باور دینی مردم قبل و بعد از انقلاب چه تغییراتی کرده است
با وجود موانع و مشکلاتی که در راه تحقق اهداف جمهوری اسلامی وجود داشته است با این حال روند کلی کشور رو به رشد و تعالی بوده است و این حقیقت را مردم انقلابی در برهه های مختلف انقلاب اسلامی به اثبات رساندهاند. مردم بعد از انقلاب، هر روز بهتر از دیروز و سرافرازتر در موارد امتحانات و ابتلائات، عمل کردند.
کد خبر :
628157
سرویس سبک زندگی: مخالفتها و اعتراضات روحانیت و مردم متدین به رهبری حضرت امام خمینی(ره) در مقابل اعمال ظالمانه و خلاف شرع حکومت پهلوی و عدم توجه حکام طاغوت به خواست مردم و سرکوب آنان، منجر به پدید آمدن انقلاب اسلامی شد[۱]. هر چند این مشیت الهی بود که در یک سرزمین با اکثریت شیعه، حکومت اسلامی با خواست مردم بوجود بیاید و آغازگر این حرکت انجام تکلیف دینی(امر به معروف و نهی از منکر) بود. پس انقلاب هدف نبود[۲]، بلکه اجرا و تحقق احکام الهی مدنظر بود که در نهایت «نهال انقلاب...باروری از خون بیش از شصت هزار شهید و صد هزار زخمی و معلول و...به ثمر نشست.»[۳] بدیهی است که
دستاوردهای گرانسنگ انقلاب، بر اثر زحمات و ایثارگریهای ملت مبارز ایران بدست آمده است. از آن جهت که باور و اعتقاد یک امر فردی و درونی است و به راحتی قابل ارزیابی و سنجش نیست، از این رو برای رسیدن به پاسخ تنها میتوان، عوامل موثر بر اعتقاد و باور دینی مردم در این دو مقطع زمانی (قبل از انقلاب و بعد از انقلاب) را بررسی کرد. نیز وقتی میتوان دو چیز را مورد سنجش و مقایسه قرار داد که هر دو دارای شرایط یکسانی باشند. در حالی که شرایط و موقعیت مردم، قبل از انقلاب و زمان حاضر فرق دارد و نمیتوان آن دو را به آسانی مقایسه کرد. برای روشن شدن مطلب، نمایی از این دو عصر که یکی
به پایان رسیده و دیگری در میانه راه است، را به طور اختصار بیان می کنیم، البته چون یکی از معیارهای مهم در سنجش میزان اعتقاد و عمل دینی مردم به خصوص قشر جوان، توجه به فرهنگ دینی و دوری از فساد و لاابالیگری است، لذا بیشتر به بعد فرهنگی میپردازیم. در ادامه این مطلب را به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه میخوانیم.
الف. قبل از انقلاب
حکومت غیردینی و دست نشاندهای در رأس امور بود و از آنجایی که میدید مسائل دینی مانعی در راه سلطهگری و استبداد است، به سمت رواج فرهنگ ابتذال و بیقیدی و لائیسیته کردن ایران گام برمیداشت، چون تمدن را در جدایی دین از سیاست و رواج فرهنگ منحط غرب میدانست. البته در آن زمان امکانات ارتباطی به این حد گسترده نبود و خانوادهها بیشتر سنتی و مقید به چارچوب خانواده بودند. حضور زنها و دختران، در جامعه خیلی محدود بود و حتی خیلیها مانع تحصیل دخترانشان در مدارس میشدند، زیرا به مراکز تحصیل اعتماد نداشتند. به خاطر ظاهر و علنی بودن مفاسد در جامعه و غالب مراکز
تفریحی مثل پارکها و سینماها، مردم از آنها دوری میکردند، به همین خاطر جوانان خانوادههای متدین از آسیب و گزند آفات دینی و اعتقادی مصون میماندند. که این بیشتر بخاطر محدودیتها بود نه اعتقاد قوی و محکم. هر چند که مظاهر فساد بطور آزادانه مشغول به کار بودند. در بسیاری از مناطق روستایی برق نبود و وسائل ارتباطی و فرهنگی محدود بود، لذا جوانان و نوجوانان، کمتر دچار شبهه و تزلزل در اعتقادات میشدند و بعضاً به تبعیت از پدر و مادر فرائض دینی را انجام میدادند. از سویی، به خاطر این که حکومت در دست نیروهای مذهبی نبود، آنان فرصت بیشتری برای رسیدگی به امور فرهنگی
داشتند. در آن دوران پسران از سنین نوجوانی به دنبال حرفه و کاری میرفتند و آنانی هم که به تحصیل میپرداختند، اوقات فراغت خود را به کار میپرداختند، زیرا مانند امروز کارها صنعتی نشده بود و بسیاری از کارها به وسیله نیروی انسانی انجام میشد. جوانان در اوان جوانی با کمترین وسائل زندگی، ازدواج میکردند، زیرا سطح توقعات و امکانات کم بود. خلاصه، اینها موانعی بود که نمیگذاشت جوانان اوقات بیکاری پیدا کنند تا آزاد باشند و برخی به تفریحات ناسالم بپردازند که موجب دوری از مذهب و دین شود. هر چند که رژیم منحوس پهلوی نهایت تلاش خود را در رواج فساد و فحشا، که از بین
برنده اعتقادات دینی است، می کرد و تاثیرخود را هم میگذاشت.
ب. بعد از انقلاب
بعد از انقلاب اسلامی حکومت، بدست نیروهای انقلابی افتاد که کارهای اجرایی، فرصت زیادی از آنان میگرفت و به خاطر این که خط مشی این نظام برای ابرقدرتان روشن شده بود. دشمنان خارجی و داخلی تعدادی از اندیشمندان مهم انقلاب مانند شهیدان مطهری، بهشتی و مفتح را به شهادت رساندند. این در حالی بود که باید همه چیز تغییر و تحول مییافت: قانون اساسی، مجلس، قوه قضاییه، صدا و سیما و سایر نهادها، در ضمن این که هنوز مدت کوتاهی از تحقق انقلاب اسلامی نگذشته بود که جنگی ویرانگر به ما تحمیل شد و در طول آن بسیاری از نیروهای مخلص، وفادار و مذهبی را از ما گرفت و فرصت و مجال کافی را برای
تحول فرهنگی از بین برد. همچنین تهاجم فرهنگی از سوی دشمنان خارجی نظام نسبت به نسل جوان، بسیار گسترده شد و تهماندههای رژیم سابق نیز در ابقای فرهنگ فاسد و منحط رژیم سابق که مدتهای مدیدی، تأثیر سوء گذاشته بود، بیتأثیر نبودند. پس هر چند که حکومت، اسلامی شد، اما اینگونه نبود که موانعی در راه انقلاب و تحول فرهنگی نباشد، بلکه شکل مشکلات به گونهای دیگر و شاید حتی قویتر شد. و باید توجه کرد که تغییرات فرهنگی نسبت به تغییرات سیاسی و اقتصادی، همیشه کندتر صورت می پذیرد و نیازبه زمان طولانیتری دارد.
معیار در سنجش میزان اعتقاد و عمل دینی
با وجود موانع و مشکلاتی که در راه تحقق اهداف جمهوری اسلامی وجود داشته است با این حال روند کلی کشور رو به رشد و تعالی بوده است و این حقیقت را مردم انقلابی در برهه های مختلف انقلاب اسلامی به اثبات رساندهاند. مردم بعد از انقلاب، هر روز بهتر از دیروز و سرافرازتر در موارد امتحانات و ابتلائات، عمل کردند. شاهد بر این مدعا:
۱. حمایتهای جدی مالی و جانی مردم در طول هشت سال دفاع مقدس، حضور در راهپیماییها و انتخابات عمومی، گسترش و نشر انقلاب اسلامی به سایر ممالک و...است که همگی نشانه باور و اعتقاد محکم دینی مردم میباشد که به منصه ظهور در عملکرد دینی آنان رسیده است،
۲. همانطور که در بررسیها و مصاحبههایی که صورت گرفته است و در برخی از مجلات و کتب بیان شده است، با این مطلب مهم و با ارزش روبه رو میشویم که مصاحبه شوندگان غالباً نسبت به مسائل فرهنگی و رشد ارزشها و باورهای دینی حساس هستند که همین احساس مسئولیت و روح تعهد اجتماعی و تکلیف دینی که از اظهارنظرها به چشم میخورد خود بهترین گواه رشد ارزشها و باورهای اعتقادی مردم است، زیرا کثرت بیان مردم در امری نشان دهنده اهمیت آن موضوع برای مردم است و وجود نقدها و پیشنهادهای مردمی که از سر دلسوزی و خیرخواهی جهت گسترش اخلاق و فضائل معنوی است بیانگر رشد و گسترش این موضوع نزد
مردم است.[۴]
۳. انقلاب اسلامی ایران، قطعاً در متوقف ساختن حرکت سریع جامعه ما در سراشیبی انحطاط و سقوط فرهنگی و فرو رفتن در ابتذال فرهنگی، نقش انکارناپذیری داشته است، هر چند توفیقات آن در تحول و اصلاح فرهنگی و سیر صعودی تحول ارزشها مورد نقد است و عدم رضایت عمومی در این زمینه حاکی از حساسیت جامعه نسبت به مسائل فرهنگی است که این خود ارزش فرهنگی بسیار مهمی تلقی میشود.
۴. برای تحقق هر امری پیش نیازهایی لازم است برای رشد باور و عمل دینی هم پیش نیازهایی نیاز است مثل سابقه تاریخی و فرهنگی غنی، آزادی در عمل و بیان دینی، وجود اشخاص با بصیرت و...اگر کمی تأمل کنیم میبینیم زمینهها و فاکتورهای لازم برای گسترش اعتقاد و عمل دینی در بعد از انقلاب مسلماً بیشتر از قبل از انقلاب است. زیرا مردم ما به خصوص قشر جوان روشن بینتر و با آزادی و بینش به انجام اعمال دینی میپردازند که این نشانه قوت و عمق این امر در نفوس و قلوب مردم میباشد و ارزش و اهمیت آن از جمع کثیر با اعتقادات و باورهای سطحی بیشتر است و به دست این یاوران مخلص دین است که
حرکتهای عظیم صورت میگیرد. البته باید این سرمایهها به خوبی هدایت و بهرهبرداری شوند تا نتیجه مطلوب حاصل گردد.
۵. برخی از مصادیق عینی که هر کس با دقت و تأمل میتواند به آنها پی ببرد و شواهد مسلمی بر رشد اعتقاد و عمل دینی است، عبارتند از: حضور مستمر و رو به ازدیاد در نمازهای جمعه، مراسم احیاء، شب زندهداری هیئات مذهبی، عضویت در بسیج و مراکز اسلامی، احساس همبستگی با مردم مظلوم مسلمان در سرتاسر جهان، مثل فلسطین، افغانستان، عراق و...، ولایتمداری و حضور زنان مسلمان در موقعیتها و مسئولیتها کارساز جامعه، توسلات و شرکت در مراسمات دعا و زیارت ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ چه در ایران و چه در کشورهای اسلامی، داشتن روحیه جهاد و شهادت و رشد آن به ویژه میان نسل جوان.
با ذکر این ویژگیها و نشانههای رشد یافتگی، این را نباید فراموش کنیم که جامعه ما در راه اسلامی شدن گام بر میدارد و تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق جامعهای کاملاً اسلامی فاصله زیادی دارد مقام معظم رهبری دراین زمینه فرمودهاند: ما در اول راهیم، آن تصویری که از جامعه اسلامی در ذهن ماست با وضع کنونی، فاصله زیادی دارد. ما توانستیم حصاری را بشکنیم و مانع را از سر راه حرکت به سمت دولت اسلامی و جامعه اسلامی و دنیای اسلامی برداریم. آنچه را که میتوانیم بین خودمان و خدا بگوییم، این است که ما تلاش کردیم و مردم ما صادقانه حرکت کردند و امام ما خوب رهبری کرد و پیش برد،
اما آنچه را در اثنای این جاهلیت مظلم طی کردیم، نسبت به آنچه که بعداً باید طی کنیم، مطمئناً خیلی کم است اولین و مهمترین کاری که پیش روی ما قرار دارد، تحول معنوی و روحی انسانها است. ما متأثر از تربیتهای طولانی غیر اسلامی هستیم. آنچه که هیجان عظیم انقلاب و دوران جنگ انجام داده، البته معجزهآسا بود، اما تا این پدیده عمق پیدا بکند و تا وقتی که اعماق ضمیر را متحول نماید، کار زیادی لازم است.[۵]
پینوشتها
[۱]. مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. طلیعه نهضت: اعتراض در هم کوبنده امام خمینی به توطئه آمریکایی انقلاب سفید... عامل حرکت یک پارچه ملت گشت و متعاقب آن انقلاب عظیم و خونبار امت اسلامی در خردادماه 42 که در حقیقت نقطه آغاز شکوفایی این قیام شکوهمند و گسترده بود...
[۲]. البته همان گونه که در مقدمه قانون اساسی، بخش حکومت اسلامی آمده است: طرح حکومت اسلامی بر پایه ولایت فقیه...از سوی امام خمینی ارائه شد.
[۳]. مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بهایی که ملت پرداخت.
[۴]. ذو علم، علی. انقلاب و ارزشها در پرتو انقلاب اسلامی در ایران، ص ۲۴۵ (با دخل و تصرف).
[۵]. حدیث ولایت (مجموعه رهنمودهای مقام معظم رهبری)، ج ۹،ص ۲۴۸.