حدود تولید و مصرف ثروت در نظام اسلامی
در روزهای اخیر، انتشار بخشی از فرمایشات رهبرانقلاب در انتقاد از استفاده برخی روحانیون از خودروهای گرانقیمت، توجه محافل اقتصادی سیاسی را به خود جلب كرده است.
کد خبر :
629197
سرویس اقتصادی فردا؛ سید امیر سیاح*: در روزهای اخیر، انتشار بخشی از فرمایشات رهبرانقلاب در انتقاد از استفاده برخی روحانیون از خودروهای گرانقیمت، توجه محافل اقتصادی سیاسی را به خود جلب كرده است. رهبر انقلاب در حاشیه درس خارج فقه خود فرمودهاند: «بعضی آقایان با ماشین 200 میلیونی به درس میآیند. عقل من كه قد نمیدهد! طلبه و ماشین 200 میلیونی؟ اگر هم پول داشته باشی هم اسراف و حرام است.»
انتشار این فرمایش، این سؤال را ایجاد كرده است كه حد تولید، نگهداری و بهرهمندی از ثروت در نظام اسلامی كجاست و میان مردم عادی و مسوولان نظام در اینباره تفاوتی وجود دارد؟ نگاهی به منابع فقهی نشان میدهد چکیده نگاه مكتب تشیع به ثروت به این ترتیب است؛
تولیدثروت در نظام اسلامی، عبادت است. تلاش برای معاش خانواده از آن هم بالاتر و در حد مجاهده در راه خداست. برعكس ثروتمندی، زهد و گوشهگیری از نعمتها و ترک دنیا یا ضایع کردن مال و فقیرنمایی برای مردم عادی، نهی شده است.
در اسلام، داشتن ثروت مباح است، هر شهروندی میتواند ثروت حلال داشته باشد. ثروتی كه از راه غصب و ربا و قمار و... بهدست آمده باشد، توسط حكومت ضبط میشود. بخشی از ثروت و درآمد نیز بهعنوان مالیاتهای شرعی و قانونی، حق حكومت اسلامی است.
در اسلام، داشتن ثروت حلال كه مالیاتهای آن هم پرداخت شده، هیچ محدودیتی حتی از نظر حجم و مقدار، ندارد اما در نگهداری و استفاده از ثروت، حدودی اخلاقی و حكومتی تعیین شده است. چند حد مهم اخلاقی ثروت یكی نهی دلبستن به ثروت است و دیگری غفلت و بیتفاوتی به فقرا بهخصوص فقرایی در فامیل و همسایه. مؤمن میتواند و بهتر است ثروتمند باشد اما باید همیشه آماده دلکندن از آن در راه خدا باشد. مؤمن ثروتمند در کنار فامیل و همسایه فقیر یعنی كسی كه نیازهای اولیه (خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش) خود و خانوادهاش را نمیتواند تأمین كند، قابل قبول نیست و اسلام توصیه كرده صاحب ثروت باید ثروت خود را امانت و ودیعه الهی تلقی و فامیل و همسایه فقیر را در ثروتش سهیم کند.
سومین محدودیت ثروت در نگاه اسلام، جمع آوری و تفاخر به ثروت و سوزاندن دل ضعفاست. رفتاری كه قارون بروز میداده و در اسلام به شدت نهی و انذار شده است. جالب اینكه قارون مدعی بود ثروتش را با تدبیر و قوهكارآفرینی خود بهدست آورده اما از آنجا كه با برگزاری مانور تجمل، دل فقرا را میسوزاند، صاحبواقعی ثروت؛ او را در همین دنیا به حالتی سخت و دردناك عذاب كرد و با همه اموالش توسط زمین بلعیده شد.
در سیره علوی، برخورداری و تمتع شهروندان و مسوولان نظام اسلامی از ثروت با هم تفاوت میکند. در مكتب علوی، حاکم نظام اسلامی حتی اگر ثروت شخصی داشته باشد، حق ندارد مانند ثروتمندان زندگی كند بلكه باید زندگی و برخورداری خود را در سطح اقشار ضعیف قرار دهد. هم ثروتمندی برای حاكم اسلامی تقبیح شده و هم همنشینی با ثروتمندان. اینكه اوضاع و احوال امروز شهروندان و بهخصوص مسوولان جمهوری اسلامی از نظر تولید، نگهداری و بهرهمندی از ثروت، چقدر با آموزههای اسلامی و علوی نزدیك است، بماند!
*صبح نو