شعر طنز: پیش از تو درد قصد مداوا شدن نداشت

پیش از تو درد قصد مداوا شدن نداشت | درمانده بود و نای توانا شدن نداشت || بسیار بود وام کلان بلاعوض | اما کمی اجازه‌ی اعطا شدن نداشت || پر بود زیر میز از آن چیزهای خوب | این‌قدر نیز زَهره‌ی اهدا شدن نداشت

کد خبر : 623681
طنز پس پریروز؛ رضا احسان پور:
پیش از تو درد قصد مداوا شدن نداشت
درمانده بود و نای توانا شدن نداشت
بسیار بود وام کلان بلاعوض
اما کمی اجازه‌ی اعطا شدن نداشت
پر بود زیر میز از آن چیزهای خوب
این‌قدر نیز زَهره‌ی اهدا شدن نداشت
آن چیزها که می‌رسد از غیب جای خود
حتی حقوق جرأت افشا شدن نداشت
چون عقده‌ای به بغض، فرو بود فیش‌ها
ایـن عقـده تا همیشه سر وا شدن نداشت
زیرِ زمین و پشت فلان پرده که نگو!
بی تو ولی زمینه‌ی پیدا شدن نداشت
با آن روال سابق و مسئول قبل تو
این کارها که فرصت اجرا شدن نداشت
ممنون که رأس کار نشستی به هر طریق
چون اقتصاد، میل به برپا شدن نداشت
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: