پلیس قلابی شکارچی سیاه کودکان از کار درآمد
«من پلیس مخفی هستم و دنبال موادفروشها میگردم». مرد شیطانصفت با گفتن این جمله پسربچهها و دختربچهها را به داخل خودرواش میکشاند و نقشه سیاه خود را عملی میکرد.
روزنامه همشهری: «من پلیس مخفی هستم و دنبال موادفروشها میگردم». مرد شیطانصفت با گفتن این جمله پسربچهها و دختربچهها را به داخل خودرواش میکشاند و نقشه سیاه خود را عملی میکرد. با فرار يكي از قربانيان او بود كه پليس توانست ردي از وي پيدا كرده و او را دستگير كند.آخرين قرباني مرد شيطانصفت دختربچهاي 10ساله بود. او كه پس از فرار از خودروي متهم ماجرا را با پدر و مادرش درميان گذاشته و همراه آنها راهي كلانتري 132نبرد شده بود چنين گفت: حدود ساعت 4:30بعدازظهر بود و از خانه خارج شدم تا بهدنبال برادر كوچكم كه هنوز در مدرسه بود بروم. در حال عبور از پارك بودم كه مردي صدايم زد. او گفت كه پليس مخفي است و دنبال موادفروشها ميگردد. بعد هم خواست كمكش كنم و سوار ماشينش شوم تا عكس آنها را نشانم دهد. من كه باور كرده بودم سوار ماشين پرايدي با شيشههاي دودي و صندليهاي مشكي شدم. او عكس چند آقا و خانم را نشانم داد و گفتم كه آنها را نميشناسم. همان لحظه دستش را به طرفم دراز كرد و ميخواست به زور مرا مورد آزار و اذيت قرار دهد كه جيغ و فرياد كشيدم و در يك لحظه توانستم در ماشين را باز كنم و بيرون بپرم و فرار كنم. با اظهارات دختربچه، پرونده در اختيار قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران قرار گرفت و تحقيقات براي شناسايي و دستگيري مرد شيطانصفت شروع شد. بررسيها نشان ميداد كه پيشتر نيز 2شكايت مشابه در همان منطقه مطرح شده بود. مأموران دريافتند كه دختر و پسري 10و 12ساله مدتي قبلتر با همين شگرد توسط مرد شيطانصفت ربوده شده و در پرايدي با شيشههاي دودي مورد آزار و اذيت قرار گرفته بودند. با توجه به حساسيت موضوع، تيمي از كارآگاهان اداره شانزدهم پليس آگاهي تحقيقات گسترده براي شناسايي و دستگيري متهم را آغاز كردند. آنها با مراجعه به محلهايي كه شاكيان اظهار كرده بودند متوجه شدند كه در يكي از اين محلها چند مغازه و مركز تجاري مجهز به دوربين مداربسته وجود دارد. آنها در ادامه به سراغ اين مراكز رفتند و به بازبيني فيلمهاي ضبط شده در دوربينها پرداختند. به اين ترتيب بود كه تصويري از خودروي متهم بهدست آمد و مأموران موفق شدند از طريق پيگيري شماره پلاك خودرو به مرد ميانسالي به نام صفرعلي برسند. مأموران تصوير اين مرد 49ساله را در اختيار آخرين طعمه متهم قرار دادند و دختربچه 10ساله تأييد كرد كه صفرعلي همان مردي است كه خود را پليس مخفي جا زده بود. كارآگاهان در ادامه متوجه شدند كه اين مرد متاهل و ساكن منطقه دولتآباد است. دستور بازداشت وي صادر شد و كارآگاهان موفق شدند او را در خانهاش غافلگير كنند. مرد شيطانصفت هنگام دستگيري قصد داشت با ايجاد درگيري راهي براي فرار پيدا كند كه موفق نشد. در ادامه خودروي پرايد سبز رنگ كه متهم جناياتش را داخل آن رقم زده بود مقابل خانه او كشف شد. مرد ميانسال پس از انتقال به اداره آگاهي از سوي هر سه شاكي پرونده شناسايي شد و در نهايت لب به اعتراف گشود و گناهش را به گردن گرفت. او مدعي شد كه در زمان اجراي نقشهاش اسير وسوسههاي شيطاني ميشده و كنترلش را از دست ميداده و حالا بهشدت پشيمان است. اعترافات اين مرد در حالي بيان ميشود كه بررسيها نشان ميدهد او بارها در منطقه نبرد تردد داشته و احتمال ميرود كه افراد بيشتري را طعمه نقشه سياهش كرده باشد. به گفته سرهنگ حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران هماكنون متهم با قرار بازداشت در اختيار پليس آگاهي است و شاكيان احتمالي ميتوانند براي شناسايي او به اداره 16پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.