شهیدی که مسیر زندگی یک خواننده را تغییر داد/ ماجرای آهنگی که به برکت شهدای خانطومان معروف شد/ به دنبال درآمد موسیقی نیستم
برخی از دوستان مذهبی که خودشان را مدعی دین و مذهب میدانند مانع کار جوانانی امثال ما میشوند. از یک طرف حمایت کنندهای نیست و از طرف دیگر هزینه این کار زیاد است.
کد خبر :
632088
سرویس فرهنگی فردا؛ مهدیه مومنزاده: فرزاد امانی متولد خرداد ۷۲ در استان مازندران، شهرستان بابل و دانشجوی کارشناسی حسابداری است. امانی موسیقی را از ۱۷ سالگی آغاز کرد و به مدت پنج ماه زیر نظر استاد مهدیزاده به یادگیری گیتار پرداخت و ساز تخصصی او گیتار شد.
امانی اولین کار حماسی خود را با نام «کلید استقامت» در سالهای ۸۹-۹۰ و با هزینه شخصی خود منتشر کرد و در ادامه نیز سایر آثارش را با هزینه و ایده خودش و بدون هیچ گونه حمایت مالی و معنوی تولید کرد تا تنها اثر مورد حمایت قرار گرفته او فقط کاری با عنوان «شهادت» به سفارش یادواره شهدای شهرستان محمودآباد باشد.
به سراغ این خواننده جوان کشورمان رفتیم و در ارتباط با آثارش و چگونگی ورودش به عرصه موسیقی ارزشی کشورمان گفتوگو کردیم.
شهیدی که مسیر زندگی یک خواننده را تغییر داد
فردا: در ابتدا از قهرمان زندگیتان شروع کنیم؛ «شهید همت»، چه اتفاقی افتاد که مسیر زندگیتان را تغییر دادید؟
این موضوع به اولین روزهای حضور من در پایگاه بسیج مربوط میشود. هربار در آنجا حضور پیدا میکردم، تصویر شهید بزرگوار «همت» نظر مرا به خودش جلب میکرد و من را به سوی تحقیق در مورد زندگی ایشان علاقهمند کرد و در ادامه هم این داستان باعث شد مسیر زندگی من تغییر کند. هر چند که برخی از اطرافیانم با این تغییر مسیر مشکل دارند.
فردا: توانستهاید با این مخالفتها کنار بیایید؟ فکر میکنید بقیه از شما راضی هستند و این در روند زندگی و کار شما تاثیر گذار بوده است؟
الان در این جامعه اگر راه درست را طی کنی پشت سرت حرف میزنند و اگر راه غلط را هم طی کنی همینطور است. نظر بقیه درباره تغییر من برای بنده مهم نیست چون من نسبت به راهم شناخت و معرفت دارم و این کار و این راه را خودم با کمک خانواده ام ادامه میدهم.
علاقهای به بازگشت به عرصه موسیقی پاپ عاشقانه ندارم
فردا: وقتی تصمیم به تغییر زندگیتان گرفتید و موسیقی را به مسیر دیگری آوردید، آیا مشوق داشتید یا اینکه به برگشت به موسیقی پاپ عاشقانه تشویق میشدید؟
اوایل، با کسی در ارتباط با فعالیتهایم در زمینه موسیقی حماسی و ارزشی صحبت نمیکردم ولی وقتی با برخی از اطرافیانم در این رابطه صحبت کردم، یک سری دوستان طعنه زدند که چه کسی قرار هست به صدای تو در قالب این موضوعات گوش بدهد و تو را تحویل بگیرد؟
در حال حاضر هم خیلی از دوستان و آشنایان من را به خواندن ترانههای پاپ عاشقانه تشویق میکنند و واقعیت آن است که صدای بنده با پاپ عاشقانه تناسب بیشتری دارد اما بنده بعد از این که آن شهید بزرگوار _شهید همت_ را شناختم و به ایشان علاقه مند شدم، پاپ عاشقانه را متوقف کردم و علاقهای به بازگشت به این مسیر ندارم.
استکبارستیزی جدا از مذهب و اعتقاد ما نیست
فردا: اگر به شما پیشنهاد بدهند که فقط با موضوعات مذهبی بخوانید و اصلا سراغ مسائل سیاسی و کارهایی با موضوع استکبار ستیزی نروید چه پاسخی دارید؟
خوانندههای دیگر هم، برای مناسبتهای مذهبی کار تولید میکنند. ما اگر مدعی یک حرکت و مسیر متفاوت به نام راه ارزشی هستیم و اگر نام ارزش روی کار خود میگذاریم باید از ارزشها صحبت کنیم، وگرنه تفاوتی قائل نشدهایم. استکبارستیزی، ظلم ستیزی، حق گویی و حق طلبی موضوعاتی جدا از ارزش، اعتقاد و مذهب ما نیستند که بخواهیم از آنها چشم بپوشیم.
موانع در مسیر خوانندگان موسیقی ارزشی و حماسی
فردا: آخرین کاری که منتشر کردید مربوط به نوروز ۹۵ و قطعه «مدافعان حرم» میشود؛ چرا از آن موقع تا به امروز کم کار شدید؟
یک سری دوستان در سر راه ما موانعی ایجاد میکنند! در واقع برخی از دوستان مذهبی که خودشان را مدعی دین و مذهب میدانند مانع کار جوانانی امثال ما میشوند. از یک طرف حمایت کنندهای نیست و از طرف دیگر هزینه این کار زیاد است. البته اگر محتوای شعر عاشقانه بود حتما میشد آن را با هزینه کمتری تولید کرد ولی در ارتباط با آثار حماسی هزینهها بالاتر است.
فردا: دلیل این اختلاف هزینه چیست؟
کار حماسی طبیعتا باید سنگینی خودش را داشته باشد و اشعاری که به کار میرود باید طوری باشد که مخاطب نتواند از آن ایراد بگیرد و همچنین تنظیم این کار باید توسط شخصی انجام شود که روحیه حماسی داشته باشد و برای کار وقت بگذارد. طبیعتا اگر من الان بخواهم یک شعر حماسی تهیه کنم مثل شعر عاشقانه نیست که با سر هم کردن چند کلمه و با خواندن یک ملودی غمگین یک کار تولید شود. گاهی اوقات هم میشود از افرادی که تازه کار هستند شعر را رایگان تهیه کرد، ولی اگر من بخواهم یک شعر مبتدی از یک شاعر حماسی بگیرم بین هفتصد هزار تومان تا یک میلیون تومان هزینه دارد و این هزینه سنگینی است بدون
حامی مالی.
طرفدارانی که باعث کم شدن انگیزه میشوند!
فردا: گفتید افراد مذهبی مانع ایجاد میکنند، لطفا بیشتر توضیح بدید؟
برای مثال اوایلی که بنده وارد اینستاگرام شده بودم یک سری افراد که طرفدار شخص خاصی بودند دایرکت میفرستادند که شما به گرد پای فلان خواننده نمیرسی. این طرز برخورد بعضی افراد باعث کم شدن انگیزه میشود.
فردا: تا به حال تهدید شدهاید؟
بله، خیلی! حتی همین الان در فضای مجازی به من فحش میدهند و تهدید میکنند که فلان کار را انجام میدهیم.
موسیقی یکی از بهترین راههای اثرگذاری بر جوانان
فردا: چرا موسیقی را برای بیان اعتقادات و ارزشهای خود انتخاب کردید؟ چرا با یک کار دیگر مثل نوشتن کتاب یا سرودن شعر اقدام به انجام این کار نکردید؟
هر شخصی در هر زمینهای که استعداد دارد میتواند به وطنش خدمت کند و از اعتقاداتش بگوید، استعداد من موسیقی بود و همین باعث شد من این روش را انتخاب کنم. از یک طرف علاقه و از یک طرف استعداد.
فردا: به نظر شما تاثیر موسیقی ارزشی بین جوان ها چگونه است؟
موسیقی بین جوانها خوب جواب میدهد. الان جوانها در خیابان که راه میروند هندزفری و هدست توی گوششان هست و داخل ماشینها صدای ضبطها تا آخر زیاد هست. به نظرم موسیقی یکی از بهترین راههای اثرگذاری بر جوانان است.
اثری که به برکت شهدای خانطومان معروف شد
فردا: کدام کار شما با بازخورد بهتری همراه بوده و و کدام بیشتر به دل خودتان نشسته است؟
کار «مدافعان حرم» که آخرین کارم بود، هم به دل خودم نشست و هم به دل مردم و شهرت بیشتری هم پیدا کرد.
فردا: ایده تولید کار مدافعان حرم از کجا آمد؟ درباره روند تولید کار و حس و حالتان حین تولید کار توضیح بدهید.
تمامی ایده و پیشنهاد از خودم بود حتی لغات شعر و کلمات مفهومی که شاعر باید آن را در شعر جای میداد را من به او دادم و تمام ایده موسیقی هم باخودم بود. اینکار را قبل از نوروز ۹۵ شروع کردم و چندروز به عید بود که کارش تمام شد و بعد از مدتی که خواستم این کار را منتشر کنم با شهادت 13 شهید مدافع حرمی که از مازندران رفته بودند (شهدای خان طومان) همزمان شد؛ به همنی دلیل بود که این کار بیشتر از سایر آثارم دیده شد.
جبههای که سربازانش بر یکدیگر بتازند،عرصه برادرکشی است!
فردا: در جایی نوشته بودید: «جبههای که سربازانش بر یکدیگر بتازند، جبهه نیست! عرصه برادر کشی است.» چه شد که این موضوع را مطرح کردید؟
ماجرای این جمله مفصل است. این ماجرا مربوط به زمانی میشود که کار مدافعان حرم را منتشر کردم و یک سری از دوستان مذهبی به این اثر طعنه زدند و حتی یکی از چهرههای سرشناس نیز کار بنده را نقد کرد؛ نقدهایی که منصفانه نبود. آن چهره معروف گفته بود که چرا از عبارت «گزینههای روی میز» استفاده کردید و چرا تقلیدی میخوانید؟ من در پاسخ به ایشان گفتم که شباهت عمدی نبوده و حتی اگر هم عمدی بوده، به نظرم خیلی خوب است که یک خواننده ارزشی از خواننده ارزشی دیگری تقلید کند. در ضمن این عبارت که متعلق به آن فرد نیست، بلکه این عبارتی بود که رهبر انقلاب بیان فرمودند و این اتفاق خوبیست
که یک جمله و عبارت که واقعا در دل مردم جا دارد تقلید و تکرار شود. من هم در گلایه از این اتفاق آن جمله را نوشتم.
فردا: واقعا از سبک کار کسی تقلید شده بود؟
خیر، این کار تقلید نبود؛ چون شاعر این کار اصلا کار حماسی گوش نمیکنند و من هم زیاد موزیک بقیه را گوش نمیدهم. کار مدافعان حرم تقلید نبود در صورتی که موسسه خودشان از آهنگهای عاشقانه غیر مجاز سبک های حماسی میسازد!
به دنبال درآمد موسیقی نیستم
فردا: موسیقی را شغل خود میدانید؟
نه، موسیقی را شغل خودم نمیدانم و به عنوان منبع درآمد به آن فکر نمیکنم. موسیقی یک حاشیه برای زندگی من است،اما یک حاشیه هدف دار.
فردا: یعنی موسیقی تا به حال برای شما درآمدی نداشته است؟
خیر. موسیقی برای افراد سرشناس منبع درآمد هست. کسی که در جامعه شناخته شده باشد، میتواند از موسیقی درآمد کسب کند. من دنبال درآمد موسیقی نیستم.