهمانداری، نمیتوانید ۱۳کتاب را در ۱۳روز عید بخوانید! بهتر است از همین الان برنامهتان را واقعبینانهتر بچینید. به جای بالا بردن آمار کتابها و فیلمها، برنامههای هیجانانگیز دیگری بچینید. مثلا؟ مثلا منوهای هیجانانگیزی پیدا کنید و برای روزهایی که جایی دعوت نیستید، شما آشپزی کنید؛ مثلا دکور اتاقتان را عوض کنید و با رنگ به جان وسایل چوبی قدیمیتان بیفتید؛ مثلا یک برنامه معقولتر بریزید!
۴- تورهای یکروزه را از قلم نیندازید
خیلی سالها، به هر دلیلی بعضی از خانوادهها نمیتوانند برنامه سفر نوروزی بچینند. شلوغی جادهها، مسافر بودن اقوام شهرستانی، سرمای هوا یا بیپولی باعث میشود بعضی سالها خبری از سفرهای خانگی نباشد. دو هفته بین دیوارهای خانه سر کردن، درست وقتی بیشتر دوروبریها سفر هستند و هی از تفریحاتشان در شبکههای اجتماعی عکس آپلود میکنند، همان وقتی که خیابانها خلوتند و توی کوچهها جز بچههای کوچکی که با لباسهای نو منتظر رفتن به عیددیدنی هستند، کس دیگری پر نمیزند، کار سختی است. با این حال این پایان کار نیست.
تورهای یکروزه را در کنار خانواده دریابید! شاید این بهترین زمان برای گشتوگذار در مناطق اطراف شهرتان باشد که تا به حال بهدلیل نزدیکی مسافت به ذهنتان نرسیده سراغشان بروید. این تورهای یکروزه یا نیمروزه، هم وقت زیادی از شما و برنامههایتان نمیگیرندو هم حال آدم را خوب میکنند. از ما گفتن بود!
۵- از خلوتی شهر استفاده کنید
تمام طول سال دلایلی برای انجامنشدن بعضی کارها هست. همیشه میخواهیم بههمریختگیهای خانه را سر و سامان بدهیم و دورریختنیها را دور بریزیم اما حوصلهاش نیست. همیشه دلمان میخواهد ورزش کنیم اما پارکها شلوغند و هوا آلوده. همیشه میخواهیم گواهینامه را از ته کیف بیرون بکشیم و پشت ماشین بنشینیم و تمرین کنیم اما شهر شلوغ است و.... ۲ هفته عید شهر خلوت است، هوا تمیز است، وقت خالی هم هست، پس بهترین زمان است که تکانی به بدن بدهید.
پیادهرویهای اول صبح و آخر شب انتخابهای خوبی هستند برای اینکه هم عذاب وجدان ناشی از خوردن آجیلهای مختلف را کم کنید و هم از خلوتی خیابانهایی که در تمام طول سال از گوشه و کنارشان ماشین و آدم عبور میکند، لذت ببرید.
۶- انتخابهای نو داشته باشید
یکی از عادات مشترک بیشتر ما، هم زدن توانمندیها و علایق قدیمی در ایام عید است؛ ادامه دادن همه کارهایی که در روزهای دیگر سال میکنیم و جواب دادهاند. تعطیلات عید فرصت مناسبی است که تجربههای جدید داشته باشید. یادگیری، حتی اگر در حد رد کردن یک نخ از داخل سوزن باشد، حال خوبی به آدم میدهد.
امسال عید سعی کنید چیزهای جدید یاد بگیرید. اگر به کارهای هنری علاقه دارید از افراد هنرمند خانواده یا راهکارهایی که از در و دیوار اینترنت آویزان هستند استفاده کنید. اگر به نرمافزارهای کامپیوتری علاقهمندید، بهترین زمان است که مثل خوره به جان یک نرمافزار جدید بیفتید و...