روزنامه ایران: سارق سابقهداری که به جرم دزدی در زندان به سر میبرد، با قرار وثیقه آزاد شد و سپس با همکاری دو همدستش یک باند سرقت تشکیل داد و در لباس مأموران مبارزه با مواد مخدر در خیابانهای تهران دست به سرقت و کلاهبرداری میزدند.
اوایل امسال مردی که در دام مأموران قلابی افتاده بود، با شکایتی به پلیس گفت: من در حال گذر از خیابانی در جنوب شهر بودم که سه مأمور صدایم زدند. با توجه به اینکه از اتباع افغان هستم، ترس همه وجودم را فراگرفت. آنها از من خواستند در ماشین بنشینم تا هویتم را بررسی کنند. وقتی دیدم با یک دستگاه بیسیم مکالمهای انجام دادند، برایم قطعی شد که آنها مأمور هستند، به همین خاطر حاضر شدم تمامی مدارک، گوشی تلفن و کارت حساب بانکیام را در اختیارشان بگذارم. بعد نشانی محلی را به من دادند و گفتند برای بازپسگرفتن مدارکم به آنجا مراجعه کنم، اما حالا فهمیدم آنها مأموران قلابی بودهاند و با این شیوه حساب بانکیام را هم خالی کردهاند.
پس از انتقال شاکی به اداره آگاهی، مأموران اداره پنجم به چهرهنگاری از اعضای باند سارقان پرداختند و مشخص شد سردسته این باند از زندانیانی بوده که با قرار وثیقه آزاد شده است.
کارآگاهان در ادامه پی بردند دزدان مأمورنما از چند نفر دیگر نیز به همین شیوه کلاهبرداری کردهاند. بدینترتیب هر سه متهم با ردیابیهای پلیسی به دام افتاده و در رویارویی با مالباختگان لب به اعتراف گشودند.
پس از صدور کیفرخواست محاکمه این سه نفر در دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور مستشاران - قاضی ملکی و قاضی غفاری - برگزار شد. این در حالی بود که سردسته باند متهم به 21 فقره سرقت مقرون به آزار در لباس مأموران انتظامی، پنج فقره کلاهبرداری رایانهای و یک فقره ضرب و جرح یکی از شاکیها بود.
متهم پس از اینکه قاضی دادگاه از او درباره سابقهاش سؤال کرد، گفت: «در سابقه قبلیام که باز هم به خاطر سرقت با غصب عنوان بود، به 17 سال حبس محکوم شدم، اما باور کنید این سرقتهای جدید همگی دروغ است. چرا باید من پس از تودیع وثیقه سراغ سرقت بروم، در حالی که پیش از آن به زندان رفته و تنبیه شده بودم. 38 سال سن دارم و مکانیکی داشتم. همچنان همسرم به پای من نشسته است و با چهار بچه به نان شب خود نیازمندیم. من اگر بار قبلی به سرقت رفتم فقط به خاطر این بود که با دوستان ناباب آشنا شدم و حالا هیچکدام از این سرقتها را قبول ندارم.
این موضوع در حالی از سوی سارق مطرح شد که هر کدام از شاکیها به صورت جداگانه در برابر قضات ایستادند و دو متهم اصلی پرونده را کاملاً شناسایی کردند.قاضی دادگاه از متهم پرسید چرا مأموران از بین این همه سارق سابقهدار تو را برای این پروندهها انتخاب کردهاند که او هیچ جوابی نداشت. با وجود این متهم بعدی نیز زمانی که در جایگاه ایستاد، مدعی شد هیچ سرقتی مرتکب نشده و حتی نمیداند چطور باید دست به سرقت زد! در پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند تا حکم متهمان را صادر کنند.