جیرانی: بعد از شکست «خوابزدهها» باید میگفتم هستم
فریدون جیرانی گفت: فضای سیاه و سفید فیلم به نزدیک شدن هرچه بیشتر به فضای انتزاعی کمک میکرد با تعمد و آگاهی این نوع ساختار و روایت را انتخاب کردم.
کد خبر :
627386
خبرگزاری فارس: فریدون جیرانی فیلم «خفهگی» رادر فضای خاص معماگونه ساخته است . فضای فیلم با دیگر آثار کارگردان فرق دارد . «خفهگی» یک فیلم نوآر و تلخ سینمای روسیه پهلو می زند. اثری که معماگونه باچاشنی جنایت روایت میشود. فیلمبرداری سیاه و سفید به ساختار و لحن کند و سرد است بسیار کمک کرده است. گفتوگوی با فریدون جیرانی پیش از اعلام کاندیداها صورت گرفت اما همانطور که یادداشتی در خبرگزاری فارس منتشر شد متاسفانه داوران کارگردانی و اجزاء دیگر فیلم ازجمله فیلمبرداری و بازی متفاوت الناز شاکردوست و نوید محمدزاده را در این فیلم ندیدند. با فریدون جیرانی در باره اثر متفاوتش «خفهگی» به گفتوگو نشستیم. روایت عشق، معما و جنایت در فضایی تازه/ لحن سرد و ریتم کند را کاملا میشناختم «خفهگی» فضاسازی خاصی دارد و تمام کاراکترها علاوه بر این که در سکوت بازی میکنند، چرا این فیلم و این فضا را برای ساخت انتخاب کردید. از روز اول که فیلمنامه «خفهگی» را نوشتم فکر میکردم فیلم جناییای بسازم که شکل و روایت به شدت تازهای داشته باشد و اگر قرار است عشق، معما و جنایت بیاورم در این فضای تازه از این فاکتورها در فیلم استفاده کنم. از
ابتدا به یک ریتم کند و لحن سرد فکر کرده بودم. بعضیها فکر کردند من نادانسته از لحن در فیلم استفاه کردم اما باید تاکید کنم این لحن را کاملا می شناختم و می دانستم این فیلم را بالحن سرد و ریتم کند بسازم نه با ریتم تند و لحن گرم . می خواستم حتما ریتم فیلم کند و لحن فیلم سرد باشد. آدمها با طمانیه و مقداری آرامش راه بروند و حرف بزنند. من در همه آثارم آدم ها تند راه می روند و تند حرف میزنند. فضای انتزاعی را انتخاب کردم «خفهگی» اولین فیلمی است که افراد نه تند راه می روند و نه تند حرف میزنند. این نوع رفتار افراد را با قصد و نیت طراحی کردم. از ابتدا تصمیم گرفتم از یک زیر سقف بیرون نیایم، چه سقف بیمارستان باشد و چه سقف چه خانه یا ماشین باشد تا مخاطب فضای خارجی را نبیند. قصد داشتم فضای فیلم انتزاعی باشد و فضای فیلم ، فضای واقعی زندگی امروز نباشد. چرا با این تاکید قصد داشتید فیلم در فضای واقعی امروز نباشد؟ می خواستم این جنایت و تباهی در فضای انتزاعی روی بدهد و در فضای واقعی رخ ندهد. نمیخواستم فیلم وارد نگرشها و تعبیرهای خاص سیاسی قرا رگیرد/ معما و رازگونه بودن فیلم برایم مهم بود دلیلش این نبود که از قضاوت ها
خودتان را دور کنید؟ برای این که فیلم وارد نگرشها و تعبیرهای خاص سیاسی و اجتماعی نشود. از ابتدا قصد ساخت فیلم جنایی داشتم و با این قصد وارد این میدان شده بودم سویه جنایت، معما و راز گونه فیلم برایم مهم بود. بنابراین این فضای انتزاعی کمک می کرد. با هدف روشن این فضا را ساختم. من عاشق اسکوپ های روسی بودم. سیاه و سفید بودن فیلم به فضای انتزاعی کمک میکرد/ سکون فیلم را دوست دارم علاقه به سینمای روسیه را می توان در طراحی شخصیت ها و فضایی که برای عندلیب و همسرش ساختید، شاهد بود. سیاه و سفیدهای روسی مد نظرم بود و فیلم مطرح روسیه که در ابتدای انقلاب در سینمای شهر فرنگ نمایش داده شد به نام «جنایت و مکافات» مد نظرم بود. آن فضای سیاه و سفید کمک میکرد به نزدیک شدن هرچه بیشتر به فضای انتزاعی با تعمد و آگاهی این نوع ساختار و روایت را انتخاب کردم. من میدانستم که باید ریتمام کند باشد. می دانستم باید با این ریتم حرکت کنم، اگر این ریتم را نداشت فیلمم آن مفاهیم مد نظر را نخواهد داشت و شکلی که میخواهم در نمیآید. نمیخواستم یک ریتم آمریکایی و تند در مونتاژ داشته باشم . آن سکون را دوست داشتم. حتی سکون را در بازیها هم
میبینید موسیقی تند را از فیلم حذف کردم این سکون در لحظه مرگ الناز شاکردوست هم دیده میشود. بله. به عوامل گفتم همه چیز را در یک سکون اجرا کنند. حتی موسیقی هم فیلم در جاهایی که ریتم تند از سوی آهنگساز آماده شده بود، حذف کردم تا موسیقی حس ریتم تند ایجاد نکند و موسیقی هم در همان گونه خاص خودش و ریتم کند قرارداشته باشد. طراحی صحنه و لباسهای چرک به فضای انتزاعی فیلم کمک کرد معماری شما در فیلم فضایی را برای مخاطب فراهم میکند که قابل رویت نیست اما پرستاران شبیه راهبه ها هستند. ما جزء معدود فیلمهای بخش خصوصی هستیم که برای فیلم دکور زدیم هم برای تیمارستان و هم خانه دختر. طراح صحنه و طراح لباس ما سعی کردند این فضای انتزاعی را ایجاد کنند. هم لباس ها، لباسهای چرک و تر و تمیزی نیست . هم فضای چرک و انتزاعی به فضای معماگونه ما کمک کند. ماندن در سینما بسیار سخت است/آنچه توان داشتم در «خفهگی» به کاربردم به نظرمن و برخی از کارشناسان این فیلم، فیلم کارگردان است، کارگردانی که سالها کار کرده و کارگردانی در این اثر برای ارایه فضای انتزاعی اجزاء مختلف را به خدمت میگیرد . بعد از شکست «خوابزدهها» باید دوباره میگفتم
هستم. بودن در سینمای موجود ایران با شتابی که جامعه دارد و با ورود نسل تازه بسیار باهوشی که وارد سینما شده، بسیار سخت است. من 65 سالهام و باید میگفتم هنوز هستم و برای این هنوز هستم، کوشیدم. و با این کوشش وارد رقابتی شدم که خیلی سخت است. چراکه فیلم قبلی من آن چیزی نبود که باید میشد. از اول تلاشم بر این بود که آنچه توان دارم استفاده کنم. «مشرقی» این بار هم مثبت است/ مشرقی به دنبال آرامش است شخصیت مشرقی این بار مثبت نیست. این شخصیت را به عمد اینگونه طراحی کردید. شخصیت مشرقی من مثبت است . شاید سفید نیست مشرقی آدمی است که به ناچار در شرایطی عملی را انجام میدهد. شخصیت منفی داستان مرد (نوید محمدزاده) است. شخصیت زن از ابتدا به دنبال زندگی با آرامش است اما شرایطی دارد که زندگی به او تحمیل میکند، برای این بتواند زندگی کند وارد جنایت ناخواسته میشود. فضای تلخی فیلم تعمداً طراحی شد؟ فیلم جنایی تلخ است، شیرین نیست. یکی از فیلمهای معروف این حوزه «شیطان صفتان» است، یا برگردیم به فیلم «چراغ گاز» جورج کیوکر یا برگردیم به اکثر فیلمها کلود شابرول که فیلم های مورد علاقه من است. همه اینها فضای سیاه و تلخی دارند نمی
توان فیلم جنایی شیرین ساخت. نکته دیگر این که جنایی با پلیسی متفاوت است. جنایی فیلمی است که جنایت و معما دارد بعد اگر بخواهیم فضای نوآرگونه داشته باشیم ناچار به طراحی این فضا هستی زیرا نوآر از دل رمانهای سیاه بیرون می آید این تیرگی را با خود به همراه می آورد. حضور پلیس در آثار پلیسی که در پایان ماجرا پلیس پیروز می شود بایک فیلم جنایی نوآور فرق دارد. این تیرگی ذات خاص ژانر است و این تلخی لزوم این ژانر است. خوشحالم که ریسک کردم/ مخاطب برایم مهم است ارتباط مخاطب جشنواره با فیلم بسیار خوب بود و فیلم به سانسهای فوق العاده رسید چقدر فکر میکنید فیلم در اکران عمومی هم مورد توجه قرار گیرد. به هرحال وقتی فیلم به اکران برسد طبیعتا فیلم را مرور میکنم و ممکن است روتوش و کوتاه کنم اما ریتم فیلم از ابتدا کند و سرد طراحی شده این طراحی را نمی توانی عوض کنم. اینقدر تجربه دارم و اینقدر فیلم با ریتم تند ساختم که می دانم ریتم کند و لحن سرد امکان دارد مخاطب عام را جذب نکند. اما دلم میخواست این ریتم را داشته باشم تا فیلمم شکل متفاوتی پیدا کند. تماشاگری که جشنواره را دنبال میکند با تماشاگری که فیلم را در اکران دنبال می
کند متفاوت است اما در سینماها جوانها خوششان آمد . فیلم طولانی بود احساس کندی هم نکردند. حتی اگر 5 یا 6 دقیقه فیلم را کوتاه کنم لحن سرد و کندی فیلم را نمیتوانم از فیلم بگیرم زیرا در ذات فیلم است. من این ریسک را انجام دادم و خوشحالم این ریسک را کردم. برایم تماشاگر عادی مهم است برای مخاطب فیلم می سازم اما وقتی ریسک می کنی باید پای ریسک بایستی.