چرا باید وزیر راه و شهرسازی استیضاح شود؟
امروز وزیر راه و شهرسازی راهی بهارستان میشود تا برای دومینبار در مجلس استیضاح شود. هرچند که ماجرای دلخراش قطار سمنان و کشته شدن تعداد زیادی از هموطنان جرقه آغازین این استیضاح بود ولی عملکرد وزیر راه در حوزههای گوناگون نشان میدهد انتقادها فقط مربوط به حادثه قطار نیست و آخوندی در حوزههای گوناگون زیر تیغ انتقاد کارشناسان است.
در هیچ یک از طرحهای تهیهشده برای توسعه شهری خبری از تخمین ظرفیتهای حامل زیستمحیطی نیست. توسعه شهری ازنظر وزارت راه و شهرسازی ارتباطی با توسعه پایدار نداشته و بهعنوانمثال تخمینی از «نیاز آبی» توسعه در هیچیک از مناطق شهری تهیه نشده است. این در حالی است که «کمبود آب شرب» بحران اصلی پیش روی کشورمان است.
سهم بزرگی از شهرها در حال حاضر در بافتهای فرسوده واقعشده و بنا به آمار گوناگون چیزی حدود 12 میلیون نفر در سکونتگاههای حاشیهای زندگی میکنند. برنامه وزارتخانه در تهیه طرحهای توانمندسازی تاکنون ناموفق بوده و غلبه نگاه کالبدی و ایده حمایت شدید آقای آخوندی از بازار آزاد اقتصادی منجر به ناکامی اقدامات محدودی است که در شرایط بودجه انقباضی بشدت تحتفشار هستند. روزبهروز برشمار ساکنان سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشینی در شهرهای ایران افزوده شده و بودجه توسعه تنها به سمت بخشهای با بازخورد رسانهای هدایت میشود.
بسیاری از زیرساختهای شهری مانند توسعه مترو میان مجموعههای شهری فراتر از توان و اختیارات قانونی شهرداریها بوده و وزارت راه و شهرسازی بهعنوان متولی تهیه و تصویب طرحهای توسعه دربردارنده پیشنهادهایی ازایندست کوچکترین توجهی به این امر ندارد. زیرساخت مترو در مجموعه شهری اصفهان و سایر کلانشهرها که متصلکننده مادر شهر مرکز استان به سکونتگاههای همکار است بر چه اساسی معطلمانده است؟
سالهاست وزارت راه و شهرسازی تدوین لایحه قانون جامع شهرسازی را در دستور کار خود قرار داده است. در سال پایانی دولت آیا وقت آن نرسیده است که این لایحه تقدیم مجلس شده باشد؟ سازوکارهای تأمین درآمدهای پایدار برای شهرداریها همچنان نامعلوم و مورد سؤال است. ضعف سازوکارهای اجرایی از سویی و مسوولیتهای فراوان تصریحشده در طرحهای توسعه که شهرداریها و وزارت راه و شهرسازی مجبور به انجام آن شدهاند باعث شده استفاده از منابع مالی ناپایدارچون درآمدهای کمیسیون ماده 1٠٠ در دستور کار شهرداریها قرار گرفته و شهرها به مرحله بدون بازگشتی نزدیک شوند. جناب وزیرکه از هر فرصتی برای موعظه در خصوص توسعه نامتوازن شهرها استفاده میکند چه برنامهای برای عمل به وظایف مجموعه تحت امر خود در این زمینه دارد؟
درحالیکه در اسناد بالا دستی مانند سیاستهای کلی حملونقل، سیاستّهای اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلی ابلاغی برنامه ششم توسعه بر اولویتدار بودن بخش حملونقل ریلی در نظام جامع حملونقل ایران تأکید شده است، این اولویت در عملکرد و برنامههای وزارتخانه دیده نمیشود. بیشترین زمان، انرژی سازمانی و توان کارشناسی بخش حملونقل مصروف پروژه خرید هواپیما شده است. درحالیکه اگر این حجم از دیپلماسی اقتصادی و زمان صرف جذب سرمایه و فناوری برای صنعت حملونقل ریلی یا توسعه بندر اقیانوسی چابهار میشد با توجه به راه هموارتر بینالمللی و وابسته نبودن به نظر دولت ایالات متحده آمریکا در این زمینه امکان موفقیت بیشتر و سریعتری میرفت، ضمن اینکه در راستای اولویت سیاستهای کلان نیز بود.
گرچه اصل خصوصیسازی در دولت قبل رخ داد و با اینکار مشکلات راهآهن بیشتر شد اما دولت فعلی چه اصلاح ساختاری جدی برای روندهای غلط گذشته انجام داده است؟ خصوصیسازی با هدف بالارفتن میزان رضایت مسافران، بهبود خدمات و کیفیت ناوگان و نوسازی و بهسازی آنها و گسترش حملونقل ریلی صورت گرفته است. اما امروز از منظر مسافران تنها قیمتها بالاتر رفته و بهبودی در کمیت و کیفیت رخ نداده است که این خود رقابتپذیری ریل را در مقابل سایر مدهای حملونقل پایین آورده است. از منظر کارکنان خصوصیسازی منجر به بدتر شدن وضعیت معیشت و امنیت شغلی و نهایتاً پایین آمدن بهرهوری نیروی انسانی شده است. شرکتهای خصوصی که بعد از خصوصیسازی وارد این صنعت شدهاند نه توانستهاند با خود سرمایه قابل توجهی بیاورند؛ نه فناوری و نه کیفیت بهتر خدمات. گرچه به نظر ما این خصوصیسازی از اساس بیمار و ناقصالخلقه به دنیا آمده است ولی حالا سؤال این است که وزیری که بیشترین شعار را در حمایت از بخش خصوصی سر میدهد چه سیاست پایداری را برای حمایت و توانمندسازی از بخش خصوصی در صنعت ریلی پیش گرفته است؟
همه میدانیم نقش نیروی انسانی در موفقیت یک سازمان چقدر مهم است و اگر سازمانی مجهز به بهترین منابع مالی و فناوری و بازار و... باشد اما عملکرد نیروی انسانیاش بهینه نباشد مسلماً با شکست مواجه خواهد شد. وضعیت نیروی انسانی زحمتکش راهآهن سالهاست مورد اعتراض بدنه این سازمان عریض و طویل است. نارضایتی گسترده کارکنان رسمی و پیمانی و شرکتی شاغل در راهآهن که ناشی از مواردی مانند تبعیض، نابسامانی، نبود نظام جامع و منصفانه پرداخت با توجه به اهمیت و سختی و حجم کار، نبود آموزشهای مناسب ضمن خدمت، تأمین نشدن آسودگی خاطر در مشاغل حساسی که نیاز به تمرکز و آرامش ذهنی دارند مانند مأموران کنترل و ترافیک و ایمنی و... همگی دست به دست هم دادهاند تا فضای سازنده و مثبت بین کارکنان راهآهن در مورد شغلشان وجود نداشته باشد و نتوانند عملکرد بهینهای از خودشان به نمایش بگذارند. سامانه ATC
آقای آخوندی به عنوان قائممقام رییسجمهور در ستاد بازآفرینی شهری و در واقع بالاترین مسوول اجرایی در زمینه حاشیهنشینی و بافتهای فرسوده و ناکارآمدشهری باید پاسخ دهند چه اقدامات واقع و ملموسی را در این زمینه انجام دادهاند. واقعیت این است که در دوران وزارت ایشان ما شاهد اتفاق خاصی که در مقایسه با ابعاد وسیع معضل حاشیهنشینی قابل ذکر باشد ندیدیم. درحالیکه طبق تعریف خود این ستاد، بازآفرینی شهری شامل فرایند توسعه همهجانبه در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی به منظور ارتقاء کیفیت زندگی در محدودهها و محلههای هدف در پیوند با شهر است اما اقدامات بسیار محدود آقای آخوندی در این سمت بیشتر شامل برخی اقدامات کالبدی محدود بوده است. تاکنون هیچ اقدام و برنامه خاصی در زمینه توسعه اقتصادی و اشتغال در این نواحی انجام نشده است. از سوی دیگر ریشه اصلی بهوجود آمدن حاشیههای متراکم در اطراف شهرهای بزرگ پدیده مهاجرت بیرویه از روستاها و شهرهای کوچک و میانی به شهرهای بزرگ است و راهحلی که برعهده وزارت راهوشهرسازی است در این زمینه، تنظیم رابطه روستا-شهری و تقویت نظام سلسله مراتب شهری از طریق کمک به توسعه شهرهای کوچک و میانی است. وظیفهای که در قالب سیاستهای کلی آمایش سرزمین مستقیماً بر عهده وزارت راهوشهرسازی است.
بررسی عملکرد و اظهار نظرهای آقای آخوندی گویای آن است که نگاه تمرکزگرایی و بیتوجهی به مناطق مرزی و حاشیهای در کارنامه ایشان غالب است. استفاده از اندیشهها و اصطلاحات اقتصاد نئولیبرالی برای توجیه شانه خالی کردن از بار مسوولیت در زمینههایی مانند ساماندهی حاشیهنشینی و رسیدگی به محلههای کم درآمد و محول کردن وظیفه دولت به شهرداریها یا نهادهای خیریه نشان میدهد اساساً نگاه مدیریتی ایشان چقدر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و روح حاکم بر اصول اقتصادی و اجتماعی آن متفاوت است. نداشتن نگاه و دغدغه آمایشی و تعادل فضایی در فضاییترین وزارتخانه دولت موجب تشدید تمرکزگراییها و بیعدالتی فضایی در کشور شده است که ادامه آن قطعاً هزینههای برگشتناپذیری برای کشور خواهد داشت.