ترامپ و خطرناسیونالیسم جدید در جهان

هر چه از دوران ترامپ می گذرد، دستپخت او بیشتر ذائقه جامعه بین المللی را شگفت زده و گاهاً بیمار می کند.

کد خبر : 621244
روزنامه خراسان: هر چه از دوران ترامپ می گذرد، دستپخت او بیشتر ذائقه جامعه بین المللی را شگفت زده و گاهاً بیمار می کند.
ترامپ، دستور ممنوعیت موقت صدور ویزا برای اتباع هفت کشور، را صادر کرد. دستوری که قطعاً سرریز بحران پناهجویان در اروپا را تشدید کرده و همچنین، خیلی از آوارگان بین المللی را از ورود به سرزمین به اصطلاح رویایی آرزوهایشان باز می دارد. اکنون مهم است که بدانیم ترامپ با چه نوع نگاهی، تصمیم هایی از این دست را اتخاذ می کند. در مراسم تحلیف، ترامپ دوباره شعار معروفش ( America First) را تکرار کرد و مدعی شد که باید سیاست های آمریکا معطوف به بازگشت قدرت به این کشور باشد. این همان دیدگاهی است که ترامپ را به تصمیم هایی نظیر لغو روادید سوق می دهد. از این رو، مهم است بدانیم این چنین دیدگاه و سیاستی نزد رئیس جمهور آمریکا بر سیاست داخلی و خارجی این کشور چگونه تاثیری خواهد داشت تا تصمیم های آینده ترامپ، یعنی آشی که او برای جامعه جهانی خواهد پخت را درک کنیم . ترامپ نماینده جریان «ناسیونالیست» آمریکایی است. جریانی که معتقد است که اولویت با آمریکا است. یعنی اینکه آمریکا باید به قدرت گذشته خویش بازگردد.
این نوع نگاه معتقد است که دوران چند جانبه گرایی و مشارکت های منطقه ای و ائتلاف های بین المللی و از خودگذشتگی برای دیگران خاتمه یافته است. از منظر ترامپ، آمریکا در شرایطی قرار دارد که با خطر کمبود منابع مالی مواجه است و نمی تواند با عنوان یک خیر جهانی عمل کند و هروقت مشکلی به وجود آمد، آمریکا دست کمک به سوی دیگران دراز کند. ترامپ معتقد است که اگر آمریکا به کمک غیر وابسته باشد، این کشور از درون فرسوده خواهد شدو توان رقابتی خود را از دست خواهد داد. این نوع نگاه ناسیونالیستی که سرنوشت انتخابات در آمریکا را رقم زد و پیروزی ترامپ را به دنبال داشت، باعث شده است تا ترامپ این رویکرد ناسیونالیستی را دنبال کند.
بنابراین، قابل انتظار بود که پس از صحبت های ترامپ در مناظره ها، در سخنرانی بسیار مهم خود در افتتاحیه ریاست جمهوری دوباره بر این قسم از دیدگاه های خود تاکید کند. اما اینکه تا چه اندازه این سیاست های ترامپ محقق شود، جای شک و تردید است. برخی از شواهد نشانگر این است که روند جهانی و جهانی شدن به گونه ای طی شده است که امکان بازگشت به گذشته را دشوار می کند. یعنی اینکه با اتفاقاتی که طی دویا سه دهه گذشته رخ داده و با نهادینه شدن جهانی شدن در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و...، زمینه برای ظهور و بروز و به ویژه دیدگاه های ناسیونالیستی ملی گرایانه وجود ندارد، مگر اینکه یک بازیگر بخواهد با استفاده از شیوه های غیر دموکراتیک و خشن نظیر بهره گیری از قدرت نظامی، این ملی گرایی خود را به کرسی بنشاند. به همین دلیل است که بسیاری از افراد در آمریکا و عرصه بین المللی نسبت به سیاست های ترامپ اظهار نگرانی کرده اند. همین اواخر بود که پاپ فرانسیس گفت که معجزه گرایی در دوران بحران ها، منجر به ظهور هیتلرهای جدید می شود. البته نمی شود گفت که ترامپ یک هیتلر جدید است، اما در پس ذهن اینکه اول آمریکا باشد، قطعا تنش ها و درگیری ها با دیگر بازیگران و حتی مردم در عرصه بین المللی را ایجاد می کند، به خصوص اینکه این فرآیند ناسیونالیسم در دیگر مناطق دنیا ظهور یابد. به عنوان مثال، ولادیمیر پوتین یک ناسیونالیست روسی است و همچنین، ترزا می و اردوغان نیز چنین ویژگی را در کشورهای خود دارند.
به نظر می رسد که بخش عمده ای از جهان به سمت ناسیونالیسم در حال حرکت کردن هستند. در چنین فضایی که هر بازیگری به دنبال این باشد که ساز خود را کوک کند، امکان تنش میان کنشگران عرصه بین المللی بسیار شدت خواهد گرفت. این شاید باعث شود تا جهان به صورت مشابه به دوران پیش از جنگ جهانی دوم بازگردد که قدرت ها در آن دوران نیز هر یک فقط منافع خود را دنبال می کردند. تعارضات حاصل از این دوران حل و فصل نشد مگر پس از وقوع یک جنگ ویرانگر در سال 1939.
تاثیرترامپیسم ناسیونالیسم بر ایران
پیروزی ترامپ یا پیروزی جریان ملی گرا در آمریکا و حتی هر کجای دیگر عرصه بین الملل، برای جمهوری اسلامی ایران، هم می تواند تهدید باشد و هم می تواند فرصت قلمداد گردد. این یک فرصت است؛ از این جهت که توجه بیشتر به مسائل داخلی و ضعف داخلی آمریکا توسط ترامپ و حضور کمتر در عرصه بین المللی، برای کشورهایی که موجودیت خود را در ضدیت با آمریکا تعریف کرده اند، یک فرصت است. این فرصت در رقابت و خصومت با آمریکا به ایران یک فضا و فرصت تنفس می دهد. به جای اینکه آمریکایی ها به فعالیت های ایران در غرب آسیا بپردازند، ممکن است در این نوع نگاه، بیشتر معطوف به داخل آمریکا باشد.
این برای کشورهایی که از یکجانبه گرایی و مداخله گرایی آمریکا در دهه های اخیر ناراضی بودند، فرصت خوبی است. اما این رویکرد آمریکا یک تهدید است؛ زیرا این نوع نگاه به عرصه بین المللی، باعث نوعی پشت پا زدن به منش ها و رفتارهای بین المللی گرایانه و تن دادن به خواست دیگران و صرف نظر کردن از یک سری منافع مشترک خواهد شد. این یعنی یکجانبه گرایی آمریکایی. اگر چه جمهوری اسلامی ایران، هیچگاه راضی به حضور آمریکا در منطقه نبوده و همیشه سیاست ایران خروج آمریکا از منطقه بوده است، اما در یک دوره انتقالی از زمانی که آمریکا به عنوان قدرت هژمون منطقه بوده است و تازمانی که آمریکا نظم جدیدی در غرب آسیا را شکل دهد، خلاء ناشی از کاهش حضور آمریکا به عنوان قدرت هژمون در منطقه باید توسط بازیگران منطقه ای پر شود که ممکن است این بازیگران وارد رقابت ها و منازعات خونین با یکدیگر شوند. مثلا اگر نظم آمریکایی غرب آسیا در دهه های گذشته تمام مناسبات را در چارچوب حضور آمریکا تعریف می کرد، در زمان این کاهش حضور، ممکن است ایران با عربستان، ترکیه با ایران، ایران با اسرائیل و... در منطقه وارد منازعه با یکدیگر شوند تا این خلاء قدرت را پر کنند و بنابراین یک دوره هرج و مرج ممکن است در این دوران در منطقه رقم بخورد.
از این رو به دنبال این کاهش نقش آفرینی آمریکا در منطقه غرب آسیا، سرنوشت منطقه را آن قدرتی رقم خواهد زد که از یک منازعه بزرگ، پیروزمندانه خارج شده است. این خلاء قدرت و کاهش حضور آمریکا در منطقه می تواند یک تهدید و خطر باشد و به این معنا باشد که ضرورتاً کاهش حضور آمریکا در منطقه به معنای افزایش صلح و ثبات در عرصه بین المللی نیست. این کاهش حضور می تواند حتی نا امنی ها را افزایش دهد. این بحث می تواند در سطح کل نظام بین الملل نیز رخ دهد و به هر حال گفته شده که بحران ها همواره در زمان انتقال سیستمی به سیستم دیگر رخ می نمایند. اگر آمریکا در فضای ناسیونالیستی که جهان را در بر گرفته بخواهد حرکت کند، نظم قرن بیستمی تغییر خواهد کرد و نظمی قرن بیست و یکمی مستقر خواهد شد که می تواند تبعات و خطرهای بسیاری را برای همه کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران در بر داشته باشد.
سه ترامپ و یک تروریسم
آمریکا در آینده برای مبارزه با تروریسم برنامه خاص خود را خواهد داشت. همین طور که اکنون به بهانه مبارزه با تروریسم، صدور روادید را از برخی کشورها، محدود کرده است. البته باید در نظر داشته باشیم که اکنون با سه ترامپ روبه رو هستیم که برای یک پدیده، یعنی تروریسم برنامه می دهد. ترامپ اول، ترامپی است که نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود. او یک ادبیات خاصی را به کار می برد و یک وعده های خاصی را می داد. ترامپ دوم، ترامپ دوره انتقالی بود. این دوره، حدود یک ماه و نیم به طول انجامید. ترامپ سوم نیز، با ریاست جمهوری او آغاز شده است. در ترامپ اول، وی صحبت هایی را مطرح می کرد که مورد پسند ایران و روسیه بود .او در مبارزه با تروریسم، به نوعی حرف دل جبهه مقاومت را می زد. ترامپ اول مطرح می کرد که روسیه و ایران در حال جنگ با داعش هستند و باید از آن ها مبارزه با تروریسم را یادگرفت. این ترامپ، در مبارزه با تروریسم، امیدهایی را ایجاد کرده بود.
این امید ایجاد شده بود که سیاست های دوگانه دوران اوباما در مبارزه با تروریسم، پایان یابد. اما در ترامپ دوم، در مبارزه با تروریسم، تغییر چندانی در سیاست های اعلامی او شاهد نبودیم. اما در ترامپ سوم، در همان ابتدای کار و در آغاز فعالیت های خود، ترامپ از یک عبارت ترسناک استفاده کرد. او در صحبت های آغازین خود در مراسم تحلیفش از عبارت «اسلام رادیکال تروریست» یاد کرد. گرچه ترامپ عزم جدی تری در مبارزه با تروریسم دارد، اما وصل کردن صفت اسلامی به واژه تروریست، برای اولین بار بود که رخ می داد. این نوع نگاه و مطرح شدن این عبارت، این خطر را دامن می زند که همان مسئله تروریسم که در دیدگاه های ترامپ اول، امیدها را زنده کرده بود، در ترامپ سوم ضد اسلام و مسلمانان دنبال شود.
همین مفهوم تروریسم، می تواند به مطرح شدن مسائلی نظیر ممنوعیت ورود طیف خاصی به بهانه مبارزه با افراط گرایی شود. امروز، شاید جنگ های تمدنی که هانتینگتون آن را مطرح می کرد، بیش از همیشه متوجه ایرانیان و نظایر آن است. اما در کلان ماجرا، باید این را در نظر گرفت که ترامپ یا ناسیونالیست ها خواهان نوعی تغییر نظر در رویکردها هستند؛ اما هنوز معلوم نیست که در جدال نهایی میان جریان های بین الملل گرا در آمریکا و جریان های ناسیونالیست در این کشور، کدام طیف پیروز خواهد شد. نتیجه انتخابات آمریکا نشان داد که ناسیونالیست ها در فرآیند انتخابات توانستند با اتکا به آرای الکترال پیروز شوند، اما این به این معنی نیست که بین الملل گرایانی که سالیان سال ساختار سیاسی آمریکا را بر پایه مداخله در خارج از مرزهای آمریکا ساخته اند، ناکامی خود را پذیرفته و پا پس بکشند. موفقیت جریان ناسیونالیستی شاید در آمریکا به این بستگی دارد که این جریان بتواند در پاسخ گفتن به مطالبات مردم، موفق عمل کند. شاید ناسیونالیست گرایان مجبور به عقب نشینی شوند و دوباره ابتکار عمل به بین الملل گرایان سپرده شود، که در این صورت شرایط تصمیم گیری ترامپ نیز تغییر خواهد کرد. شاید در آینده، ترامپ ناسیونالیست، به سبب برخی ناکارآمدی ها در سیستم تصمیم سازی هایش در سطح داخلی، رفتار سیاسی خودرا تغییر دهد و عرصه را برای بین الملل گرایان، بیشتر باز بگذارد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: