روایت نماینده ولی فقیه در سپاه از آخرین شیوه دشمن

نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: آخرین شیوه دشمن، تعامل و مذاکره است که با انگیزه نفوذ در سیستم و وادار کردن نظام به تسلیم، در دستور کار قرار گرفته است.

کد خبر : 626282
خبرگزاری فارس: حجت الاسلام و المسلمین علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بمناسبت فر‌ارسیدن سی‌و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به گفتگو با پایگاه اطلاع‌رسانی سپاه نیوز پرداخته که مشروح آن به شرح زیر است:
با تشکر از حضور ارزشمند جنابعالی در این مصاحبه لطفا به عنوان اولین سؤال وضعیت ایران پیش از انقلاب و فلسفه شکل گیری انقلاب اسلامی و تغییرات شگرف صورت گرفته پس از آن در بُعد داخلی و خارجی را بیان فرمایید؟
شاخصه اصلی رژیم حاکم بر ایران در قبل از انقلاب اسلامی یعنی رژیم پهلوی گرفتاری چند نوع فساد و در رأس آنها فساد سیاسی یعنی وابستگی و دست نشاندگی بیگانگان بود. رضاخان را انگلستان به قدرت رساند و وقتی هم تاریخ مصرفش به پایان رسید، مثل یک برده به جزیرۀ موریس تبعید شد و انگلیس بهمراهی آمریکا پهلوی دوم را که به مراتب ضعیف تر بود بعنوان عامل و دست نشانده انتخاب نمودند که این وابستگی منشأ بسیاری از دیگر فسادهای اخلاقی ، اجتماعی و اقتصادی گردید.
به بیان دیگر دین گریزی و مقابله با دین و ارزش های اخلاقی و اجتماعی، استقلال ستیزی و استبداد از شاخص های مهمّ رژیم طاغوتی شاه بود.
انقلاب اسلامی ایران که برخی سیاستمداران آمریکایی از آن به « سونامی بزرگ» تعبیر کردند، می توان گفت تأثیری فراتر از انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی داشته و دارد. کسینجر وزیر خارجه آمریکا در آن دوره می گوید: «امپراتوری هخامنشی در قالب ایدئولوژی تشیّع ظهور پیدا کرده است»
انقلاب اسلامی ایران رژیم طاغوتی و ضدّ دینی را ساقط کرد و حکومتی در چارچوب مبانی و اصول دین اسلام بر اساس گفتمان نبوی و علوی پایه گذاری کرد.
می توان دستاوردهای انقلاب را در قالب دستاوردهای زیربنایی، اساسی، داخلی، منطقه ای، بین المللی و تاریخی دسته بندی کرد.
در بخش تحوّل زیربنایی می توان به تحوّل گفتمانی یعنی حاکمیت گفتمان دینی در برابر گفتمان های لیبرالیستی، مارکسیستی، ناسیونالسیتی و التقاطی اشاره کرده و همین طور از تحوّل در اندیشه و فکر مردم یعنی گسست از رژیم طاغوتی و بازگشت به حکومت الهی که به تعبیر شهید مطهّری همین انقلاب حقیقی است نام برد و تحوّل سیستمی یعنی تغییر در هیأت حاکمه و طبقه حاکم از دیگر ابعاد تحوّل زیربنایی به شمار می آید.
در بخش تحوّل اساسی باید به مبنا قرار گرفتن جهان بینی توحیدی برای قانون و مدیریت، شکل گیری حکومت دینی با ارادۀ مردم یعنی مردم سالاری دینی و انگیزش و بعثت احیای دینی اشاره کرد.
در بخش تحوّل داخلی می توان به مواردی همچون احیای اعتماد به نفس ملّت ایران، استقلال در ابعاد سیاسی، نظامی و فرهنگی، اصلاح سیستم حکومتی و مدیریتی، عمران و آبادی، توسعه علمی و فن آوری و قدرت دفاعی بومی و ملّی اشاره کرد.
دربخش تحوّل منطقه ای به بازگشت اعتماد به نفس مسلمانان، تجدید حیات گفتمان دینی، شکل گیری الگوی مقاومت در منطقه به ویژه در لبنان و فلسطین و شکست طرح های آمریکا برای توسعۀ رژیم صهیونیستی و سلطه بر غرب آسیا اشاره کرد.
در بخش تحوّل بین المللی می توان به تغییر الگوی توزیع قدرت در عرصۀ بین الملل، تغییر در رقابت دو بلوک سرمایه داری و سوسیالیسم به تقابل بین اسلام و کفر و جبهۀ مستضعفین و مستکبرین، تغییر در ماهیت نبرد از متقارن به نامتقارن و تغییر در صحنه نبرد از جنگ مستقیم به جنگ نیابتی و افول هژمونی آمریکا به عنوان دستاوردهای بین المللی اشاره کرد.
و سرآخر در بخش تحوّل تاریخی هم می توان به طلیعه بازگشت مجدّد تمدّن اسلامی و افول تمدّن غربی به عنوان مهمترین تحوّل تاریخی اشاره داشت.
چه تصویری را می توان از انقلاب اسلامی در پایان دورۀ چهل سالگی آن متصوّر بود؟
اگر انقلاب های تاریخ معاصر را به انقلاب های ناموفّق، پیروز و موفّق تقسیم کنیم باید اعتراف کنیم انقلاب اسلامی ایران موفّق ترین انقلاب های تاریخ معاصر بلکه موفّق ترین انقلاب های تاریخ بوده است. زیرا انقلاب پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) موفّق ترین انقلاب ها بوده امّا پس از رحلت پیامبر انقلاب مسیر انحرافی بخود گرفت امّا انقلاب اسلامی ایران پس از رحلت امام (قدس سرّه) با محوریّت امام خامنه ای (مدّظلّه العالی) طوفنده به راه خود ادامه داد و در یک جمع بندی می توان گفت انقلابی با ماهیت دینی ضد استبدادی، ضد استکباری با شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی در سال 1357 شکل گرفت و جبهۀ استکبار و نظام سلطه با همراهی ارتجاع منطقه درصدد نابودی آن برآمدند و از هر شیوه ای همچون نبرد سخت، نیمه سخت و جنگ نرم استفاده کردند امّا انقلاب در آستانه چهل سالگی در اوج موفّقیت در عرصۀ داخلی، منطقه ای و بین المللی به راه خود ادامه می دهد.
انقلاب اسلامی منظومۀ فکری اسلام را به جامعۀ جغرافیای جهان اسلام و جهان و مدل حکومتی برمبنای مردم سالاری دینی را به جهان معرفی کرد. انقلاب مقاومت را الگوسازی نموده که آثار آن در لبنان، فلسطین، افغانستان، عراق و سوریه قابل مشاهده است. انقلاب فرهنگ بسیجی را تئوریزه و به منطقه صادر کرده است.
انقلاب اسلامی، ایران را در زمره چند کشور اثرگذار همچون آمریکا، چین وروسیه قرار داده است. قدرت علمی ایران و رتبه آن جهانیان را به تحیّر واداشته است، قدرت دفاعی و موشکی ایران و تکیه به سلاح و نیروی بومی توان بازدارندگی را به شدّت افزایش داده است وبالاخره پیشرفت هسته ای، فضایی و پزشکی ایران، از عناصر اصلی موفّقیت انقلاب به شمار می‌آید. تغییر در معادلات قدرت در منطقه و افزایش نقش و تأثیرگذاری ایران در معادلات منطقه همچون موضوع فلسطین، لبنان، سوریه ، عراق و یمن از آثار موفّقیت انقلاب می باشد. توسعۀ عمق استراتژیک و عرصۀ نفوذ معنوی انقلاب از ساحل مدیترانه تا تنگۀ باب المندب از پیامدهای انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌آید.
اهمیت برخورداری از بصیرت انقلابی و دشمن شناسی در دهۀ چهارم انقلاب چیست؟
اکثر انقلاب ها حتّی انقلاب های توحیدی هم با شیوه نرم و جنگ نرم تهدید شدند و یا از پای درآمدند. عامل اصلی این نوع شکست ، عدم توجّه به دشمنی و ترفندهای آن و فقدان بصیرت و آگاهی نسبت به الزامات پاسداری از انقلاب بوده است. بر همین اساس در قرآن 1500 آیه پیرامون دشمن شناسی آمده که از این تعداد، 300 آیه پیرامون نفاق شناسی و سازوکار مقابله با آن می‌باشد.
انقلاب اسلامی ایران با توجّه به عمق و گسترۀ آن با طیف های گسترده ای از دشمنان روبرو بوده و دشمنان انقلاب یعنی نظام سلطه و ارتجاع منطقه از همۀ ابزار و از پیچیده ترین شیوه ها مثل جنگ تحمیلی تا جنگ نیمه سخت، تهاجم فرهنگی و تحریم، همه و همه برای تغییر نگرش، تغییر رفتار و تغییر ساختار نظام استفاده کرده است.
آخرین شیوه دشمن تعامل و مذاکره است که در تداوم دیگر شیوه ها با انگیزه نفوذ در سیستم و وادار کردن نظام به تسلیم، در دستور کار قرار گرفته است.
در تمام مراحل چهار دهه گذر از انقلاب بصیرت و روحیه انقلابی مردم به ویژه خواص مهمترین عامل شکست و خنثی سازی توطئه های دشمن بوده است و بطور طبیعی بر اساس قاعده ای که می گوید: «علّت موجده علّت مبقیه هم هست» تداوم انقلاب بستگی به بصیرت انقلابی مردم و خواص و استقامت در راه اهداف و آرمان های انقلاب داشته و دارد.
عناصر و شاخصه های ماندگاری انقلاب و روحیۀ انقلابی گری را بیان فرمایید؟
انقلابی گری که یکی از تدابیر و رهنمودهای مهمّ رهبری معظّم(مدّظلّه العالی) خطاب به خواص و مردم برای تداوم انقلاب به شمار می آید به معنای «قیام لله» می باشد. قیام برای خدا یعنی قرار گرفتن در جبهه ولایت و در سلسله مراتب ولایت الهی و همراهی، همسویی و تبعیّت همه جانبه از رهبری الهی که در زمان کنونی در تبعیت از ولی فقیه تجلّی و تبلور پیدا می کند.
انقلابی گری ترجمه شناخت دشمن یعنی جبهه استکبار و نظام سلطه و مقاومت و ایستادگی در برابر فشارهای آن است.
انقلابی گری یعنی زمان شناسی و شناخت مقتضیات آن، یعنی راه شناسی و جبهه شناسی، یعنی مرزبندی بین خودی و غیر خودی که اگر پس از رحلت پیامبر خواص و مردم جبهه امیرالمؤمنین(ع) را به عنوان جانشین پیامبر(ص) از جبهۀ مقابل یعنی طلحه و زبیر و از جبهۀ دیگران یعنی ابوموسی اشعری، عبدالله بن عمر و عبدالرّحمن بن عوف جدا می کردند و در جبهه حق قرار می گرفتند انقلاب به انحراف کشیده نمی شد و زمینه حاکمیت معاویه فراهم نمی گردید.
انقلابی گری یعنی شناخت عناصر خسته، مانده و واگرا و عناصر پشیمان از گذشته و جداشدن از آنها. ماندگاری انقلاب وابسته است به وجود مجلس انقلابی، دولت شجاع و انقلابی، وزیر و اُستاندار انقلابی، حوزۀ علمیه انقلابی، مسجد و امام جماعت انقلابی، مدّاح و هیئت انقلابی، منبری انقلابی که از عناصر اصلی ماندگاری انقلاب هستند.
اهمیت الگوی انقلاب اسلامی در بُعد عمق بخشی و جهانی شدن را تشریح فرمایید؟
رسالت انقلاب اسلامی ایران در بُعد الگو دهی در محورهای مقاومت، مردم سالاری و فرهنگ بسیجی قابل توجّه است.
خوشبختانه ارائه الگوی مقاومت توانست معادلات قدرت را در منطقه غرب آسیا تغییر دهد، وجود قدرت حزب الله و زمینه سازی برای پیروزی در جنگ 33 روزه ، پیدایش روحیه مقاومت در فلسطین و ایستادگی مردم غزّه در دو جنگ 52 روزه و 8 روزه همچنین مقاومت مردم سوریه و عراق باعث خنثی سازی طرح خاورمیانه بزرگ گردید.
دومین رسالت انقلاب اسلامی در الگودهی، ارائه مدل حکومت بر اساس مردم سالاری دینی در برابر مدل لیبرال دموکراسی غربی بود که توانست زمنیه های بیداری ملّت ها را فراهم نمایدو موفّقیت هایی را هم در این راه بدست آورد.
سومین رسالت انقلاب اسلامی در الگودهی، تئوریزه و نهادینه سازی فرهنگ بسیجی است که بحمدالله این امر در لبنان، عراق و سوریه تحقّق یافت و قدرت بازدارندگی را به شدّت در این کشورها افزایش داد.
جوانان همواره پیشران انقلاب بوده اند، نحوۀ اعتماد به نسل نو که پیروزی انقلاب را درک نکرده اند چگونه باید باشد؟
ازجمله مشکلات هر انقلاب انتقال فرهنگ و ماهیت و گفتمان انقلاب و سختی ها و رنج های نسل اوّل انقلاب به نسل های بعدی است.
در سفری که در چین داشتم یکی از اعضای کمیسیون سیاستگذاری چین در پاسخ به سئوالی که مشکل اصلی شما چیست؟ گفت: « مشکل اصلی ما این است که نسل امروز ما نمی داند بر ما چه گذشته که انقلاب به اینجا رسیده است.» لذا یکی از مهمترین رسالت بانیان انقلاب انتقال ماهیّت، گفتمان، فرهنگ انقلاب به صورت مرحله ای به نسل های بعدی است و این امر مستلزم سرمایه گذاری است که از طُرق مختلف از طریق معرفی آرمان و اهداف انقلاب، شخصیت های انقلاب و ... و با ابزار هنر یعنی فیلم، سریال، آثار مکتوب موزه و ... به انجام برسد اما مهمترین راه برای انتقال، عمل انقلابی و عملکرد انقلاب است. عملکرد مجلس، دولت، سلامت سیستم دولتی افزایش کارآمدی نظام و صداقت دولتمردان در گفتار و عمل مهمترین راه جذب جوانان به انقلاب می‌باشد.
هدف دشمن از دنبال کردن پروژه تضعیف روحیۀ انقلابی گری چیست؟
ما در صحنه جهان با سه نوع آرایش سلطه گر، سلطه پذیر و مستقل مواجه هستیم. استراتژی انقلاب اسلامی و رهبری آن انتخاب جبهۀ مستقل و سازو کار استقلال طلبی بود. دشمن یعنی نظام سلطه با محوریت آمریکا جبهه مستقل و ایران انقلابی و مستقل را بر نتابید و در تلاش برآمد تا با شیوه سخت، نیمه سخت و نرم قدرت انقلاب را در ابتدا مهار کرده و سپس تغییر رفتار و سرانجام نظام را تغییر دهد و به تعبیر دیگر دشمن درصدد برآمد با شیوۀ مرحله ای تغییر افکار، تغییر باورها و محاسبات، رفتار را تغییر داده و در نهایت ساختار نظام را تغییر دهد. در مسیر مقابله با دشمن، روحیه انقلابی دولتمردان، مردم و به ویژه جوانان نقش مهمّ داشته و موتور محرّک می باشد و لذا تضعیف روحیه انقلابی گری و تزریق روحیه یأس و پشیمانی از گذشته جزء برنامه اصلی امپراتوری رسانه ای دشمن می باشد.
با کمال تأسّف تأثیرپذیری برخی دولت ها از این ترفند دشمن و عدول از شعار «ما می توانیم» به شعار انحرافی « ما نمی توانیم» از ضایعات تأثیری از دشمن می‌باشد.
در سیر مراحل پنج گانه انقلاب اسلامی تبیین شده توسط امام خامنه ای (مدّظلّه العالی) مرحلۀ سوم یعنی تشکیل دولت اسلامی بیان شده که ما در این مرحله هستیم، برای این منظور وبا توجه به نزدیک شدن به انتخابات مرحله دوازدهم ریاست جمهوری ، رییس جمهور طراز در منشور انقلاب اسلامی برای جمهوری اسلامی چه شاخصه هایی باید داشته باشد؟
رهبر معظّم انقلاب اسلامی مراحل پنجگانه ای را برای شکل گیری ابعاد انقلاب اسلامی ترسیم فرمودند که عبارت بود از انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی، کشور اسلامی.
با یک بررسی و ارزیابی می توان اذعان نمود که انقلاب در دو مرحله اوّل کاملاً موفّق بوده است یعنی انقلاب با شاخصه های اسلامی شکل گرفت و نظام اسلامی هم با توجّه به شاکلۀ قانون اساسی و محوریت ولایت فقیه کاملاً موفّق بوده است اما در گام سوم توفیق انقلاب نسبی است. برای تبیین جوانب امر توجّه به چند نکته ضروری است:
اولاً در نظام اسلامی گرچه محوریت نظام، سیاستگذاری کلان، هماهنگ کننده سه قوّه و فرماندهی کلّ قوا برعهده رهبری و ولی فقیه است امّا بر اساس تفکیک قوا هر کدام از قوا نقش خاصّ خود را دارند.
دوم اینکه منظور از دولت قوای سه گانه یعنی قوّه قضاییه، مقنّنه و مجریّه و سازمان های تابعه می باشد. در این میان گرچه دو قوّۀ مقنّنه و قضائیه هرکدام نقش بسیار مهمّی در تحقّق اهداف نظام وکارآمدی آن دارند امّا قوّه مجریه به لحاظ برخورداری از اختیارات خاص برنامه و بودجه و سیستم اجرایی در کشور نقش فراتر از دو قوّه در تحقّق اهداف و سیاست های نظام دارد.
همچنین درقوّه مجریه سه رُکن یعنی شخص رئیس جمهور، وزراء و رؤسای سازمان وسیستم به عنوان رکن اوّل و نظام برنامه ریزی وجامعیت آن و سیستمی که مجری برنامه ها و تحقّق اهداف می باشد به عنوان دو رُکن دیگر ایفای نقش می کنند.
بطوریکه وجود دولت انقلابی، شجاع، معتقد و باورمند به مبانی و اصول انقلاب و متعبّد نسبت به تدابیر رهبری چه در سیاست ها و چه در اجراء، نقش تعیین کننده و کلیدی داشته و دارد. دولت ضعیف و مرعوب دشمن، مردم را هم به سستی و تزلزل وا می دارد.
در طول دهه های گذشته فرازو نشیب در دولت ها و تفاوت مبانی و اعتقادات، گرایشات فکری و عملکرد برخی دولت ها با مبانی و سیاست های نظام بزرگ ترین مشکل و مانع تحقّق دولت اسلامی بوده است.
دولت سازندگی با شعار سازندگی و رویکرد اقتصادی ودولت اصلاحات با شعار توسعۀ سیاسی و رویکرد اصلاح طلبی و کژروی های دولت دهم وسرانجام دولت یازدهم با شعار تعامل و همزیستی مسالمت آمیز با غرب و رویکرد اعتدال، دولت های تک بُعدی بودندکه به علّت فقدان جامعیت وتفاوت ها با سیاست های نظام، در تحقّق دولت اسلامی با مشکل مواجه بودند. بطور کلّی دولت ها در پنج حوزه می بایست با سیاست ها و خط مشی های تعیین شده از سوی رهبری همراهی و همسویی داشته باشند.
اصول و مبانی حاکمیت دینی در همۀ عرصه های زندگی و جامعه، مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی حکومت (نظام تقنین و تحکیم) و دیگر اصول تعیین شده توسّط حضرت امام (ره) و رهبری در گفتمان و عملکرد دولت باید بروز و ظهور داشته باشد.
دومین عرصه هماهنگی در حوزه سیاست خارجی است یعنی رعایت اصل استقلال، استکبار ستیزی و دفاع از مظلومین و مقابله با زیاده خواهی و عدم تسلیم در همۀ شرایط چه جنگ سخت یا تعامل و مذاکره می بایست در دولت تجلّی نماید.
در حوزۀ فرهنگ دولت باید متعهّد و ملتزم به اجرای ارزش های دینی و اسلامی در جامعه و مقابله با فرهنگ مبتذل غربی و تبیین و گسترش معروف ها در جامعه و مقابله با ناهنجاری باشد.
آزادی اقتصادی با پسوند عدالت اجتماعی از اصول مورد تأکید امام و رهبری بوده و هست و در برابر آن اقتصاد آزاد و اقتصاد دولتی قرار دارد. آزادی اقتصادی و عدالت اجتماعی الزامات و اقتضائاتی را طلب می کند که با اقتصاد آزاد و پیروی از بانک جهانی و صندوق بین المللی سازگاری ندارد.
آخرین عرصه برای هماهنگی بین دولت و سیاستهای نظام، تیم اداره کشور است. یکی از چالش های عمدۀ دولت های گذشته بکارگیری افراد با هر گرایشی به صِرف همراهی با شعار دولت بوده است . راه کارها هم گرچه برخی به شورای نگهبان و قوانین مربوطه برمی گرد امّا راه کار اصلی دست مردم است که توجّه نمایند و فارغ از وابستگی ها و برخورد احساسی و انفعالی با بصیرت کامل در عرصۀ انتخابات چهارگانه، مردان و کارگزارانی در تراز انقلاب انتخاب نمایند.
توجّه به قدرت دفاعی، ایجاد یک اقتصاد مقتدر و پویا و توسعۀ فعالیت های فرهنگی نیاز هر تمدّنی برای بقاء و گسترش است، این نیاز در رابطه با انقلاب اسلامی که داعیه دار تمدّن نوین اسلامی است چگونه باید باشد؟
مقام معظّم رهبری(مدّظلّه العالی) بارها از پیچ تاریخی که از آن به دورۀ جدید، دورۀ اسلام و قرآن وتعالی اسلامی یاد کردند، اشاره دارند. می توان از مجموعۀ بیانات ایشان چنین استفاده نمود که ما در مسیر دستیابی به تجدید تمدّن اسلامی هستیم و در توضیح این موضوع باید گفت که بشر شاهد سه دوره بوده است: دورۀ قدیم، قرون وسطی و قرون معاصر و در عین حال تاریخ شاهد بروز و ظهور سه تمدّن بوده است. تمدّن یونان، تمدّن اسلامی و تمدّن غرب.
در دورۀ قدیم، یونان مهد علم و دانش بود و سُقراط، افلاطون، ارسطو، فیثاغورث و دیگر دانشمندان نامی، بنیانگذار رشته هایی از علوم بوده اند.در آن دوره دو امپراتوری روم و ایران بر دنیا حکومت می کردند تا اینکه تمدن اسلامی با شروع بعثت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) شکل گرفت و جهان اسلام مهد علم و دانش گردید که آثار دانشمندان غربی همچون تاریخ تمدّن اسلامی گوستاولوبن بخشی از حقایق را بیان نموده اند، در این شرایط با افول تمدن یونان بعد از سقوط آتن دو امپراتوری رم و ایران از صحنه خارج شده و این دوره هم زمان بود با قرون وسطی که غرب در حدود 10 قرن در انحطاط به سر می برد و تمدن اسلامی در حال درخشش بود. در این دوره هم دو امپراتوری یکی امپراتوری رُم مقدّس با هم بستگی با دستگاه واتیکان و دیگری امپراتوری عثمانی بر بخشی از جهان سیطره داشتند.
با انحراف در زمامداران آن روز قدرت اسلام و توطئه و نقشه های شوم و جنگ های سخت و نرم، سرانجام تمدّن اسلامی رو به افول و سقوط گذاشت و تمدّن سوم یعنی تمدن غرب پس از رنسانس سردرآورد و دنیای غرب به عنوان مهد علم و دانش معرّفی گردید. که در این دوره هم دو امپراتوری یعنی امپراتوری شوروی و آمریکا در عرصۀ بین المللی در جهان حاکم بوده است.
ظهور و بروز انقلاب اسلامی در سال 1979 نقطۀ عطفی است برای شروع بازگشت به تمدّن اسلامی واحیای مجدّد، مجد و کرامت و عزّت اسلامی. آن چه در این مدّت قریب به چهار دهه اتّفاق افتاده طلیعه و نوید احیای تمدن اسلامی است. سقوط اوّلین امپراتوری یعنی امپراتوری شوروی یکی از نشانه های این تحوّل است که بر مبنای جهان بینی مادی پایه گذاری شده بود و مرحله بعد افول تمدّن غربی و امپراتوری آمریکا که بر پایه جهان بینی امانیستی، لیبرالیسم و سکولاریسم پایه گذاری شده و آثار و شواهد افول این تمدّن ماده گرا هم هر روز نمودار تر می شود.
البته تحقّق ایدۀ بسیار متعالی رهبری و دستیابی به تمدّن اسلامی الزامات و شرایطی دارد که همه آن الزامات و شرایط در بیانات رهبری آمده است که از جمله آنها: بازسازی درونی قدرت و استحکام درونی نظام، اقتصاد مقاومتی توأم با الگوی مصرف، اعتماد به نفس با تکیه بر شعار «ما می توانیم» جهاد کبیر و مدیریت جهادی، انقلابی گری و مقاومت و استقامت در برابر فشارها و تحریم ها می باشد.
رسالت پاسداری و مهمترین نقش های سپاه در طلیعۀ سی و نهمین سال پیروزی انقلاب را بیان فرمایید؟
فلسفه تأسیس و شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن» بوده و سپاه این رسالت را در طول قریب به 4 دهه با همه توان انجام داده است.
انقلاب اسلامی پویا، فعّال و پیش رونده است و با توجه به ماهیت ضد استکباری آن و ایستادگی مقابل نظام سلطه و ارتجاع منطقه و دفاع از مظلومین و مستضعفین به طور طبیعی و قهری با انبوهی از تهدیدات و توطئه ها مواجه خواهد بود.
صیانت و پاسداری از این انقلاب دینی و الهی اقتضائات و الزاماتی دارد و سپاه یکی از نهادهایی است که رسالت پاسداری از انقلاب را عهده دار گردید. تهدید جنگ سخت و تحمیل 94 ماه جنگ تحمیلی و جنگ نیمه سخت و آشوب های محلی و منطقه ای و جنگ نرم وجود نهادی همچون سپاه را به اثبات رساند. مشکل امروز سپاه همان مشکل انقلاب است که اکنون انقلاب با چالش درونی مواجه است و آن برداشت سلیقه ای و گزینشی از انقلاب اسلامی و نظام اسلامی توسط برخی احزاب، سیاست مداران و دولت مردان است.
وقتی حزبی خط و مشی لیبرالی به خود می گیرد و سخنگوی آن رسماً اعلام می کند ما حزب لیبرال مسلمان هستیم و چنین حزبی در عرصۀ قدرت حضور داشته و دارد معلوم می شود انقلاب با چه چالش درونی مواجه می باشد.
وقتی دولتی معتقد است ما نمی توایم در مقابل آمریکا بیاستیم، معلوم می شود انقلاب با چه چالش سنگینی مواجه است لذا رسالت پاسداری در شرایط حاضر با گذشته تفاوت هایی داشته و متناسب با متغیرهای گسترده نیازمند به آمادگی های گوناگون در عرصه ها مختلف را دارد.
بنابراین می توان گفت سپاه یک نهاد انقلابی، پویا، پیش رونده و پیش برنده است. سپاه انقلابی و اصولگرا ترین نهاد فراحزبی و فراجناحی است و این ویژگی ها را درهمۀ عرصه ها و صحنه ها به منصۀ ظهور رسانده است
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: