حمیدرضا صدر و تجدید خاطره با کاسیاس
او بازگشته، ولی نه در جامه همیشگی اش، نه با پیراهن رئال، نه درون سنگری که سالها از آن دفاع میکرد او با پورتو بازگشته.
کد خبر :
634327
روزنامه آٰرمان؛ حمیدرضا صدر: او بازگشته، ولی نه در جامه همیشگی اش، نه با پیراهن رئال، نه درون سنگری که سالها از آن دفاع میکرد او با پورتو بازگشته.
در لیگ قهرمانان طی مصاف با یوونتوس.ایکر کاسیاس طی سالهای ۱۲-۲۰۰۷ کنار بوفون، پتر چک، ادوین فن درسار یکی از بهترینها بود و برای خیلیها احتمالا بهترین (نوئر به نسل پس از آنها تعلق داشت). بازگشت او آن روز را به یاد میآورد. ساعت ده صبح یکشنبه دوازده جولای ۲۰۱۴ را. آن وداع پر آب و تب و پر سوز و گداز را همان روزی که کاسیاس، کاپیتان رئال و کاپیتان تیم ملی اسپانیا، با چشمان خیسش برابر دوربینها نشست. نشست و خداحافظی کرد. تنها، تنها، تنها. در استادیومی بدون تماشاگر، بدون جام ها، بدون مدال ها، بدون فیلم ها، بدون عکس ها. خالی، خالی، خالی...
او ۷۲۵ بار با پیراهن رئال به میدان رفته بود. همه قلهها را فتح کرده بود، ولی از پایان خوش خبری نبود. از دسته گل، بردوش نشاندن و هورا کشیدن خبری نبود، نه خبری نبود. کاسیاس آن روز ۳۴ ساله بود و بیست و پنج سالی را در برنابئو سپری کرده بود، یک ربع قرن را. همیشه گفته بود تا آخرین روز زندگی ورزشی اش در رئال خواهد ماند و دستکش هایش را همان جا خواهد آویخت. ولی قصه جور دیگری پیش رفته بود. قصه عوض شده بود. قصه تلخ شده بود، خیلی تلخ. شرایط جوری پیش رفته بود که رئال او را نمیخواست، در حالی که همه چیز تا پیش از ورود ژوزه مورینیو خیال انگیز بود و سرشار از عشق دو طرفه. ولی ژوزه وارد شد و «ایکر مقدس» تدریجا در منگنه قرار گرفت. خیلیها تلاش کردند پیوند کاسیاس و رئال گسسته نشود، ولی رفت و آمدها به بن بست رسیدند و ایکر چارهای جز رفتن نداشت.
والدینش فلورنتینو پرس را برای تسلیم شدن برابر گروهی از طرفداران نکوهش کردند. آنها پرس را متهم کردند از ۲۰۱۰ به بعد زمینه سازی کنار گذاشتن کاسیاس را دنبال کرده، طرح نابودی ایکر را. ولی چیزی تغییر نمیکرد، هیچ چیز. «ایکر مقدس» در آن صبح دوازده جولای ۲۰۱۴ یکه و تنها آمد. یکه و تنها حرف زد و یکه و تنها هم برنابئو را ترک کرد. چند نفری از طرفدارانش بیرون برنابئو جمع شده بودند، ولی سکوهای برنابئو خالی بودند. همان زمان سایر رئالیها سوار بر هواپیما به سوی استرالیا میرفتند. آن روز نشانی از فلورنتینو پرس و از مدیران باشگاه کنار کاسیاس نبود. او پشت میز مصاحبه نشست. دوربینها محاصره اش کردند: کلیک، کلیک، کلیک... بیانیه اش را درآورد و گلویش را صاف کرد «...خب... اول از هر چیزی سپاسگزارم». مکث و باز هم مکث. تلاش کرد جمله اش را ادامه دهد، تلاش کرد جلوی اشک هایش را بگیرد.. به شما گفته بودم اولین عکسهایی که امروز میگیرید به دردتان نخواهد خورد.
اشک هایش سرازیر شدند. سکوت. اشک گونه چند عکاس را هم خیس کرد. او ادامه داد «ببینید باید این متن را بخوانم» این بار شروع کرد به خواندن. آرام تر. محزون تر. متنش را خواند. خواند و بلند شد. بلند شد و رفت. او همان کاپیتان رئال بود که پنجاه و هشت روز جام قهرمانی لیگ قهرمانان ۲۰۱۴ را بالا برده بود، دهمین جام قهرمانی رئال در اروپا را. او با پیراهن رئال پنج بار قهرمان لیگ شده بود و سه بار فاتح لیگ قهرمانان. او دو بار جام قهرمانی یورو را بالا برده بود و یک بار جام جهانی را، آن هم به عنوان کاپیتان... ولی آن روز از در خروجی برنابئو بیرون رفت. با وداعی کمتر از ده دقیقه. تمام شده بود. تمام. نه ستایشی. نه قدردانی. نه آغوش گرمی و نه حتی پرسشی. کسی آن سکوت را نشکست. نشکست و نپرسید چرا؟ چرا به این جا رسیدی ایکر؟ مورینیو او را در ۲۲ دسامبر فصل ۱۲-۲۰۱۱ برای اولین بار طی دیدار رئال و مالاگا روی نیمکت نشاند و آنتوان آدان را درون دروازه قرار داد.
بیاعتنا به این که ایکر جایزه بهترین دروازه بان IFFHS را برای چهارمین بار متوالی کسب کرده بود. آن نیمکتنشینی نشان از دمل بزرگ شده در رختکن رئال میداد. کمی بعد گروهی از طرفداران افراطی رئال به کاسیاس عنوان Topor را دادند: ترکیبی از دو واژه Topo و Portero به ترکیب خبرچین و سنگربان. کاسیاس فصل بعد دوباره جایزه بهترین دروازه بان را گرفت. با ثبت رکورد پنج بار متوالی، ولی دیگر کاسیاس همیشگی نشد، هرگز. خیلیها اعتقاد داشتند مورینیو زودتر از همه نزول ایکر را تشخیص داده بود. در چنان مخمصهای ورود دیگو لوپز در ژانویه ۲۰۱۳ کاسیاس را در منگنه تنگ تری قرار داد. رسانهها از او حمایت میکردند، ولی نه رئال، نه پرس و نه یارانش. همان زمان او در مصاحبهای خودش را در برنابئو تنها خواند، تنهای تنها. مرهمی بر زخمها گذاشته نشد و دمل بزرگ شد و بزرگ تر. آنچلوتی وارد شد و در لیگ از لوپز استفاده کرد و در جام حذفی و لیگ قهرمانان از کاسیاس... سرانجام یکشنبه دوازده جولای ۲۰۱۴ فرا رسید و او وداع کرد و راهی پورتو شد. ژاوی و اینیستا آن جدایی را زشت و کریه خواندند و جی جی بوفون در ستایش از کاسیاس و پیوستنش به پورتو به گفت «همیشه یکی
از شمایلهای رئال خواهی بود و ورای آن بهترین نماینده برای نشان دادن مردانی که درون دروازه میایستند». کاسیاس رفت و به پوشیدن پیراهن پورتو بر تنش خو نگرفتیم. اگر مانده بود با رئال در ۲۰۱۶ برای یازدهمین بار قهرمان اروپا میشد.