سهم هیچ لاشخورها از یک تشییع جنازه مردمی

يك حادثه بود. جمع كثيري مال باختند و عزيزاني هم جان باختند و در ميان حجمي وسيع از غم و رنجي كه بر سر يك تهران سايه افكنده بود، عده‌اي فارغ از اندوه يك ايران تنها بر مقاصد خود تاختند.

کد خبر : 622934

روزنامه جوان: خانواده‌هاي جانفشانان وطني، روزها و شب‌هاي تلخ و سنگيني را در گذر ساعت ها، دقيقه‌ها و حتي ثانيه‌ها گذراندند و ملتي مهربان در سوگ پر پر شدن مردان بي‌ادعا، ‌لحظه‌شماري كردند تا همدردي خود را با خانواده‌هاي داغدار نشان دهند و اندكي از محبت اين جمع ايثارگر و خدوم را جبران كنند؛ البته كه نشان دادند و جبران كردند. در تشييع ديروز شاخه‌هاي گل بود و پرچم سياه عزا، عكس شهدا، چشمان اشكبار و ديگر هيچ؛ هيچ به معناي همان مفهومي كه رسانه‌هاي ضد انقلاب همواره سعي دارند از هر حادثه‌اي به نفع مقاصد خود بهره‌برداري كنند و در اين ميان چيزي جز اين واژه نصيب‌شان نمي‌شود. اين بار نيز فرصت‌طلبان، آتش‌سوزي و فاجعه ساختمان پلاسكو در مركز پايتخت را از همان ابتدا دستمايه امواج تخريبي خود قرار دادند و هر كدام از منظري كوشيدند، ماجرا را به بهانه‌اي براي ابراز دشمني تبديل سازند. رصد روزانه رسانه‌هاي رسمي و مكتوب جريان ضدانقلاب نشان مي‌داد هر روز از يك زاويه بر موج آتش پلاسكو سوار مي‌شدند تا به نتايج مطلوب سياسي خود دست يابند. از انتقاد به مسئولان گرفته تا شايعات مضحكي چون عامدانه بودن تخريب پلاسكو و شائبه‌سازي‌هاي مختلف در مورد مراسم تشييع. يكي از ترجيع‌بندهاي جريان معلوم‌الحال در اين حادثه، تلاش براي ناكارآمد نشان دادن نظام و مسئولان در اين زمينه بود. همچنين جمعي ديگر سعي داشتند با اعتبارزدايي از رسانه‌هاي رسمي و خودي، نبض افكار عمومي را در دست گرفته و به آنها شكل دهند. هرچند كه در اين ميان برخي رسانه‌هاي داخلي خواسته يا ناخواسته توپ را سمت دروازه حريف شوت مي‌كردند اما آنچه از نتيجه ديده شد، برخلاف بي‌اخلاقي و عناد محض برخي گروه‌ها در تسويه‌حساب‌هاي سياسي و حتي انقلابي بود. البته اين بخشي از ماجراي دنبال شده توسط رسانه‌هاي ضد انقلاب است. پس از اين نيز در حالي كه ملت ايران داغ عزيزان مدفون شده در زير آوار حادثه را بر دل داشتند و گروه‌هاي امدادي فعاليت بي‌وقفه خود براي آواربرداري و خروج محترمانه پيكر شهدا را دو چندان ساخته بودند، نويسنده يكي از همين سايت‌هاي ضد انقلابي كه ارگان رسمي سازمان سيا محسوب مي‌شود با وقاحتي كم‌نظير از مردم خواست مراسم تشييع پيكر شهداي آتش‌نشان را به صحنه مخالفت و درگيري با نظام بدل سازند. اين سر‌آغازي براي بهره‌برداري از مراسم تشييع شد كه در نهايت تا ساعت‌هاي قبل از شروع مراسم، به ياوه‌گويي در مورد مكان و زمان رسيد. صبح، شائبه وقفه در برگزاري مراسم را مي‌نوشتند و شب، دست و پا مي‌زدند تا شايد اينگونه القا كنند كه قرار است مراسم تشييع مخفيانه برگزار شود. بعد از مشخص شدن زمان تشييع، تير خود به سمت برگزاري مراسم در روز غير‌تعطيل با محوريت تلاش براي كاهش حضور مردمي را نشانه گرفتند اما برهان‌هاي خالي از منطق و قياس‌هاي مع‌‌الفارق، نه‌تنها توان ريل‌گذاري براي تعيين مسير به سمت تفكرات غير‌انقلابي را نداشت، بلكه منتج به شكوهي هر چه تمام‌تر در آيين بدرقه جانفشانان پلاسكو شد. اين گفته راقم اين سطور نيست. حضور مردم از قشرهاي مختلف در يك روز غير‌تعطيل گوياي اين موضوع است. اشك‌هاي قدر‌شناسانه پير و جوان مؤيد اين ادعاست. پارچه‌نوشته‌ها و پلاكاردهاي دست مردم به پاس و قدرداني از رشادت‌ها و ايثار آتش‌نشان‌ها نقش بر آب كننده نقشه خناسان است. و حتي توئيت خبرنگار يكي از روزنامه‌هاي غير‌همسو كه گفته بود: «از ۸:۴۵ دقيقه تو تشييع آتش‌نشانان بودم، از سمت قنبرزاده وارد مصلي شدم و ساعت۱۱ با جمعيت از در جنوبي خارج شدم؛ دركل فقط يه كاغذ استعفاي قاليباف ديدم.»

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: