قرائت طرح تفحص از شرکت کشت و صنعت کارون در مجلس
در طرح تحقیق و تفحص از شرکت کشت و صنعت کارون و شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن به مواردی همچون میزان دریافتی مدیران این شرکت و رها شدن پسابها در تالاب شادگان اشاره شد.
خانه ملت: متن کامل طرح تحقیق و تفحص از شرکتهای کشت و صنعت کارون و توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن
شاید جالب باشد بدانید تحقیق و تفحص از صنعت نیشکر خوزستان در مجلس چهارم مطرح و در مجلس پنجم با بیش از 900صفحه کار کارشناسی کارشناسان کشاورزی و آب و خاک، انجام شد، اما هیچگاه در صحن علنی گزارش آن قرائت نشد. در مجلس ششم نیز در این زمینه، از وزیر کشاورزی وقت و فعلی، جناب آقای دکتر حجتی سوال شد که توضیحات ایشان قانعکننده نبود و سوال به کمیسیون کشاورزی رفت. نکته تأسفآور آن است که حتی وعدههایی که در آن زمان، یعنی سال1381 توسط وزیر کشاورزی مطرح شده، تاکنون اجرایی نشده است و مشکلاتی که در آن زمان مطرح بودهاند، در حال حاضر بسیار حادتر و خطرناکتر شدهاند. در ادامه به اهم این موضوعات میپردازیم. سوالهای تحقیق و تفحص از نیشکر: شرکت توسعه نیشکر تا سال 94 زیانده بوده است 1-سوال اصلی: چرا علیرغم هزینههای بسیار در صنعت توسعه نیشکر و گذشته حدود سه دهه از به بهرهبرداری رسیدن آن، هنوز کشور از صنعت مذکور بهره محسوسی نبرده است؟ در رابطه با این سوال باید به این نکته توجه کنیم که بنا به اذعان مسئولین "شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن" این شرکت تا سال 94، زیانده بوده و بعد از 25 سال کار به نقطه سر به سر رسیده است. این موضوع خود نشانگر عدم کارایی و بازدهی مناسب صنعت نیشکر در استان خوزستان با توجه به وضعیت آب و هوا طی سالیان اخیر و اکوسیستم آن میباشد. با توجه به بحران کم آب و وجود مشکلات آبی فراوان برای کشاورزان خوزستانی، بیش از 50 درصد آب کشاورزی خوزستان، برای آبیاری مزارع نیشکر مصرف میشود. از نیشکر در ادبیات بینالمللی به عنوان هیولای آب نامبرده میشود و در دستورالعملهای تجویزی سازمان ملل، مناطقی مناسب برای کشت محصول نیشکر هستند که بارس سالیانه آنها حدود 1500 تا 2500 میلیمتر باشد، مانند مناطق استوایی، نه ایران، با متوسط سالیانه بارش زیر 200 میلیمتر. وقتی این میزان بارندگی وجود ندارد، لاجرم باید آبهای سطحی و تحتالارضی استفاده شود. صنعت نیشکر بیش از 15 درصد آب کارون را مصرف میکند. سوال اصلی اینجاست، اگر به هر دلیلی زمان تصمیم بر ایجاد این صنعت در خوزستان گرفته شده است، تا کی باید با دوپینگ، این صنعت را مفید جلوه داده و کار آن را ادامه دهیم؟ متأسفانه خشت اول این پروژه کج گذاشته شده و مطالعات زیست محیطی آن بعد از احداث مزارع و در دهه 70 آن هم به صورت محدود و سطحی انجام شده است. یکی از معضلات اساسی ناشی از این عدم مطالعات، نبود فکر اصولی و منطقی در مورد پسابهای تولیدی به عنوان مهمترین آلایندههای نیشکر است. در بخش پنجم به ادامه این بحث میپردازیم. اجازه وزارت جهاد کشاورزی به تولیدکنندگان نیشکر برای واردات نیشکر 2- میزان تولید شکر در صنایع نیشکر چقدر است و آیا این حقیقت دارد که خود این شرکت اقدام به واردات شکر مینماید؟ توضیحات ارائه شده توسط مسئولین شرکت نیشکر در ارتباط با اجازه وزارت جهاد کشاورزی به تولیدکنندگان نیشکر برای واردات نیشکر در راستای کنترل قیمت قانع کننده بود. پرداختهای میلیاردی به اعضای اصلی هیأت مدیره مجموعههای نیشکر 3- مقدار دریافتی مدیران این صنعت چقدر است و بر چه اساسی این مقدار دریافتی مشخص میشود؟ متأسفانه مدیران مجموعههای نیشکر از پاسخ به این سوال طفره رفتهاند و با توجیهات نظیر آنچه در جریان فیشهای حقوقی میشنویم که "تمام پرداختها قانونی بوده و در اختیار سازمان بازرسی کشور قرار میگیرد" اما شنیدهها حاکی از پرداختهای میلیاردی سالانه به اعضای اصلی هیأت مدیره است. لیست این حقوقهای نجومی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است و تاکنون از سوی عوامل این صنعت حتی تکذیب هم نشده است. اغلب این افراد هم بازنشسته هستند. این در حالی است که در طی سالیان اخیر بارها و بارها نیروهای این مجموعه و پیمانکاران با مشکل عدم پرداخت حقوق مواجه بودهاند و گاهی بیش از 3 ماه حقوق پرداخت نشده است. استفاده از از قدیمیترین روشهای برداشت نیشکر 4- چرا برخلاف مقررات محیط زیست، این شرکت همچنان به سوزاندن و برداشت نیشکر به صورت سوخته و همچنین سوزاندن تفالهها ادامه میدهد؟ یکی از قدیمیترین روشهای برداشت نیشکر، برداشت به صورت سوخته است. در این روش برای از بین بردن شاخ و برگ اضافی نیشکر، آنها را میسوزانند، سپس با کمک داس، ساقه نیشکر را میبرند. برخلاف ادعای مسئولین صنعت نیشکر، که مدعی برداشت به صورت سبز هستند، در بسیاری از موارد دود و خاکستر ناشی از سوازندن نیشکر توسط باد به مناطق مسکونی شهری و روستایی رسیده و حتی موجب به مهاجرت مردم منطقه میشود. این کار برخلاف تمامی پروتکلهای محیط زیستی انجام میشود و مدیریت مجموعه حاضر به خرید دستگاههای مکانیزه به تعداد کافی جهت برداشت محصول به روش سبز نیست. آتش زدن مزارع علاوه بر اینکه هوا را با انتشار از مونواکسید کربن آلوده میکند، تشدید پدیده گازهای گلخانه ای، انهدام بافت خاک، کاهش رطوبت خاک و در نتیجه افت محصول، از بین رفتن موجودات زنده محیط، فرسایش شدید خاک، کاهش حاصلخیزی زمین و کاهش تحمل گیاهان زراعی در برابر آفات، بیماریها و خشکی، همچنین از بین رفتن زیستگاههای پرندگان و از همه مهمتر بیمارهای ریوی برای ساکنین این مناطق را نیز به دنبال دارد. دود ناشی از این آتشسوزیها به حدی زیاد است که حتی موجب کاهش دید رانندگان در جادههای اطراف این طرحها شده است و موجب ایجاد تصادفهای رانندگی نیز میشود. همچنین برای از بین بردن تفاله های نیشکر (باگاس) و بقایای کاه و کلش از کشت سال قبل، باز هم از روش سوزاندن استفاده می شود. طبق گزارش های رسیده این شرکت نخاله ها را شبانه آتش می زنند تا کسی متوجه نشود در حالی که شب ها به دلیل خواب بودن مردم می توانند این سموم راحت تر به ریه ها وارد شود و قطعاً مضرتر باشد. در این صورت حتی کارکنان آن شرکت نیز دچار بیماری های خطرناک می شوند. بقایای گیاهی نیشکر ماحصل مصرف آب و کود فراوانی است و از سویی ارزش صنعتی بالایی دارد، لذا سوختن آنها یعنی سوءمدیریت در بهره برداری از منابع و اتلاف آنها. حدود 3 سال است که اداره حفاظت از محیط زیست خوزستان، در این رابطه از صنایع نیشکر شکایت کرده است اما تاکنون این پرونده معلق مانده است. از دیگر تخلفات زیست محیطی این شرکت، میتوان به سمپاشیهای هوایی بدون اطلاع به مردم منطقه و با استفاده از سموم منسوخ و بسیار خطرناک و سرطانزا اشاره کرد. این در حالی است که بسیاری از روستاها در حاشیه طرح وجود دارند و مردم نزدیک طرح ساکنند و برخی روستاها مانند روستای سفحه در وسط مزارع نیشکر قرار دارد. وضعیت سفحه بسیار نگران کننده است. این مردم در محاصره کامل شرکت نیشکر قرار دارند. سالیان سال است که چندین هزار تن نمک وارد محیط از جمله رودخانههای کارون میشود 5- رها کردن پساب های نیشکر بدون تصفیه در تالاب شادگان و سایر تالاب های استان بر چه اساسی صورت می گیرد؟ متاسفانه پسابهای نیشکر در دورههای مختلف در مناطق مختلف رهاسازی شده است که در هر منطقه موجب ایجاد مشکلات عمومی و خاص آن منطقه شده است. در حال حاضر پساب واحد امام خمینی شعیبیه به رودخانه کارون، واحد دهخدا، به تالاب هورالعظیم، واحدهای شرق کارون (دعبل خزاعی، سلمان فارسی و فارابی) به تالاب شادگان و واحدهای غرب کارون (میرزاکوچک خان و امیرکبیر) به اراضی شمال شرق خرمشهر تحت عنوان حوضچههای تبخیری (معروف به تالاب نیشکر) هدایت میشود. مسئولان این شرکتها در مغالطهای آشکار، اعلام میکنند با توجه به احداث تصفیه خانه در مسیر این زهابها، شوری آن به میزان استاندارد رسیده است، اما این در حالی است که حجم این پسابها بسیار زیاد و ارز دبی خیلی رودخانههای کشور بیشتر است. علاوه بر موجودی نمک و شوری بالا، مقداری هم نهاده های کشاورزی مثل علف کش در آنها وجود دارد. به عبارتی سالیان سال است که چندین هزار تن نمک وارد محیط از جمله رودخانه های کارون می شود. اگرچه عمده این نمک با آب عبور می کند اما علاوه بر اینکه مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار می دهد زمینهای اطراف رودخانه را هم متاثر میکند. این از جمله مشکلات عمومی همه طرحهای نیشکر است، اما مشکلات اختصاصی مناطق مختلف درخصوص تالاب شادگان، متاسفانه کل پساب در بخش شیرین تالاب و بخش شمالی تخلیه میشود، یعنی در بهترین و نابترین قسمت تالاب، البته عمق فاجعه هنوز خودش را خوب نشان نداده، چرا که در ظاهر به نظر میآید موجودی آب تالاب را بیشتر میکند اما در واقع به دلیل پدیده خشکسالی و کم آبی تالاب تاثیرگذاری آب شور بر تالاب شیرین بیشتر است. در اکثر ایام سال میزان پسابها بر آب شیرین غلبه کرده است. گاهی میزان آب رودخانه جراحی صفر شده ولی پسابهای کشاورزی، روان آبهای سطحی و فاضلابهای شهری چند برابر شده است. و یا در مورد تالاب بین المللی هورالعظیم که بین ایران و عراق مشترک است، ورود این زهاب به این تالاب، حتی باعث آسیب به اکوسیستم بینالنهرین شده است که احتمالا در آینده از موارد اختلافآمیز بین ایران و عراق خواهد شد. و یا در مورد کارون، در کارون به عنوان اکوسیستم آب شیرین موجودات با شوری دوهزار میکروموس انطباق پیدا کردهاند و اگر شوری چهار هزار به آن تخلیه شود به آن شوک وارد میشود. ضمناً نباید فقط به واحد EC و غلظت توجه کنیم بلکه باید بار آلودگی را نیز در نظر بگیریم یعنی حاصل ضرب غلظت پساب در دبی آن. مثلا پساب با شوری چهار هزار میکروموس بر سانتیمتر، شوری تنها یک واحد است و محاسبه نشان میدهد پسابها در حجم وسیعی تخلیه میشوند (حدود هفت مترمکعب بر ثانیه) که مقادیر زیادی نمک وارد رودخانه میکنند. در مورد حوضچههای تبخیری خرمشهر، آن چیزی که در اراضی شمال شرق خرمشهر تحت عنوان تالاب نیشکر یا حوضچههای تبخیری با تخلیه پساب نیشکر ایجاد شده، هیچکدام حوضچه تبخیری نیست، بلکه رهاسازی آب شور در اراضی بدون صاحب است. حوضچه تبخیری تعریف و اصولی علمی دارد، باید طراحی و بعد ساخته شود، زیرسازی مناسب داشته باشد و ایزوله شود تا آب شور به زمین نفوذ نکند که اینها انجام نشده است. در نتیجه موجب شوری زمین آن منطقه شده است. پساب کارخانه الکل و خمیرمایه شرکت توسعه نیشکر (سالیانه بالغ بر 2 میلیارد لیتر) که در محدوده 70 هکتاری رهاسازی میشود از نظر زیست محیطی بسیار سمی و خطرناک است و به شدت سفرههای آب تحت الارضی را آلوده میکند، چرا که با وجود کسب درآمد هنگفت از کارخانجات الکل و خمیرمایه مسئله این آلودگی مرتفع نشده؟ سطح وسیعی از منطقه را خطرات این پساب تهدید می کند و به جان و مال مردم اهمیتی داده نمیشود. اشتغال افراد غیربومی در شرکت توسعه نیشکر 6- چرا برخلاف تاکید مسئولان استانی و مقررات به کارگیری نیروهای بومی در آن شرکت از نیروهای غیربومی استفاده میشود؟ باز هم در جوابیه ارسال شده مغالطه صورت گرفته است و با این توجیه که اکثر نیروهای این شرکت در روستاها و شهرهای همجوار ساکن هستند، این انتقاد را ناوارد دانستهاند. این در حالی است که خصوصاً در واحدهای جنوبی صنعت نیشکر، اولاً افراد غیربومی آن منطقه چه در سطح استان، و چه در سطح کشور، مشاغل اصلی و مهم را در دست دارند و نیروهای به نسبت بومیتر، مشاغل رده پایین، آن هم با قراردادهای بسیار کوتاه مدت زیر یک سال مشغول به کار هستند. ثانیاً، بله، افراد در شهرها و روستاهای مجاور ساکن هستند، اما اهل این منطقه نیستند و قبل از اشتغال به کار در این منطقه حضور نداشتند، یعنی مشکل بیکاری منطقه مرتفع نشده است. خیلی از این افراد حتی خانواده های خودن را نیز به همراه نیاورده اند و در شهرهای دیگر ساکن هستند. بجز دلایل منطقی که هر عقل سلیمی حکم میکند مزایای طرحهای بزرگ باید ابتدا برای منطقه اجرای پروژه باشد، بسیاری از زمینهای مزارع نیشکر، با وعده اشتغال از مالکان آنها خریداری شده است، که متاسفانه این وعده به هیچ عنوان عملیاتی نشده است. از دیگر شائبات در مورد صنعت نیشکر، عدم رعایت قانون مشاغل سخت و زیانآور و مزایای آن و بازنشستگی پیش از موعد آنهاست که بنا با اظهار نیروهای شرکت با تغییر عناوین شغلی مثلا کارشناس به ناظر از اجرای این قانون سر باز میزنند. یکی دیگر از مشکلات نیروهای بومی، رفتارهای تبعیض و تحقیرآمیز و زننده مدیران این مجموعه است و گزارشهایی حتی از ضرب و شتم نیروهای بومی به ما رسیده است که فعلا و در این مجال فرصت پرداختن با آن نیست. این مسائل باعث ایجاد چندین فقره درگیری، اقدام به خودکشی، تحصن و ترک کار توسط کارگران مظلوم این شرکت شده است. یکی از تبعات این نیروهای غیربومی خصوصاً در سطح مدیران مجموعه، پرداخت حق ماموریت، هزینه های سفر با هواپیما و هتل و... است که به صورت مستمر به افراد رده بالای این مجموعه پرداخت میشود. علاوه بر این موارد مذکور، مسائل فراوانی مانند مصرف آب بیش از حد مجاز، اتلاف منابع انسانی و مادی، رفتار بسیار بد با مردم منطقه و عدم رعایت توافقات صورت گرفته در زمان عقد قرارداد خرید زمین و... موجود است که به دلیل اطاله کلام از بیان آنها خودداری میکنیم.