دستخالی سیما در دهه فجر در گفتگو با علیرضا افخمی
با نزدیک شدن ایام ا... دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رسانه ملی طبق مأموریتهای خود به تأمین و پخش ویژه برنامههای موضوعی در اینباره اقدام میکند.
روزنامه صبح نو: بازتاب رسانه ای پیروزی انقلاب اسلامی، هم به لحاظ بزرگداشت آن اتفاق بزرگ و هم به منظور انتقال ارزش های آن به نسل جوان دارای اهمیت فراوانی است که دراین بین وظیفه رسانه ملی به عنوان تریبون رسمی نظام بسیار مهم است.
اولویتی فراموش شده
در شرایطی که رسانه های بیگانه از طرق گوناگون و قالب های متنوع مثل مستند و فیلم و سریال به دروغ پراکنی و ایجاد فضای مسموم درمقابل انقلاب اسلامی می پردازند، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در طول سال و خصوصاً در ایام دهه فجر به تولید و پخش ویژه برنامه هایی در این زمینه می پردازد که طبیعتاً با توجه به نوع حوادث پیروزی انقلاب و همچنین سلیقه مخاطب، آثار نمایشی مثل فیلم و سریال از مهم ترین تولیدات مورد نیاز در این بخش خواهند بود و در طول سال های گوناگون با کمیت و کیفیت متفاوتی دراین زمینه اقداماتی صورت گرفته که به عقیده بسیاری از اهالی رسانه به هیچ عنوان در حد و اندازه واقعه ای با آن عظمت نبوده است.
امسال هم به روال سال های گذشته، رسانه ملی به معرفی برنامه های ویژه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت که در این بین جای خالی سریال های تلویزیونی و آثار نمایشی جدید به شدت حس می شود و طبق اطلاعات به دست آمده، تقریباً هیچ اثر جدیدی به آنتن پخش نرسیده است و مجموعه موضوعی مورد نظر به کارگردانی آقای «جلیل سامان» با نام «نفس» که در حال تولید بود تا دراین ایام از شبکه سوم سیما پخش شود که این مجموعه نیز به آنتن نرسید.
آثارضعیف، ماحصل مدیران و فیلمسازان
آقای «علیرضا افخمی» یکی از کارگردانان و نویسندگان باتجربه و مشهور تلویزیون است که آثاری چون «پنج کیلومتر تا بهشت» ، «زیرزمین» و اکنون «پرستاران» را در کارنامه خود دارد.«صبح نو» درباره سریال سازی با موضوع انقلاب اسلامی در تلویزیون با ایشان مصاحبه ای انجام داده است که در ادامه می آید.
آیا آثار تلویزیونی دراین زمینه به لحاظ کمی و کیفی قابل توجه اند؟
از لحاظ حجم، تعداد قابل توجهی در طول سالیان گوناگون ساخته شده است، اما از نظر کیفی تعداد کارهای خوب و قابل دفاع که به صورت دراماتیک به موضوع پرداخته اند خیلی قابل توجه نبوده است. برای نمونه، کارهای آقای «جلیل سامان» مثل «ارمغان تاریکی» و «پروانه» خیلی خوب بوده اند و البته شاید کارهای موفق دیگری هم دراین زمینه باشند که درحال حاضر حضور ذهن ندارم. به نظرم تا این جا به لحاظ کیفی و هنری، پرداخت خوبی به این حادثه صورت نگرفته است.
علت این موفق نبودن را چه چیزی می دانید؟
به نظرم عامل مؤثر دراین روند، نگاه یک جانبه و یک طرفه به حادثه انقلاب اسلامی است؛ برای مثال وقتی می خواهیم درباره علل سقوط حکومت پهلوی و روندی که منجر به پیروزی انقلاب شد صحبت کنیم، بیشتر نگاه و توجه کمی وجود دارد و حتی کارهای دفاع مقدس هم تا حدودی همین طورند و تا جایی که می دانیم رزمندگان سلحشور ما با یک رژیم فوق العاده قدرتمند طرف بوده اند و همین موضوع ارزش واقعی حماسه آنها را نشان می دهد؛ ولی در بسیاری از فیلم های جنگی از گذشته تاکنون، نیروهای عراقی بسیار کم هوش و احمق نشان داده می شوند و همین باعث کاهش ارزش کار جوانان ما می شود و این نگاه درباره بررسی حادثه انقلاب هم به نوعی حکم فرماست.
این روند ماحصل خواست مدیران است یا شیوه فیلم سازان؟
فکر می کنم هردو موثرند. به هرحال یکی از دلایل اصلی ضعیف درآمدن آثار نمایشی، ما فیلم سازان هستیم؛ حالا یا نگاه دراماتیک نداشته ایم یا موفق به اعمال آن نشده ایم؛ پس ما هم بیگناه نیستیم و این اتفاق در سینما هم هست و به ندرت اثر قابل توجهی با موضوع انقلاب اسلامی داریم و نمی توان تمام تقصیر را به گردن مدیران انداخت. ضمناً این ادعا را که دلیل ضعف این دست از آثار نبود اعتقاد قلبی بین هنرمندان است، رد می کنم و اگر کسی دغدغه موضوعی را نداشته باشد به سمت ساخت آن اثر نمی رود و به نظرم اکثر کسانی که به سمت تولید این آثار می روند، به مسایلی چون موضوع مالی خیلی توجه ندارند و بیشتر به دلیل علاقه ای که به آن اتفاق بوده اقدام کرده اند و معتقدم حتی اگر علاقه و اعتقاد قلبی هم وجود داشته باشد اگر با نگاه دراماتیک همراه نشود، موفق نخواهد شد.
اگر روزی سیاست گذار این موضوع در تلویزیون شوید چه می کنید؟
یکی از مهم ترین مسائل که باید بدون نگاه شعاری و با نگاهی دراماتیک به آن توجه شود، این موضوع است که چرا نظام پهلوی سقوط کرد؟ به هرحال ما آن دوره را درک کرده ایم و می دانیم چه جنایاتی رخ داده اند و فضا را متوجه هستیم، اما این موضوع در نسل جوان که آن دوران را تجربه نکرده وجود ندارد و لازم است تا تباهی و سیاهی که در آن دوره بوده، بیان شود؛ البته بیان این موضوع کار ساده ای نیست و حتی من هم که آن روزها را تجربه کرده ام کار آسانی نخواهم داشت و اگر مأمور به نمایش فجایع آن روزها شوم، باید به تحقیقات گسترده ای بپردازم تا بتوانم فیلمنامه بادقتی را بنویسم و بعد آن را به تصویر بکشم. پس این روند برای یک فیلمساز جوان بدون تصویر ذهنی از آن سال ها، کار دشوارتری خواهد بود.
متاسفانه برخی پرداخت های نامناسب باعث می شود که در زمان پخش آثاری چون «معمای شاه» بعضاً مخاطب آن را پس بزند و جنایت های نظام طاغوت را باور نکند و نداند که همان فساد و فاصله طبقاتی شدید که در رژیم سایه افکنده بود، منجر به ساقط شدن آن حکومت و پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران شد و لازم است همه این مسائل با زبان هنری گفته شود.
از آخرین فعالیت های خودتان بفرمایید.
درحال حاضر در سریال «پرستاران» مشغول هستم که با توجه به هم زمان بودن نوشتن فیلمنامه و کارگردانی، حس کردم فشار روحی و جسمی زیادی را تحمل می کنم و به همین علت به خواست و اصرار خودم از مدیران تقاضا کردم که کارگردان دیگری جایگزین من شود و در کنار ایشان کار نویسندگی مجموعه را ادامه می دهم. در پایان باید عرض کنم که در تلویزیون تا اطلاع ثانوی کار نخواهم کرد و با توجه به شرایط مالی بسیار بد رسانه ملی، فکر نمی کنم فعلاً قادر به همکاری با سازمان باشم و احتمالاً تا سال آینده باید صبر کرد تا شرایط جدید را بررسی کنیم.