به جای مدهای داغون از این مدها پیروی کنید
یادمان باشد که قرار نیست همیشه الگویی از طرف دیگران معرفی شود تا ما از آن پیروی کنیم. خوب است به این فکر کنیم که ایده اولیه هر مدی ابتدا در ذهن کسی جرقه زده؛ پس بهتر است بهجای دنبال مد بودن، دنبال رفتارهای صحیح باشیم و با استفاده از آنها، بتوانیم هر کدام را به یک مد مثبت تبدیل کنیم، قطعا لذتی که در «مدسازی» آن هم از نوع مثبت هست، در دنبال مد بودن یا از مدافتاده بودن نیست!
کد خبر :
634552
سرویس سبک زندگی فردا؛ نیلوفر نیکبنیاد: داخل مترو، دختری که پشتش به من بود، بدون اینکه نگران شنیده شدن صدایش باشد، بلند گفت: «بهخدا دفعه بعد باهات نمیام بیرون. شبیه عقبموندههای از مد افتادهای». کنجکاو شدم برگردم و ببینم با چه کسی حرف میزند. سرم را کمی کج کردم. انگار که مشغول جراحی پیشانی دوستش باشد، با دست چتریهای دختر دومی را داده بود بالا و از فاصلهٔ یک سانتیمتری داشت با دقت ابروهایش را نگاه میکرد. طوری که انگار دولت اعلام کرده باشد در کمترین زمان ممکن سرشماری ابروهای دوست صمیمیتان را انجام داده و به مرکز آمار اطلاع دهید. چشمم به
ابروهای دختر دومی افتاد. آن قدرها هم بد نبود. اصلا من که نمیتوانستم بگویم خوب است یا بد! ابروهای پهنی داشت که به صورت بزرگش میآمد و همین از نظر من کافی بود. حالا مد باشد یا نباشد. چه فرقی میکند اصلا؟!
مد دقیقا چیست؟
واژه مد در لغت به معنی «رسم، راه، روش» است و در اصطلاح «نوعی شیوه رفتاری است که بهطور موقت توسط بخش مشخصی از اعضای یک گروه اجتماعی اتخاذ میشود؛ به این دلیل که آن رفتار انتخابی را از نظر اجتماعی برای آن زمان و موقعیت مناسب تشخیص میدهند» از تعریف بالا چند نکته را متوجه میشویم:
۱. مد در هر محدوده جغرافیایی متفاوت است. دلیل نمیشود چیزی که این سر دنیا مد شده است، حتما آن سر دنیا هم مد شده باشد!
۲. مد دارای محدوده زمانی است. برای همین است که مد مربوط به هر سال و حتی هر فصل، با یکدیگر متفاوتاند.
۳. مد فقط مربوط به پوشاک نیست. هر رفتار اجتماعی از قبیل نوع پذیرایی، نوع معماری، نوع معاشرت و غیره نیز میتوانند مشمول مد شوند.
جدای از این نکات، مد میتواند به انواع مختلفی تقسیم شود؛ که در ردهبندی اول به دو گروه ظاهری و باطنی، و در ردهبندی دوم به دو گروه مدهای تخریبکننده و مدهای سازنده تقسیم میشود.
تابلوترین نوع مد!
این گروه، آن دسته از رفتارهایی را شامل میشود که هرکسی بعد از شنیدن کلمه «مد» بلافاصله یادشان میافتد. رفتارهایی که بهطور مستقیم در ظاهر افراد نمود پیدا میکند. مثل نوع پوشش، نوع آرایش، نوع چیدمان لوازم منزل و نوع وسایلی که برای استفاده شخصیتان میخرید. بهعنوان مثال، کسی که میگوید «چون همه موهاشون فرق وسطه، منم فرق وسط میذارم؛ چون همه ابروهاشون نازکه منم نازک میکنم؛ چون امسال شلوار دمپا گشاد مد شده منم دمپا گشاد میگوشم؛ چون امسال همه مبلهاشون آبیه منم آبی میخرم؛ چون امسال همه دارن کاکتوس میذارن توی اتاقشون، منم میذارم» درگیر مدهای
ظاهری شدهاند. خیلیها نمیدانند که از مد پیروی میکنند، حتی ممکن است این مساله را انکار کنند؛ ولی اگر کمی جزییتر به زندگیمان نگاه کنیم متوجه میشویم که اکثرمان در بخشهای مختلفی از زندگی مشغول پیروی کردن از مد، حداقل از نظر ظاهری هستیم.
مد نامرئی!
بعضی مدها نامرئیاند. یعنی نه تنها خودتان متوجه پیرویکردن از مد نمیشوید، که حتی بقیه هم متوجهاش نمیشوند! این نوع از مد در سالهای اخیر بهخاطر گسترش رسانهها و شبکههای اجتماعی، بیشتر رشد کرده است. بهعنوان مثال وقتی بهطور مداوم عکس یا ویدیو یا داستان زندگی کسانی را ببینید که لبخند میزنند، دلتان میخواهد لبخند بزنید. اگر همیشه با افرادی سروکار داشته باشید که درس خواندهاند و بهجایی رسیدهاند، شما هم یکهو درسخوان میشوید. اگر اکثر اوقات با افراد ناهنجار از نظر اخلاقی در ارتباط باشید، طبیعتا میل به شبیهِ آنها شدن پیدا میکنید، اگر
همهی دور و بریهایتان مشغول طلاق گرفتن یا ازدواجکردن باشند، شما هم ناخودآگاه چنین تمایلاتی پیدا میکنید. اینها مدهای باطنی یا همان نامرئیاند که کمتر کسی متوجه بودنشان میشود اما وجودشان را نمیتوان نادیده گرفت.
مدهای داغون!
ماهیت این گروه از نامش به وضوح مشخص است و دیگر نیازی به توضیح ندارید. هر کدام از ما هم میتوانیم تنها با کمی چرخاندن گردنمان به چپ و کمی چرخاندن گردنمان به راست، نمونههای فراوانی از این مدهای تخریبکننده را پیدا کنیم. اینکه ناگهان عده زیادی از دختران کشور تصمیم میگیرند روی مچ دستشان با تیغ خط بیندازند، اینکه جمعیت وسیعی از جوانها تصمیم میگیرند شلوارهای زانو پاره بپوشند، اینکه سن استعمال مواد مخدر بهخاطر فراگیر شدن بین دوستان و همسالان به حدود ۱۳سال کاهش پیدا میکند، اینکه استفاده از واژگان زبانهای غیرایرانی آن هم برای کلماتی که معادل
فارسی دارند، یک جور کلاس محسوب میشود؛ همگی از انواع مدهای تخریبکننده هستند که نه تنها فایدهای برای شخص پیرویکننده ندارند بلکه با گسترش نابهجا بین دیگران، به افراد درگیر، به سایر افراد جامعه و حتی به مفاهیمی مانند نوجوانی، پوشش و زبان مادری نیز صدمه میزنند.
مد مثبت!
مد مثبت آن دسته از رفتارهای باطنی و ظاهری هستند که مد شدنشان به جای نگرانی، موجب خوشحالی میشود. بگذارید چند مثال ساده از زندگی بخش بزرگی از جوانهای امروزی بزنم. استفاده از رنگهای شاد و طرحهای ایرانی و سنتی در نوع پوشش و لوازم منزل، رعایتکردن قوانین شهروندی بهجای حرکات ناهنجار یا به قول بعضیها زرنگبازی»، قرار گرفتن کتاب بهعنوان یک کالای ضامن فرهنگ در سبد خانواده، تنها موارد اندکی از رفتارهایی هستند که به تازگی و بهکمک رسانههای جمعی در بین مردم مد شدهاند! یک نگاه گذرا به وضعیت فرهنگی جامعه در سالهای اخیر نشان میدهد که بعضا تاثیر
برخی از این مدهای مبت از برنامههای ملی از پیشتعیینشده با بودجههای کلان نیز گستردهتر بوده است.
شغل: مدساز!
حالا که معنای مد و انواع آن را شناختهایم شاید با خودمان بگوییم: «خب بالاخره که چی؟ آدم بره دنبال مد یا نره؟» پاسخ خیلی ساده است. مدها چه ظاهری باشند و چه باطنی، اگر سازنده باشند میتوانند به الگویی برای زندگی ما تبدیل شوند. درست است که مدها تقریبا موقتاند اما پیروی دائمی از یک مد مثبت نه تنها از مد افتادگی محسوب نمیشود که میتواند نشانه هوش و سلیقه فرد در انتخاب نوع رفتارهای اجتماعیاش باشد. در ضمن یادمان باشد که قرار نیست همیشه الگویی از طرف دیگران معرفی شود تا ما از آن پیروی کنیم. خوب است به این فکر کنیم که ایده اولیه هر مدی ابتدا در ذهن کسی جرقه زده؛
پس بهتر است بهجای دنبال مد بودن، دنبال رفتارهای صحیح باشیم و با استفاده از آنها، بتوانیم هر کدام را به یک مد مثبت تبدیل کنیم، قطعا لذتی که در «مدسازی» آن هم از نوع مثبت هست، در دنبال مد بودن یا از مدافتاده بودن نیست!