واکنش خبرنگاران به مولانا خوانی ایوبی
روز گذشته سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با برگزاری افتتاحیهای در برج میلاد کارش را آغاز کرد و سینماگران جوان با شانههایی آماده در این مراسم حضور پیدا کردند، به این امید که سیمرغ در اختتامیه همین رویداد فرهنگی روی شانههای آنها آرام بگیرد.
کد خبر :
621930
خبرگزاری فارس: افتتاحیه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر سینمای ایران در سال 1395 کارش را در 9 بهمن ماه در برج میلاد آغاز کرد. دبیر این دوره از جشنواره فیلم فجر نیز محمد حیدری است او در دوره قبل در این سمت دارای تجربه هایی شده که تلاش دارد این دوره را با کمترین حاشیه برگزار کند. حواسمان به تاریخ باشد به هر حال همیشه حاشیه جزو جذابیت های یک رویداد فرهنگی و هنری بوده که خاطره های تلخ و شیرین را رقم می زند. برگزارکنندگان، در ایجاد قوانین و فراهم کردن شرایط و مهمانان، در رعایت احترام به قوانین تاثیر زیادی در شکلگیری این خاطره ها دارند، خاطرههایی که تا چندی دیگر تبدیل به تاریخ می شوند، تاریخی که سالها بعد دیگرانی در آینده از آن یاد می کنند حتما باید حواسمان به آنچه تاریخ در مورد ما قضاوت می کند باشد. نبود ازدحام در افتتاحیه در ابتدای مراسم هنرمندان و سینماگران از ساعت 6 به بعد وارد کاخ جشنواره شد. تقریبا کسی در محوطه باز برج میلاد منتظر نایستاد و در اولین روز با ازدحامی که روند برگزاری جشنواره را مختل کند مواجه نبودیم، این اتفاق را در اولین روز به فال نیک می گیریم. شانه های آماده برای آرام گرفتن سیمرغ در این
میان چهره های سینماگران را می توان دید آنهایی که در پشت درهای بسته ایستاده اند، در این میان جوان ترها که امسال حضور پر رنگ تری دارند توجه بیشتری را به خود جلب می کنند، آنها حتما به تشویق و تقدیر نیاز دارند و همچنین نقد های سازنده که در جشنواره با شکل های متنوعی از آن مواجه خواهند شد و بی گمان نیم نگاهی به سیمرغ های این دوره و امید اینکه بر شانه شان بنشیند. درهای سالن اصلی جشنواره فیلم فجر در برج میلاد باز می شود. حاضرین وارد سالن می شوند تا شاهد افتتاحیه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر باشند. مراسمی با آغاز مشکوک نکته جالب این بود که برخلاف سایر دوره ها سالن برگزاری مراسم به سرعت در دقایق ابتدایی پر شد و مراسم با کمترین تاخیر که به 10 دقیقه هم نمی رسید آغاز شد آنقدر نداشتن تأخیر در آغاز یک مراسم در برنامه های ما عجیب است که یکی از اصحاب رسانه با لحن طنزآمیزی می گوید: «نداشتن تاخیر در این مراسم مشکوک بود». حالا احسان کرمی روی صحنه قرار می گیرد و سکان اجرای برنامه را به دست می گیرد. جای خالی جایی برای خبرنگاران زمانی که وارد سالن شدیم به ردیف ها که نگاهی انداختیم متوجه شدیم روی صندلی ها نام فیلم ها با کاغذی
