روزنامه صبح نو: حضور روحانیان در ورزشگاههای پرتماشاچی در حین برگزاری بازی ایدهای بود که در دولت قبل از سوی معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه استان تهران ارائه و البته با استقبال از سوی وزارت ورزش و جوانان آن دوره نیز مواجه شد به طوری که نزدیک به 140 روحانی در 32 بازی حضور داشتند. حضور این روحانیون با استقبال تماشاچیان حاضر در استادیوم همراه بود اما نکته قابل تأمل، پشتیبانی نکردن وزارت ورزش و جوانان وقت است که موجب شد این ایده خلاقانه کور شود و دیگر ادامه پیدا نکند. در همین زمینه با یکی از روحانیون که مسوول مرکز تخصصی تبلیغ نوین است و همچنین معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه استان تهران به گفت و گو پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
فرهنگسازی در ورزشگاههای بزرگ کشور از دغدغههایی است که برخی از مسوولان کشور آن را مورد توجه قرار دادهاند و تاحدودی برای پیشبرد برخی اهداف تلاشهایی صورت گرفته است؛ اما با توجه به عدم حمایتهای لازم گامهای مؤثر به صورت مداوم برداشته نمیشود. آقای مصطفی اسماعیلی، طلبه حوزه علمیه و مسوول مرکز تخصصی تبلیغ نوین در گفتوگو با «صبح نو» درباره شکل گیری حضور روحانیون در ورزشگاه با هدف تبلیغی، فرهنگی و طلبگی گفت: «کلید اولیه حضور روحانیون در ورزشگاه با حمایت و همراهی وزارت ورزش و جوانان دولت قبل و اجرای معاونت تبلیغ حوزه علمیه استان تهران زده شد. به این شکل که معاونت تبلیغ طرحی را آماده کرد که در قالب آن روحانیون و مبلغان زبده حوزه علمیه در حوزههای تخصصی مختلف مانند مباحث خانواده، مشاوره جوانان، احکام و مسائل شرعی، کارشناسی و مشاوره حقوقی و... در ورزشگاه حاضر شوند و بین جوانان باشند. ملاک این حضور نیز دو جانبه بود. یک وجه آن حضور ورزشی و مردمی روحانیون در کنار جوانان و وجه دیگر هم حضور تبلیغی، فرهنگی و طلبگی آنها بود. ما به عنوان مجری این طرح مخالف حضور صرفاً رنگی و عوامانه روحانیون در ورزشگاه بودیم. این طیف
روحانی در پوشش رنگهای ورزشی اعم قرمز و آبی در ورزشگاه حاضر میشدند که حضورشان مانند حضور سایر تماشاچیان یک هدف دارد آن هم تماشای بازی است. مانند یک پزشک، وکیل، مهندس و... که فقط برای تماشای بازی به ورزشگاه میآیند. البته یک روحانی هم با این نیت به ورزشگاه بیاید هیچ ایرادی ندارد؛ اما هدف ما از حضور روحانی با نیت تبلیغی است.» او ادامه میدهد: «اگر قشر طلبه در ورزشگاه خدمات فرهنگی مطابق با جایگاه عنوان و لباسی که به تن دارند ارائه دهند آن زمان میتوان گفت حضور طلاب و روحانیون در ورزشگاه مثبت و با هدف است. پزشک و معلم و... نیز با این هدف وارد ورزشگاه شوند معنای دیگری پیدا میکند وگرنه آنها هم مانند بقیه تماشاگرند و کارایی دیگری نخواهندداشت.»
برای وقت جوانان ارزش قائل باشیم
اسماعیلی با اشاره به این موضوع که حضور طلبه در ورزشگاهها با هدف از بین نرفتن زمان یک جوان قبل و بعد از بازی است گفت: «یک جوان وقتی برای دیدن یک بازی به ویژه شهرآورد به ورزشگاه میآید ساعات زیادی را باید تا قبل از شروع بازی پشت درها یا روی سکوی ورزشگاه بگذراند. تعداد زیادی از جوانان از ساعتهای اولیه صبح و حتی شب قبل برای دیدن یک بازی راهی ورزشگاه میشوند. این حجم از ساعت وقت جوان نباید تلف شود. امثال ما نهادها، افراد، شخصیتهای حقیقی و حقوقی و... وظیفه دارند برای این تعداد جوان و زمانی که سپری میکنند برنامه ریزی داشته باشند؛ کنار جوانان باشند و خدمات به آنها بدهند تا اوقات آنها بیهوده هدر نرود. بعضی از باشگاههای اروپایی مانند منچستر نگاهشان این است برای 8 تا 10 ساعت قبل از حضور تماشاگر در ورزشگاه برنامهریزی قبلی داشته باشند و بیرون از ورزشگاه به تماشاچیها خدمات ارائه میدهند. از جمله خدمات غذایی، رفاهی، فرهنگی، عمومی، اجتماعی و... آنهایی که اعتقاداتی مانند ما ندارند در این فضا قدمهای مثبت بر میدارند،چرا ما چنین کارهایی نکنیم؟ ما که شعارمان این است کشور اسلامی انقلابی هستیم. کشوری که دغدغهاش
جوانانش است. پس باید برای زمان یک جوان ارزش قائل باشیم و نگذاریم بیهوده هدر برود.»
تبلیغ چهره به چهره اصل حضور روحانیون در ورزشگاه
مسوول مرکز تخصصی تبلیغ نوین در پاسح به چگونگی اجرای طرح پیشنهادی گفت:«برای حضور روحانیون در ورزشگاه براساس برآوردی که درباره جمعیت احتمالی حاضر در ورزشگاه از سوی از وزارت ورزش صورت میگرفت به اندازه هر هزار نفر یک مبلغ در ورزشگاه در نظر میگرفتیم. همچنین در ورزشگاهها برای چند حوزه فعالیتهایی تعریف کرده بودیم و چند اصل را در نظر میگرفتیم که برای مبلغان حائز اهمیت بود. مهمترین اصل، اصل حضور در میان جوانان بود. به تعبیر طلبهها، تبلیغ چهره به چهره. یعنی اینطور نباشد که طلبه گوشهای بنشیند و جوانی به سراغش بیاید. برای همین طلبههایی لازم بود که به لحاظ ارتباطی، کلامی، روابط عمومی و ارتباطات اجتماعی در سطح قابل قبولی باشند. اصل دوم این بود که طلبهای وارد کار شود که در کنار حضورش کار طلبگی تخصصی را هم بتواند به خوبی انجام دهد. اصل بعدی خدمات فرهنگی در چند حوزه لحاظ شد و میزهای تخصصی مشاوره در حوزه خانواده، جوانان، حقوقی، احکام شرعی و... ایجا کردیم که بسیار هم استقبال شد و افراد براساس سلیقه، دغدغه و نیازشان میزهای مدنظر را انتخاب میکردند تا با روحانی به صورت تخصصی مشاوره و پرسش و پاسخ داشته باشند. همین
برخوردها موجب شد تا خاطرهها و اتفاقات متعدد شکل بگیرند. چه بسیار کسانی که مشاوره بین خود و همسرشان را به بیرون از ورزشگاه انتقال دادند و برخی از آنها میگفتند یا بیرون ورزشگاه فرصت مشاوره نداشتند یا خجالت میکشیدند یا پولی برای مشاور نداشتند. برای همین ارتباط گیری خوبی صورت گرفته بود.»
5 هزار نفر نماز اول وقت خوان بودند
یکی از نکات دیگری که اسماعیلی از آن به عنوان نکته مثبت یاد کرد که میتوان از پتانسیلاش به خوبی استفاده برد، برگزاری نمازهای جماعت در ورزشگاههای بزرگی مانند آزادی بود: «ما در برگزاری نماز جماعت برآورد عددی و آماری دقیق داریم که در بازی مانند شهرآورد که 100 هزار تماشاگر را به ورزشگاه میکشاند بیش از 5 هزار نفر نماز اول وقت خوان داشتیم. در بعضی نمازخانهها تا 4 نوبت نماز جماعت برگزار میشد. چیزی حدود 30 نفر هر نمازخانه ظرفیت داشت و برای چهار مرتبه جابه جا میشدند و نماز جماعت برگزار میکردند. این یک موضوع برای هر جامعه شناسی که میخواهد این تعداد جمعیت را در چنین فضایی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد قابل اعتناست. بماند که باید در این زمینه یک دردنامه مطرح کرد که بعد از گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ورزشگاه آزادی تهران نمازخانهای اختصاصی نداریم و عمدتاً نمازها در پاگردهای طبقه اول و دوم و دهانههای ورودی اقامه میشد و البته تأسف آور است...»
تماشاگرنما نداریم
به گفته او تماشاگرانی که متاسفانه اکثر رسانهها آنها را تماشاگرنما معرفی میکنند اینگونه نیستند: «برعکس آنچه رسانهها تماشاگران را نشان میدهند که تماشاگر نما هستند ما حدود 32 بازی که حضور داشتیم اعم از ورزشگاه آزادی تهران، خوزستان و آذربایجانغربی به هیچ عنوان تماشاگرنما یا کم ظرفیت یا مخدوش ندیدیم. البته هستند طیفی که به لحاظ فرهنگی سطح برخورد مناسبی در ورزشگاه ندارند؛ اما وقتی با همانها همکلام میشدیم میدیدم وقتی در چنین فضایی قرار میگیرند شخصیت متفاوت از خودشان بروز میدهند. اگر در این همه سال به جای القای شخصیت منفی از تماشاگران، فرهنگسازی شده بود این اتفاقات نمیافتاد کمااینکه در حضور ما روحانیون تماشاگران حاضر در ورزشگاه میگفتند که دیدن روحانی در میان جمع باعث میشده خودشان را کنترل کنند تا الفاظ تلخ کلامی در گفتارشان رخ ندهد.» اسماعیلی ادامه میدهد: «صرف حضور طلبهها در جایگاهها با رویکرد فرهنگی در ارتباط با جوانان آثار و برکات زیادی دارد و حداقل برکت آن این است که جوانان تجربه ارتباط برقرار کردن باروحانی را به دست میآوردند. تماشاگرانی که بیشترشان اعتراف میکردند که تا قبل از آن هیچ وقت
نتوانسته بودند ارتباط کلامی و تجربی با یک روحانی داشته باشند. همین حداقلها هم برای اولین تجربه کافی بود.»
مسوولان نگاه روشن و آینده نگر داشته باشند
به اعتقاد مسوول مرکز تخصصی تبلیغ نوین تجربه به دست آمده یک تجربه اولیه بوده که میتواند با ادامه پیدا کردن آن نتایج بهتر و مثبتی را به همراه داشته باشد: «حضور تبلیغی و فرهنگی روحانیون در ورزشگاهها یک حضور ابتکاری و ابداعی بود و بیش از این تجربه و سابقهای نداشته. هر بازی خودش مبنایی میشد برای بازیهای بعدی که تجربههای بیشتری داشته باشیم و از اندوخته تجربههای بازیهای قبل استفاده کنیم. قبل از هر بازی یک جلسه توضیحی و توجیحی داشتیم که براساس تجربههای قبلی و تأمل و تفکر در جلسات به نکات جدید گوشزد میکردیم تا نحوه حضور و ارتباط گیری را اجرایی کنند.» پیشنهادی که اسماعیلی در سخنان آخرش ارائه میدهد این است که مسوولان با نگاهی روشن و آینده نگر به این ایده خلاقانه و ابتکاری نگاه کنند و نگذارند به این سادگی متوقف شود: «مجموعههای ذیربط در این ماجرا متوجه باشند که این طرح نیاز به یک نگاه روشن، آینده نگرانه و با افق دید بازتر دارد تا به فعالیت فرهنگی در فضای ورزشگاهها بهتر و کاربردیتر توجه شود. با این نگاه که ورزشگاهها یک محیط ورزشی هستند و نیاز نیست در چنین محیطی فعالیتی غیر از فعالیت ورزشی صورت گیرد،
شاید نگاه درستی نباشد. واقعیت این است این اتفاق فقط یک تجربه داشته لازم است اگر مسوولی بخواهد تصمیمی در این زمینه بگیرد حرف ما را به عنوان تجربه کنندگان اولیه بشنوند و مستندات را ببیند. آنها با دیدن آمار استقبال جوانانی که شاید در حالت عادی هیچ وقت ارتباط با روحانی برقرار نمیکردند، نظرشان نسبت به این موضوع فرق کند.»
وزارت ورزش و جوانان پشتیبانی نکرد
آقای مجید بابادایی سامانی، معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه استان تهران از ابداع کنندگان نخست حضور روحانیونی تبلیغی و فرهنگی در ورزشگاهها بوده و در گفتوگو با «صبح نو» میگوید: «ورزشگاهها محیطهایی هستند که جمعیت قابل توجهی از جوانان را در زمان مسابقات فوتبال دور هم جمع میکند. احساس کردیم نه تنها از این ظرفیت استفاده نمیشود بلکه تهدیدهای جدی هم برای جوانان ما وجود دارد. وقتی به شکل جدی وارد شدیم دیدیم این احساس درست است. با مسوولان دولت قبل در وزارت ورزش و جوانان صحبت کردیم و در نهایت با هماهنگی وزارت ورزش و جوانان دولت گذشته و حمایتی که حوزه علمیه صورت داد، توانستیم در 32 بازی با حضور 140 روحانی شرکت فعال داشته باشیم. ما در هر دوره حدود 100 مبلغ را در فضای ورزشگاه میآوردیم و میزهای تخصصی دینی، احکام شرعی، مشاوره، خانواده، حقوقی و... در بخش گستردهای ایجاد میکردیم.» او با اشاره به اینکه دولت جدید عملاً برای ادامه پیدا کردن این روند پشتیبانی لازم را انجام نداد گفت: «متاسفانه با توجه به تغییراتی که در وزارتخانه دولت جدید انجام شد این ماجرا نتوانست ادامه پیدا کند و پیگیریها هم عملاً به
نتیجه نرسید. مسوولان جدید قولهایی دادند و در برخی از جلسات اعلام کردند که مایلند این روند ادامه پیدا کند؛ اما عملاً هیچ کاری انجام ندادند و پشتیبانی نکردند. به دلیل عدم پشتیبانی از طرف وزارت ورزش و جوانان متاسفانه این طرح متوقف شد.»
مسوولان حمایت نکنند خودجوش بار دیگر وارد عمل میشویم
معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه استان تهران با تاکید بر اینکه در تلاشاند تا بار دیگر این طرح را احیا کنند گفت: «ما دنبال احیای مجدد هستیم. چون موضوع بسیار مهمی است. یک عده زیادی از جوانان خودشان با روحانیون ما آشنا شده و مسائلشان را مطرح کرده بودند. اخیراً دیدم برخی از آنها در فضایمجازی به صورت خودجوش اعلام کردند که جای خالی این روحانیون را در ورزشگاه احساس میکنند و درخواست داشتند روحانیون به استادیوم برگردند. حتماً باید این کار را انجام بدهیم و مانند یک وظیفه و تکلیف بر دوشمان این موضوع را احساس میکنیم؛ اما لازم است مسوولان امر هم نسبت به این موضوع توجه داشته باشند و ما را حمایت کنند. وزارتخانه به عنوان نهاد بالادستی درباره این موضوع هماهنگی با استادیوم و... انجام میداد و با پشتیبانی وزارتخانه بود که میتوانستیم بدون مانع یا کمترین مانع وارد شویم و فعالیت خودمان را انجام دهیم؛ اما الان بدون هماهنگی بخواهیم وارد شویم سخت است. البته به عنوان تماشاچی میشود وارد شد اما را کاری که در گذشته انجام میشد نمیتوانیم ارائه دهیم. با این حال حتی اگر نتوانیم این هماهنگیها را از سوی مسوولان داشته
باشیم، قصد داریم در آینده نزدیک با همکاریهایی روحانیونی که خودشان اعلام آمادگی کردهاند، همچنان حضور فعال خود را داشته باشیم.»