شوخی با سینما، حرکت بر لبه تیغ/ «خوب بد جلف» و نقد اعتبار چندین ساله
خوب بد جلف یک قصه سر راست دارد. مخاطب این قصه را می فهمد و با آن پیش می رود و به صحنه های فیلم که خوش بختانه به سمت شوخی های جنسی نرفته می خندد. خوب بد جلف از الان یکی از پرفروش ترین فیلمهای سال 96 است.
سرویس فرهنگی فردا: «خوب بد جلف» اولین ساخته پیمان قاسمخانی است. قاسمخانی که پیش از این به واسطه نگارش فیلمنامههای طنز در سینما و تلویزیون شناخته میشد با ساخت این فیلم اولین تجربه کارگردانیش را به دست آورده است. در این فیلم بازیگرانی چون پژمان جمشیدی، سام درخشانی، حمید فرخنژاد، ویشکا آسایش و... ایفای نقش کردهاند.
خوب بد جلف که همچون اغلب آثار نوشته شده توسط قاسمخانی، فضایی کمدی دارد؛ یکی از مدعیان اصلی کسب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران است. در ادامه دو نقد از نویسندگان سایت فردا بر این فیلم را می خوانید:
شوخی با سینما، حرکت بر لبه تیغ
محمدمهدی شیخصراف
اولین فیلم سینمایی پیمان قاسم خانی ادامه یک فرمول موفق است. ادامه یک موفقیت تیمی در خنداندن و جذب مخاطب. قاسم خانی و گروهش در خوب بد جلف تجربه موفق سریال پژمان را ادامه می دهند. هرچند این اولین تجربه برای نسخه سینمایی از یک سریال یا برنامه تلویزیونی مشهور نیست اما در نهایت پختگی انجام شده است. چرا که اولا شوخی های سریال را در فیلم تکرار نکرده و طنز خود را با خلق موقعیت های جدید میسازد ولی نقاط قوت سریال مثل ویژگی شخصیت ها را به فیلم منتقل کرده و حتی لحظه های خاص را بر اساس همین ویژگی ها بنا میکند مثل پرسپولیسی بودن پژمان. پژمان جمشیدی همان بازیکن سابق است که سودای بازیگری در سر دارد و سام درخشانی هم همان بازیگر تلویزیون که می خواهد به سینما راه پیدا کند. ثانیا برای درک شخصیت ها و موقعیت آنها نیاز نیست حتما سریال را دیده باشی و فیلم سینمایی چه از نظر داستان و چه ارائه اطلاعات کافی برای درک موقعیت ها یک اثر کاملا مستقل به حساب میآید.
مزیت سوم خوب بد جلف شوخی های صریح با فضای سینما و اهل سینماست. آنها کلیشههای فیلمهای ایرانی، بازیگرها، کارگردانها و هرچیزی که دستشان برسد را مایه طنز میکنند. چنین کاری در خصوص اهالی سینما که تحمل و پذیرش نقد و نظرهای اینچنین را ندارند و در مورد کوچکترین اظهارنظری کمپین مخالفت و اعتراض صنفی و مصاحبه های آتشین به راه می اندازند، حرکت روی لبه تیغ است. این حرکت آنقدر هوشمندانه هست که مانی حقیقی، مجید مظفری و رضا رویگری را با حضور خودشان در فیلم به طنز می کشند و حتی با آنها خاطره بازی می کنند.
فیلم یک قصه سر راست دارد. مخاطب این قصه را می فهمد و با آن پیش می رود و به صحنه های طنز فیلم که خوش بختانه به دام شوخی های جنسی نیفتاده می خندد. همین برای سینمای افسرده بی روح این روزهای ما کافیست. خوب بد جلف از الان یکی از پرفروش ترین فیلمهای سال 96 است.
نقد کردن اعتبار چندین ساله
سیدحسام الدین حسینی
خوب، بد، جلف فیلمی ترسو، قابل پیشبینی و بدون جذابیتهای سینمایی است که ما را در همین قدم اول از پیمان قاسمخانی در قامت یک کارگردان سینما ناامید کرد. بار کمدی فیلم مثل سایر آثاری که قاسمخانی نوشته بر دوش کلام و متلکپرانیهای بازیگران است. فیلمنامهنویسانی که کارگردان میشوند سعی میکنند بهترین متنشان را خرج فیلم اولشان کنند؛ اما خوب بد جلف با بهترین کارهایی که قاسمخانی نوشته فاصله دارد و این یعنی شما با چیز بیشتر از «پژمان» مواجه نیستید.
همهکسانی که پیگیر اخبار سینما هستند از علاقه برادران قاسمخانی به فیلمهای کمدی اکشن، علمی تخیلی و تریلر آمریکایی مطلعاند؛ اما خوب بد جلف در حد و اندازههای قاب تلویزیون باقیمانده و از استانداردهای پرده بزرگ بهشدت دور است. پژمان جمشیدی و سام درخشانی همانقدر که در سریال پژمان نو و جذاب بودند در اینجا تکراری و ملالآورند. شخصیتهای اصلی قصه به خاطره تماشاگر از سریال متکیاند. اگر کسی پژمان را ندیده باشد بهسختی با آدمهای قصه همراه میشود و این یعنی همانکه قاسمخانی در نشست فیلم هم به آن اشاره کرد. «فیلم برای گیشه است» و قاسمخانی خواسته اعتبار چندسالهاش در کمدی تلویزیونی را به سینما بیاورد و نقدش کند.
شوخیهای فیلم با اهالی سینما تا حدی محفلی است و احتمالاً مخاطب عام را بهاندازه تماشاگران برج میلاد درگیر نمیکند. دو ساعت برای چنین فیلمی واقعاً زیاد است. اگر قاسمخانی نیم ساعت از فیلمش را برای اکران عمومی کوتاه کند، لطف بزرگی به خودش و بقیه کرده است. بااینهمه خوب بد جلف از نیمی از فیلمهای این جشنواره جلوتر و بهتر است. ابتدا و انتهایی دارد و بدون ادعا و ادا قصهاش را تعریف میکند. لحظاتی خنده میگیرد و کسی که به سینما برود و پول بلیت بدهد را پشیمان نمیکند.