نوشته و چسبانده شده بود تا عوامل یک فیلم بتوانند در کنار هم بنشینند، اما متاسفانه جایی به این شکل برای اصحاب رسانه در نظر گرفته نشده بود و از افرادی که در تشریفات حضور داشتند نیز وقتی در این باره پرسیده می شد اظهار بی اطلاعی می کردند و مشخص بود که نسبت به این موضوع و حتی نحوه برخورد با خبرنگاران بیگانهاند. در انتهای سالن و گوشه ها یکی از خانم ها ما را هدایت کرد و گفت: اگر مهمان دعوتی و یا خبرنگار هستید در انتها بنشینید نگاهی که انداختیم متوجه شدیم بیشتر قسمت ها افرادی نشسته اند که جزء رسانه نبودند. حتما تفکیک کردن خبرنگاران از سایرین در جهت پوشش بهتر و با کیفیت مراسم توسط آنها می تواند تاثیر گذار باشد. ادای احترام سینماگران به مادر شهید کنعانی حالا تمام سالن پر شده است مشخص است که به تعداد مشخص و به اندازه توزیع بلیت ها صورت گرفته است. مگر می شود جشن جمعی در جایی در این سرزمین شکل بگیرد و ما یادی از شهدای مان نکنیم! به یاد شهید کنعانی که از شهدای نیروی انتظامی و یکی حافظان مرزهای این سرزمین است کلیپی پخش می شود، مادر شهید که دردانه خود را در مسیر آرامش و ما تقدیم کرد برای تقدیر از وی به سمت صحنه می آید،
حالا با دیدن مادر شیرمرد ایران زمین شهید کنعانی سینماگران می ایستند و با تشویق به او و فرزند شهیدش ادای احترام می کنند. مگر می شود شما را تقدیر نکرد همیشه از شهدای دفاع مقدس، مدافع حرم و یا نیروی انتظامی تقدیرهایی صورت گرفته است، اما این روزها نام شهدای آتشنشان جان برکف بر سر زبانها است. مگر میشود در این ایام غم عظیم تهران و ایران را ندید و حس نکرد. حالا سینماگران ایرانی تصمیم می گیرند به رسم ادب، فرهنگ و غیرت ایرانی از یکی از آتشنشانها را تقدیر کنند. این مرد را تشویق نکنید! خودش خواسته تا او را تشویق نکنند، براییش دست نزنند. دوربین چهره اش را تا نشان می دهد سالن غرق در اندوه و یا حتی چیزی شبیه خجالت و شرم میشود و این مرد با همان لباس نارنجیرنگش روی صندلی نشسته متوجه بغض عظیمی در گلویش می شویم که کم کم چشمانش را خیس می کند. امیر مهدیان با پایی مصدوم و چشمانی پر از اشک و گلویی پر بغض لنگان لنگان خود را روی صحنه می رساند. آری از ما خواستند این مرد را تشویق نکنیم. احسان کرمی مجری برنامه از جانب وی می گوید این مرد را تشویق نکنید چرا که خودش خواسته است و ما تنها ایستادیم برای ادای احترام به شهدای
آتشنشان. پلاسکو سالن جشنواره فیلم فجر را به سکوت کشاند سالن یک بار دیگر برای غمی که پلاسکو بر چهره ما ایرانی ها آوار کرد، میایستد. گلوهای پر بغض، چشمان پر از اشک، و نفس های عمیق که گاهی سکوت سنگین کاخ جشنواره را بر هم می زند فضای جشنواره را به آغوش گرفت. نه نمی توان امیر مهدیان ها را تشویق نکرد با اولین صدای دست سالن یکپارچه او را تشویق می کند. هر وقت پای شهدا به میان آمده رنگ و حزب و جناح های مختلف همه یکی شده اند اینجا همه یک صدا را می شنویم و آن هم تشویق مردانی است که روزهای سختی را تحمل می کنند این مرد ها کوه درد هستند. پای شهدا که به میان است همه رنگ ها یکی می شود. حالا که آغاز برنامه را به نام شهدا مزین کردیم راحت تر می توان مراسم را پیش برد. به سراغ اولین بزرگداشت می رویم. محمد کاسبی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران به همراه همسرش روی صحنه حاضر می شود. سیمرغش را دریافت می کند خودش می گوید 40 سال زندگی مشترک داشته. او برای حاضرین آرامش درونی طلب می کند و ما برای تهران پر از بغض. باید ادامه داد و امید اینجا ارزش خود را نشان می دهد چرا که امید حس پرشکوه زندگی است. حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی هم در
