گفتگو با مهرانفر؛ از «علی البدل» تا «پایتخت»

سریال «علی البدل» به کارگردانی آقای «سیروس مقدم» و تهیه‌کنندگی خانم «الهام غفوری» به‌عنوان سریال نوروزی شبکه یک معرفی شده است.

کد خبر : 636589

روزنامه صبح نو: سریال «علی البدل» به کارگردانی آقای «سیروس مقدم» و تهیه‌کنندگی خانم «الهام غفوری» به‌عنوان سریال نوروزی شبکه یک معرفی شده است. در این سریال که بر اساس طرحی از آقای «محسن تنابنده» ساخته شده است، بازیگران مطرحی مثل آقایان «محسن تنابنده»، «مهدی فخیم‌زاده»، «هادی کاظمی»، «مهدی هاشمی»، «محمود جعفری»، «هومن حاجی عبدالهی»، «حسین محب اهری» و «احمدمهرانفر» نقش‌آفرینی کرده‌اند؛ به همین مناسبت با «احمد مهرانفر» مصاحبه‌ای انجام داده‌ایم که در ادامه به آن می‌پردازیم. آقایان تنابنده و مهرانفر، نگران تکرار پایتخت در این سریال نبودند؟ البته نمی‌توان گفت که این پروژه همان تیم «پایتخت» است، تفاوت‌های زیادی در ترکیب عوامل این سریال است اما سعی شده با وسواس عمل شود و با توجه به زمان قابل توجهی که در ساخت «علی البدل» داشتیم فکر می‌کنم به لحاظ کیفی از تمام فصول «پایتخت» هم موفق‌تر بوده‌ایم؛ تلاش زیادی برای تولید این سریال انجام شده است؛ سعی کرده‌ایم که با دقت زیاد کار را پیش ببریم، در بازی‌ها خیلی به سمت کمدی نرفتیم تا جدیت در کار وجود داشته باشد، در کارگردانی و فیلمبرداری هم این لحن جدی وجود دارد. پس قرار نیست یک سریال صرفاً کمدی ببینیم؟ ما یک اثر جدی تولید کرده‌ایم که تفاوتش با دیگر کارهای جدی در آن است که یک شیرینی خاصی در آن وجود دارد و این شیرینی در بخش‌های مختلف مثل دیالوگ‌ها هم خود را نشان می‌دهد، اما همچنان فضای رئالیته در کار حکمفرماست؛ نوع بازی‌ها، لوکیشن، گریم و همه بخش‌ها تلفیق خاصی از رئالیته و شیرینی را دارد که گمان می‌کنم این فضا، مختص به کار و گروه ماست. دو چیز برای ما خیلی مهم بود، اول این که همه‌چیز خیلی واقعی و منطقی باشد و در مرتبه بعد شیرینی محسوسی درکار وجود داشته باشد که سریال به یک اثر جدی مطلق تبدیل نشود.

رسیدن به این تلفیق جدیت و طنز و یک تعادل در آن کار سختی نبود؟

رسیدن به این خروجی کار بسیار دشواری بود؛ برای مثال سختی کار ما به‌گونه‌ای بود که باید روستایی را نشان می‌دادیم که در عین حال لهجه خاصی نداشته باشد، یعنی با اینکه نقش چند روستایی را بازی می‌کنیم، در عین حال لهجه رسمی شهرستان خاصی را نداشته باشیم و نزدیک به لهجه تهرانی باشد که این کار بسیار سختی است و در توانایی هرکسی نیست. البته باورپذیری مخاطب هم برای ما دغدغه بود؛ بیننده کنجکاو می‌شود که این روستا و این آدم‌ها متعلق به کدام منطقه از کشورند که این‌گونه چاله‌میدانی صحبت می‌کنند، به‌خاطر همین مسائل باید دقت می‌کردیم که این امر باعث تلقی تهرانی بودن شخصیت‌ها، توسط مخاطبان نشود.

باتوجه به گریم شخصیت‌ها، داستان و لوکیشن، آیا شباهتی با فیلم ایران برگر وجود دارد؟

من ترجیح می‌دهم در این زمینه توضیح خاصی ندهم و مردم خودشان این مجموعه را ببینند تا داستان و کیفیت آن را متوجه شوند؛ البته عدم تخصص مخاطب در زمینه جزئیات و لهجه‌ها ممکن است آنها را به تصور شباهت با برخی کارها سوق دهد اما من این شباهت را رد می‌کنم و قطعاً این کار نسبت به دیگر آثار قبلی متفاوت است. ما سعی کرده‌ایم تعدادی انسان را نشان دهیم که در عین باورپذیر بودن، جالب هم باشند و با استفاده از گریم و فضا، با کارهای قبلی خودمان هم تفاوت داشته باشد.

استقبال مخاطبان از این سریال را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

نمی‌توانم در این زمینه نظری بدهم، باید بیننده این سریال را ببیند و بعد تصمیم گرفت؛ در موضوع کارهای نمایشی نمی‌توان از قبل اظهار نظر و پیش‌بینی کرد؛ تیم بازیگران این مجموعه بسیار قوی هستند و به نظر من اتفاق لازم درباره کیفیت این مجموعه رخ داده است اما باز هم نمی‌توان چیزی را پیش‌بینی کرد؛ گاهی پیش می‌آید که عوامل سازنده در طول تولید مجموعه از روند کار بسیار راضی هستند اما در زمان پخش، مخاطبان آن طور که انتظار می‌رفت نسبت به کار اقبالی نشان نمی‌دهند، خصوصاً در ایام عید که شرایط برای دیده شدن یک مجموعه متفاوت است؛ اما در کل من از کار خیلی راضی هستم و «علی البدل» را آبرومند می دانم و با توجه به زحمات کشیده شده برای تولید آن، امیدوارم که کار به خوبی دیده شود.

توقعات بالای مخاطبان از تیم سیروس مقدم، محسن تنابنده و احمدمهرانفر را چطور برآورده می‌کنید؟
با این موضوع که مخاطبان از ما توقع بالایی دارند موافق هستم؛ برای مثال فیلم «ایران برگر» با همین موضوع روبه‌رو شد. به نظر من این فیلم کمدی خوبی است، اما به‌دلیل ذهنیت قبلی مخاطب از سازندگان این فیلم و توقعات بالای آنها، به‌عنوان یک فیلم معمولی تلقی شد؛ مقایسه پیش آمده خیلی بد است، مخاطب احساس با طراوت و خاصی را که از دیدن «پایتخت» تجربه کرده، می‌خواهد در تمامی آثار بعدی هم تکرار کند که این اتفاق بسیار دشوار است.
برای کلیشه نشدن در نقش‌های خاص چه اقداماتی لازم است؟

برای دوری از این تکرار و اصلاح ذهنیت مخاطب راه‌های زیادی وجود ندارد و شاید لازم باشد گاهی وقفه‌ای بین بازی‌های یک بازیگر ایجاد شود؛ هرچند این اقدام برای بازیگرانی که بخواهند حضور فعالی در سینما و تلویزیون داشته باشند اتفاق جالبی نیست. من بارها گفته‌ام که بیش از هرچیز، طرفدار نقش خوب هستم، حال این نقش در هر مدیومی می‌تواند باشد، البته باید مراقب بود که در یک مدیوم زیاد تکرار نشوم؛ من دنبال نقش خوب هستم و تلویزیون، سینما یا تئاتری بودن آن برایم خیلی مهم نیست. بازی در فیلم «ماجرای نیمروز» هم در جهت همین تنوع کاری است، هرچند این موضوع قابل توجه است که تمام مسائل در اختیار یک بازیگر نیست، اوضاع به گونه‌ای نیست که همیشه شرایط تحت کنترل شخص باشد.

احمد مهرانفر، چه کارهایی می‌کند که بازیگر کم حاشیه‌ای شده است؟

راستش علت آن را دقیقاً نمی‌دانم، شاید چون بلد نیستم! من در شبکه‌های اجتماعی هم خیلی فعال نیستم و تا حدودی همین مساله به کم‌حاشیه بودن کمک می‌کند؛ من انسان‌ها و اساتیدی را در عرصه بازیگری دارم که با توجه به اقدامات درست آنها، راه خود را انتخاب می‌کنم و به کمک این الگوها از حاشیه دوری می‌کنم. چند بازیگر پیشکسوت هستند که من خیلی آنها را قبول دارم و قبل از انجام هرکاری، خودم را جای آنها می‌گذارم و اگر حس کنم آنها از این عمل دوری می‌کردند، من هم دوری می‌کنم؛ ضمناً من همیشه علاقه دارم که تماشاگر بیشتر از خودم، نقش‌های مرا ببیند. ما در بازیگری دنبال لذت و رسیدن به آرامش هستیم که حواشی باعث ایجاد یک ناامنی ذهنی و روانی می‌شود که من مخالف آن هستم.

بهترین فیلم امسال سینمای ایران را کدام اثر می دانید؟

قطعاً «ماجرای نیمروز» را با فاصله زیادی بهترین فیلم امسال می دانم و پس از آن «فروشنده» را معرفی می‌کنم. البته «فروشنده» را هم خیلی دوست دارم و به نظرم اسکار حق این فیلم است و زمانی که فیلمی از ایران با تمام شرایط و محدودیت‌ها جزو 5فیلم برتر اسکار شده است، حتماً لایق انتخاب شدن به‌عنوان بهترین اثر هست. البته برخی معتقدند فیلم‌هایی مثل «درباره الی» از «فروشنده» بهتر هستند ولی من شخصاً «فروشنده» را بهترین اثر «اصغر فرهادی» و کارگردانی آن را درجه یک می دانم.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: