چرا به حضرت زینب(س) عقیله بنیهاشم میگویند؟
امام(ع) درباره حضرت زهرا (س) و دانش آن حضرت یک نظر دارند، و وجود مبارک زینالعابدین (ع) هم درباره عمهشان حضرت زینب کبری (س)، ازنظر دانش و بینش، یک نظر دارند.
کد خبر :
624657
فرهنگ نیوز: امام(ع) درباره حضرت زهرا (س) و دانش آن حضرت یک نظر دارند، و وجود مبارک زینالعابدین (ع) هم درباره عمهشان حضرت زینب کبری (س)، ازنظر دانش و بینش، یک نظر دارند. امام باقر (ع) میفرماید: اینکه اسم مادر ما «فاطمه» گذاشتند بیعلت، بیجهت، بیسبب و بیدلیل نبوده است. علت آن این است که پروردگار عالم در دنیای معنا به مادر ما خطاب کرده«فَطَمْتُکَ بِالْعِلْمِ» یعنی قطع کردن، جدا کردن. لغت ؛ « فطم» به معنای بریدن است. معنای حدیث چنین میشود فاطمه (س) را فاطمه میگویند، به علت اینکه خدا به او فرمود: من با پر کردن تو از علم خودم، تو را و قلبت را از علوم همۀ زمینیان بریدم و نگذاشتم تو در دانش و بینش، نیازمند علوم بشری بشوی. حضرت زینب(س) تعلیمدیده بدون معلّم: دانش زهرا (س) دانشی الهی است. کنار بازار کوفه، وقتی زینب کبری (س) خطبه خواندند و حادثه کربلا را تحلیل کردند و مردم را به آن گناه بینظیرشان آگاه کردند، زینالعابدین (ع) کنار محمل عمه خود، خدا را شکر کردند و فرمودند: عمه جان ! من پروردگار عالم را شکر میکنم و سپاسش را میگویم که الحمدالله تو تعلیمدیده بدون معلّم بشری هستی، و این دریای
دانشی که در وجود تو موج میزند، مستقیماً الهی و خدایی است، همانطوری که خداوند از دانش بیکرانش در قلب مادرش زهرا (س) قرارداد، از دانش بیکرانش در قلب مطهّر زینب کبری (س) قرارداد و این سابقه هم داشت، نه اینکه اولین بار بوده است. اینکه عنایت خدا بر یک انسان، کامل جلوه کند، ما در قرآن مجید درباره دو نفر صریحاً میبینیم که خداوند متعال در ایام کودکی آنها، دانش خود را در ظرف قلب آنان ریخته است : یکی مسیح که در متن قرآن است که در گهواره، در روز اول تولّد، به یهودیانی که به مادرش مریم (س) گفتند مَا کَانَ أَبُوکِ امْرأَ سَوْءٍ وَ مَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیّاً(مریم/28) مریم پدرت که آدم بدی نبود و مادرت که زن پاکدامنی بود، شما هم که شوهر نکردید، پس این بچه را از کجا آوردی ؟ مریم (س) اشاره به گهواره کرد. آن جمع یهودی گفتند: کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَ انَ فِی الْمَهْدِ صَبِیّا(مریم/29) شما اشاره به گهواره می کنید، بچه یکروزه که حرف نمیزند که از میان گهواره صدا بلند شد: آنی عبدالله آتَانِیَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً(مریم/30) خود کتاب، علم است. پروردگار عالم کراراً در قرآن مجید از تورات، انجیل و
قرآن تعبیر به علم کرده است بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ(آلعمران/19)...همان خدا بدون معلّم بشری، زینب کبری (س) را خزانۀ علم بشری قرار میدهد. چنانکه گفتیم، بنا به نقل قرآن کریم، این کار یکبار برای حضرت مسیح (ع) اتفاق افتاده است. یا درباره یحیی (ع) میفرماید آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً(مریم/12) ما مقام نبوت و حکمت را درحالیکه یحیی (ع) بچه سه و چهارساله بود، به او عنایت کردیم. این متن قرآن است. پس این بار دوم است که این اتفاق بهوسیله خدا افتاده است. چه مانعی دارد که همین اتفاق برای حضرت زهرا (س) هم افتاده باشد ؟ چه مانعی دارد که همین ماجرا برای زینب کبری (س) هم اتفاق افتاده باشد ؟ این اتفاق، نشانگر کمال آنهاست ؛ نشانگر عظمت روحی آنهاست. نشانگر ارزشهای انتقالیافته از امیر مؤمنان، حضرت زهرا، پیغمبر و خدیجه کبری در وجود مبارک اوست. قلب به پروردگار اتصال داشته و از طریق این اتصال، علم خداوند در این خرانه باعظمت سرازیر شده است...حیف که از کلاسهای تفسیر زینب برای ما چیزی باقی نمانده است. حضرت زینب(س) و تفسیر قرآن؛ زینب کبری بهعنوان تفسیر قرآن، پرده از آیات قرآن برداشتند و عمق آنها
را برای مردم بیان کردند. این انسان عالم، این انسان بصیر، این انسان با بینش، شاید نزدیک چهل سال برای زنان مدینه و کوفه قرآن گفت ؛ حقایق قرآن را بیان کرد ؛ تفسیر آیات را بیان نمود، ولی آنها را ننوشتند. چیزی از این تفسیر باقی نمانده است. قرآن در خانه آنها نازلشده و کسی مانند آنها، عمق قرآن مجید را نمیداند. او فرزند پدری بود که اهل تسنن در کتاب بسیار باارزش «ینابیع الموده» خودشان نقل میکنند که ابن عباس میفرماید، من پیش امیر مؤمنان (ع) تفسیر قرآن میخواندم، امیرالمؤمنین (ع) به من فرمود: پسر عباس ! اگر من آنچه در هفت آیه سوره حمد است، از «ب بسمالله تا ولا الضالین» برای شما بگویم و شما هم گفتههای من را بنویسید، و بعد از اینکه من پایان کلاس را اعلام بکنم، هفتاد شتر جوان را باید بیاورید تا این نوشتهها را بارکنید تا بتوانید آنها را با خود ببرید.( ینابیع الموده، ج 1، ص 20) زینب کبری (س) دختر یک چنین مفسر قرآنی است. بنابراین، معلوم است از قرآن چه چیزی پیش زینب کبری (س) بود. این توصیف یک کلاس زینب کبری (س) است. حضرت زینب(س) و کلاس فقه: کلاس دیگری که وجود مقدس زینب کبری (س) داشتند، کلاس
فقه بود. فقه دریای وسیعی است. این دریای فقه، پیش زینب کبری (س) بود که اگر گفتههای ایشان را در این کلاس ثبت کرده بودند، باور کنید در مسائل فقهی، هشتاد درصد کار مراجع ما، با گفتههای زینب کبری (س) آسان شده بود ؛ چراکه او خودش چشمه صافی برای فقه بود، اما مراجع ما الآن کنار چشمه گلآلود هستند. اگر این بزرگواران بخواهند در مسائلی از فقه در روایات غور و بررسی کنند و فتوا بدهند، ممکن است ده تا روایت ساختگی در آن روایات باشد، و وجود چنین امکانی، بخش روایات را گلآلود کرده است...چنانکه گفته شد، حضرت زینب (س) فقه میگفت و خودش چشمه زلال این علم بود. کلاس دیگرشان همکلاس اخلاق بود ؛ کلاس تربیت نفوس، کلاس تزکیه نفوس، به تعبیری کلاس آدم سازی. با توجّه به اینکه وجود مقدّس خودشان، مجسّمه کامل اخلاق بودند.