صحبت هایش به امید اشاره کرد. او گفت که رهبری با دیدن این فیلم ها خوشحال خواهند شد چرا که فیلم ها دلسوزانه و امید بخش هستند. ما هم امید داریم این مهم اتفاق بیفتد. کنایه طنزآمیز ایوبی به سینما/ واکنش خبرنگاران به مولانا خوانی رییس سازمان سینمایی ایوبی با کنایه طنز آمیزی نسبت به اینکه وقتی سکان سینما را به دست گرفت فضای ناامیدی وجود داشت گفت: چقدر مولانا و حافظ خواندیم تا فضای امید دیده شود که البته به دلیل اینکه خبرنگاران در طول این چهار سال با وی و مولانا خوانی هایش همراه بودند به حرفش واکنش نشان دادند و تشویقش کردند. از ترانه علیدوستی هم که آمریکا را تحریم کرد تشکر کرد او این حرکت و بازخوردش را در سطح جهان نشان از قدرت سینمای ایران دانست. به سراغ دومین بزرگداشت می رویم یکی از خوشنامترین تهیه کنندگان سینما غلامرضا موسوی. او هم از ترانه علیدوستی قدردانی کرد و برای این بازیگر زن سینمای ایران و واکنش وی در مقابل قانون غیر اخلاقی آمریکا کلاهش را از سر برداشت و از علیدوستی تشکر کرد. در ادامه از همسر خود که طبق 38 سال تحملش کرده است تشکر کرد. یک انتخاب درست در مسیر جشنواره ملی و بومی «ارغوان شاخه همگون جدا
مانده من.....آسمان تو چه رنگ است امروز» این بیتی از شعر آشنای خوانده شده توسط علیرضا قربانی است که توسط وی و گروهش در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر اجرا شد. مدتی بود که رضا یزدانی در مراسم های سینمایی حضور پررنگی داشت اما حالا می توان گفت در این دوره با حضور این خواننده جشنواره ملی ما به رنگ و بوی ملی و بومی خود نزدیک شده است. به نظر میرسد برگزار کنندگان جشنواره ها و رویدادهای فرهنگی باید نسبت به سنخیت برنامه ها و شکل برگزاری مراسم ها برای نزدیک شدن به استانداردهای مد نظر بیش از پیش دقت کنند این انتخاب چه آگاهانه و چه غیر آن به درستی و در مسیر محتوای جشنواره بود که رضایتمندی مهمانان را با خود به همراه داشت. تقدیر مرد نور و تصویر/ پلاسکو را فراموش نکنیم نوبت به تقدیر تورج منصوری مرد تصویر و نور سینما رسید کسی که سلیقه مخاطب را در زیبایی شناسی تصویر و رنگ بالا می برد او هنگام بزرگداشت خود که در کنارش هم دختر و پسرش حضور داشتند از حاضرین خواست ساختمان پلاسکو را فراموش نکنند و گفت که هوای آلوده تهران هم می تواند فاجعه ای مثل پلاسکو را به وجود بیاورد. در آخرین بزرگداشت نوبت به خالق اثر خاطره انگیز «شهر موش
ها» فرهاد توحیدی نویسنده مطرح سینما رسید که به همراه همسرش روی صحنه حاضر شد. نکته جالب این کلیپ ساخته شدن آن در شهر رشت بود. فرهاد توحیدی به قول خودش هم غر زد و هم تشکر کرد. افتتاحیه سی و پنجمین دوره از جشنواره فیلم فجر به کار خود خاتمه داد تا آغازی باشد برای ادامه آن. حتما در روزهای آینده مانند سال های گذشته و قبل تر از آن شاهد حاشیه ها و اتفاقات مختلف خواهیم بود اتفاق هایی که به جذابیت سینما و جشنواره کمک می کنند، اما امید است آنهایی که در شکل گیری این حاشیه ها دخیل هستند به تاریخ هم فکر کنند. از امروز تاریخ می سازیم تاریخی برای سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر.