ملانیا ترامپ؛ بانویی در سایه

همه‌چیز درباره «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا و دولتش عجیب‌وغریب است؛ حتی نگاه همسرش به نقش جدیدش به‌عنوان «بانوی اول» آمریکا؛ او می‌خواهد کیلومترها دورتر از همسرش، ایفاگر نقش جدیدش باشد. به باور کارشناسان، این مسئله از همان ابتدا، او را از تمام بانوان نخست آمریکا متمایز می‌کند.

کد خبر : 620727
روزنامه شرق: همه‌چیز درباره «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا و دولتش عجیب‌وغریب است؛ حتی نگاه همسرش به نقش جدیدش به‌عنوان «بانوی اول» آمریکا؛ او می‌خواهد کیلومترها دورتر از همسرش، ایفاگر نقش جدیدش باشد. به باور کارشناسان، این مسئله از همان ابتدا، او را از تمام بانوان نخست آمریکا متمایز می‌کند.
«ملانیا ترامپ» از همان ابتدای کاندیداتوری دونالد ترامپ جنجال‌آفرین بود. از همان روزهای نخست بسیاری او را شایسته همراهی نمی‌دانستند و بر این باور بودند که ملانیا هیچ سابقه و فعالیت سیاسی‌اي در کارنامه خود ندارد و به‌همین‌دلیل نمی‌تواند مانند دیگر زنان کاخ سفید در کنار همسرش قرار بگیرد. بسیاری او را با «میشل اوباما»، همسر «باراک اوباما»، سلف دونالد ترامپ و «هیلاری کلینتون»، همسر «بیل کلینتون»، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، مقایسه می‌کنند و می‌گویند: «این دو توانستند نگاه همسرانشان را به برخی از رویدادها و سیاست‌ها تغییر دهند، اما ملانیا هیچ نگاه سیاسی‌اي ندارد و نمی‌تواند مانع سیاست‌های جنجالی همسر عجیب و غریبش شود».
ترامپ پس از مراسم تحلیف وارد کاخ ریاست‌جمهوری آمریکا در واشنگتن شد، اما ملانیا با شکستن رسوم چندین‌ساله اعلام کرد که حداقل تا پایان مدرسه پسرش، «بارون»، در نیویورک زندگی می‌کند. این تصمیم ملانیا او را از دیگر بانوان اول سابق آمریکا متمایز می‌کند؛ هم میشل اوباما و هم هیلاری کلینتون. میشل و هیلاری در شرایط مشابه تصمیم‌های مشابهی را اتخاذ کردند و شخصیت یکسانی داشتند. مدل سابق و شهروند اسلوونیایی آمریکا حتی در کمپین انتخاباتی همسرش نیز متفاوت بود و تا پیش از آنکه دونالد ترامپ به چهره‌ای جذاب و مورد توجه تبدیل نشده بود، به ‌دلیل بی‌تجربگی در امور سیاسی حتی نمی‌دانست برای موفقیت همسرش باید چه راهکاری را در نظر بگیرد.
از اسلوونی تا آمریکا
ملانیا ترامپ، متولد ۲۶ آوریل ۱۹۷۰، مانکن سابق اسلوونیایی و امروز همسر ابرتاجر املاک و مستغلات آمریکایی، دونالد ترامپ، است. ترامپ، ملانیا را اولین‌بار در سال ۱۹۹۰ ملاقات و در سال ۲۰۰۵ در کلیسای اسقفی در «پالم بیچ» فلوریدا ازدواج کردند. همسر دونالد ترامپ در حالی اکنون بانوی اول ایالات متحده است که چگونگی آشنایی‌اش با دونالد ترامپ همچنان یک معماست. همسر ۴۵ ساله ‌میلیاردر ۶۹ ساله آمریکایی تنها در بخشی از مبارزات انتخاباتی حزب جمهوری‌خواه حاضر شد و در این موارد انگشت‌شمار هم حاضر نشد اطلاعات خصوصی‌اي درباره خود و گذشته‌اش بیان کند.
افراد نزدیک به ملانیا معتقدند که مدل اسلوونیایی را نباید اصلا دست‌کم گرفت. او همانند همسر «جان اف کندی»، رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا، زیبا و درعین‌حال بسیار باهوش است. همچنین دورماندن او از رسانه‌ها را نباید بی‌اهمیت دانست؛ ملانیا همیشه و در هر فرصت مناسبي نظرات خود را بیان می‌کند. ملانیا مسلط بر زبان‌های اسلوونیایی، انگلیسی، صربی، فرانسوی و آلمانی است و شاید در آینده بتواند در کاخ سفید مفید واقع شود. بااین‌‌حال گفته می‌شود، یکی از دلایلی که او از همراهی همسرش در بیشتر محافل عمومی خودداری می‌کند، لهجه غلیظ اوست.
او در حکومت کمونیستی یوگسلاوی پرورش یافت و کاملا دور از زرق‌‌و‌برق دنیای مد در نیویورک، دوران کودکی خود را در یک ساختمان بتنی تحت حکومت دیکتاتوری «تیتو» گذراند. او پس از «لوئیزا آدامز»، رئیس‌جمهور ششم آمریکا، نخستین بانوی کاخ سفید از یک کشور کمونیستی است. او از پسرش یک «ترامپ کوچک» ساخته است؛ بارون، پسر ۹ ساله ملانیا و دونالد همانند پدرش کت‌‌وشلوار می‌پوشد و به گلف علاقه‌مند است؛ او ندیمه‌های خود را اخراج و همانند پدرش از هر چیزی انتقاد مي‌كند. ملانیا درباره او می‌گوید: «بارون یک پسربچه شورشی، وابسته و باهوش است. بارون عقاید ثابتی دارد و دقیقا می‌داند که چه می‌خواهد. گاهی او را «دونالد کوچولو» می‌نامم. از نظر فیزیکی او به هردو ما رفته، اما به‌دلیل شخصیتش است که او را این‌گونه می‌نامم».
مطبوعات آمریکا ملانیا را یک افسونگر می‌دانند، گذشته از زیبایی، او توانایی بالایی در جذب افراد دارد، به‌‌گونه‌ای که همسر سابق «روپرت مرداک»، غول رسانه‌ای آمریکا، او را زنی حامی، مادری مهربان و انسانی دوست‌داشتنی تعبیر کرده است. او از سخنان همسرش درباره مهاجران حمایت می‌کند؛ ملانیا در مصاحبه با شبکه «ام‌اس‌ان‌بی‌سی» از مواضع تند همسرش درباره مهاجران غیرقانونی مکزیکی حمایت کرد و گفت: «هرکسی برای ورود به آمریکا باید مجوز داشته باشد».
تفاوت چشمگیر با میشل اوباما
او از همان روزهای نخست که کنار همسرش قرار گرفت، جنجالی شد. هنگامی که دونالد ترامپ نامزدی‌اش را در ژوئن ٢٠١٥ اعلام کرد، ملانیا حتی روی صحنه در کنار همسرش نیامد و جایش را به «ایوانکا ترامپ»، دختر عزیزدل پدر و مشاورش، داد.
با اینکه ملانیا ١٢ سال با ترامپ زندگی کرده است، اما همسر سوم او محسوب می‌شود. او که از سال ٢٠٠٦ به‌طور رسمی یک شهروند آمریکایی به‌شمار می‌رود، دومین بانوی اول کاخ سفید است که خارج از خاک آمریکا متولد شده است. به‌همین‌دلیل، او از نظر بسیاری از آمریکایی‌ها برای این عنوان مناسب نیست؛ در حقیقت آنان نمی‌خواهند فردی با چنین ویژگی‌اي در این مقام جای بگیرد.

از سوی دیگر، سخنرانی ملانیا در نشست جمهوری‌خواهان در حقیقت کپی از سخنرانی میشل اوباما در سال ۲۰۰۸ بود. بخشی از سخنرانی او که درباره مبارزه برای حصول موفقیت، خوشبختی خانواده‌ها و کودکان در آمریکا بود، دقیقا همان حرف‌های همسر رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا بود، اما با این تفاوت که میشل اوباما هشت سال پیش با تمام قدرت و با شدت هرچه‌تمام‌تر و با اعتقاد و اعتماد کامل سخنرانی کرد، اما ملانیا علاوه بر سخنرانی بدون شور و حرارت، کاملا مشهود بود که هیچ اعتقادی به سخنانی که می‌گوید ندارد؛ حتی بالاتر از آن، این بود که اعتمادی به خود و گفته‌هایش هم ندارد. ملانیا در سخنرانی‌ها کاملا بسته عمل و کمتر از دست‌هایش استفاده می‌کند، اما نقطه مقابل ملانیا، میشل اوباماست که گرم و پرشور و فعال و باز عمل می‌کند، احساسات خود را بروز می‌دهد و آنچه که به زبان می‌آورد، از قلبش نشئت می‌گیرد. میشل در ارتباط چشمی گرم و صمیمی بسیار توانمند است و تکیه بر ظاهر خیلی جذاب و فریبنده خود ندارد؛ اما در ملانیا شاید مغرور از چهره خود و مانکن‌بودنش، این حس‌وحال را نه در سیمایش و نه در نگاهش نمی‌توان دید و احساس کرد. در سال ١٩٩٩، زمانی که دونالد ترامپ در رؤیای نامزدشدن در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا بود، ملانیا به یکی از رسانه‌ها گفت: «اگر دونالد پیروز شود، او بانوی‌اولی بسیار سنتی مانند «بتی فورد»، همسر «جرالد فورد» یا «ژاکلین کندی» خواهد شد».

«کاترین جیلیسون»، رئیس بخش تاریخ دانشگاه «اوهایو» و نویسنده مقالات متعدد درباره بانوهای اول کاخ سفید می‌گوید: «اکنون زمان آن رسیده که تمامی چارچوب‌ها فروبریزد؛ فکر می‌کنم بعد از ملانیا ترامپ دیگر نقشی تحت این عنوان نداشته باشیم».
«جاسون میلر»، یکی از سخنگوهای ترامپ، می‌گوید: «تغییر مدرسه بارون در میان‌ترم بسیار حساس است». همچنین ملانیا ترامپ در گفت‌وگویی با هفته‌نامه «ویکلی» تأکید می‌کند: «بارون، اولویت ماست و در این سن به ما احتیاج دارد. او در خانه به والدینش نیاز دارد و دوست دارم در این شرایط تا جایی که امکان دارد مانند دیگر کودکان به صورت عادی زندگی کند». «انتیا مک‌بریج»، رئیس دفتر «لورا بوش»، همسر «جورج بوش»، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا که از آن زمان تاکنون در کاخ سفید کار می‌کند، می‌گوید: «میشل اوباما به دلایل مختلف رسیدگی به خانواده‌اش را به تأخیر می‌انداخت، اما در مواقع ضروری تصمیمی را می‌گرفت که در نهایت مناسب تمامی اعضای خانواده بود».

اما اکنون اینکه چگونه ملانیا در کاخ سفید حاضر می‌شود و وظایف عمومی‌اش را انجام می‌دهد برای همه نامشخص است. بانوی اول آمریکا معمولا پذیرای ميهمانان رسمی است و به‌نوعی وکیل رئیس‌جمهور به‌شمار می‌رود. میشل اوباما در پروژه‌های مختلف بسیار فعال بود، اما به‌طور مشخص بانوی اول کاخ سفید وظیفه رسمی و کار مشخصی ندارد.

حتی اگر مهاجرت او را از اسلوونی و صحبت‌های دونالد ترامپ را مبنی‌بر اخراج مهاجران، به‌ویژه مکزیکی‌ها و ساختن دیواری حائل را نادیده بگیریم، او باز هم نمی‌تواند مانند میشل اوباما محبوب باشد. یکی از دلایل این محبوبیت‌نداشتن، حمایتش از دونالد ترامپ بود، آن‌هم در زمانی که فایل صوتی‌اي از او منتشر شده که بسیار نامناسب درباره زنان و روابط خاصش با آنان صحبت می‌کرد؛ این در حالی بود که ملانیا پیش از آن بارها در حمایت از مبارزه با آزار جنسی تويیت کرده بود و حمایت او از همسرش در بحبوحه کمپین انتخاباتی‌اش برای اکثر آمریکایی‌ها تنها یک معنا داشت و آن، حمایت از بزرگ‌ترین متجاوز بود. او در حقیقت نتوانست مانند میشل اوباما بر همسرش کنترل داشته باشد. میشل قبل از آنکه اوباما وارد كارزار رقابت‌های ریاست‌جمهوری شود، او را متقاعد به ترک سیگار کرده بود.
تأثیرگذاری در کاخ سفید

برخی از کارشناسان بر این باورند که به‌طور معمول نمی‌توان نقش ثابتی را برای بانوی اول کاخ سفید تعریف کرد. آنان برای اثبات حرف خود می‌گویند که تعریف این نقش برای هیلاری کلینتون با میشل اوباما کاملا متفاوت بود، اما به باور شهروندان آمریکایی، بانوی اول آمریکا نماینده مردم این کشور در جهان است و به‌طور معمول باید منعکس‌کننده رفتار مردم آمریکا باشد.

«روبین گیوان»، برنده‌ جایزه‌ پولیتزر، درباره تغییر نقش بانوی اول به روزنامه آمریکایی «واشنگتن‌پست» می‌گوید: فکر می‌کنم تمامی بانوان اول معاصر در شکل‌گیری انتظارات مردم نسبت به این نقش تأثیر داشته‌اند. ژاکلین کندی در اسطوره‌سازی درباره ریاست‌جمهوری بسیار مهارت داشت، آن‌چنان‌که درحال‌‌حاضر انتظار داریم بانوی اول در هر دوره در کاخ سفید بتواند برخی تغییرات فرهنگی، ایجاد کند. به نظر من، «نانسی ریگان» نقش گوش رئیس‌جمهور را ایفا می‌کرد و باعث شد بفهمیم بانوی اول تا چه حد می‌تواند قدرتمند باشد. فکر می‌کنم برخی از آنها نشان دادند نباید این نقش را دست‌کم گرفت و به آن بی‌اعتنا بود. هیلاری کلینتون به همه نشان داد زنان نباید با گذشتن از دروازه‌ کاخ سفید، زندگی حرفه‌ای‌شان را رها کنند؛ چه آنها سیاست را در دستور کارشان قرار دهند یا نه، بانوی اول به‌عنوان یک تریبون قوی تلقی می‌شود و آنها ملزم به استفاده از آن هستند. او ادامه می‌دهد: «اما به‌‌تدریج، با تکامل سبک زندگی زنان، این نقش هم تکامل یافته است، ولی این تکامل‌ها، آنچنان بر حقایق زندگی واقعی زنان تأثیر نگذاشته‌اند. ملانیا اما گذشته‌ای غیرمعمول دارد؛ هم به‌عنوان یک مهاجر و هم اینکه بخشی از صنعت مد بوده است که از لحاظ سیاسی یک نقطه‌ضعف تلقی می‌شود. هیچ‌یک از بانوان دیگر، این‌چنین مستقیما در فرهنگ عامه حضور نداشته‌اند.
ایوانکا به‌جای ملانیا
دراین‌میان از همان ابتدا بسیاری معتقد بودند که نقش سنتی ملانیا به‌عنوان بانوی اول آمریکا را «ایوانکا ترامپ»، دختر عزیز ترامپ، برعهده خواهد گرفت و درواقع او میزبان ميهمانان کاخ سفید خواهد بود. البته این مسئله در تاریخ آمریکا بدون مانند نیست؛ زمانی که ژاکلین کندی به مسافرت می‌رفت، مادر یا خواهر جان کندی، وظایف او را برعهده می‌گرفتند. همچنین زمانی که «بتی تورمن» در خانه‌اش در میسوری بود، دخترش، «مارگارت»، وظیفه پذیرایی از ميهمانان هری تورمن را داشت. حتی گاهی «جولی نیکسون» وظایف مادرش «پات نیکسون» را انجام می‌داد. این در حالی است که ایوانکا به‌عنوان یک فعال اقتصادی موفق و مادر سه فرزند، توانسته تا حدودی حمایت زنان را جلب کند که بسیاری از آنها به‌خاطر اظهارنظرها و رفتار آقای ترامپ با زنان از او دل خوشی ندارند.

هفته‌نامه «وینتی‌فیر» در زمان رقابت‌های انتخاباتی، او را «همسر نیابتی» آقای ترامپ توصیف کرده و نوشت: «به نظر می‌رسد کارزار تبلیغاتی دونالد ترامپ برای رساندن پیام خود به مردم ترجیح می‌دهد به‌جای همسرش از ایوانکا استفاده کند».

ایوانکا زیرکانه از پدرش محافظت می‌کند و نقطه‌ضعف‌های او را می‌پوشاند. ایوانکا در مصاحبه‌ای با هفته‌نامه «ساندی‌تایمز» گفت، پدرش همواره حامی فمینیسم بوده و «او یکی از دلایل اصلی است که توانسته‌ام زنی باشم که امروزه می‌بینید». همچنین در شرایطی که دونالد ترامپ در طول کارزار انتخاباتی به تبعیض جنسیتی و بدرفتاري با زنان متهم شد، ایوانکا تلاش می‌کرد تا حمایت زنان را جلب کند. او در سخنرانی‌اي در ماه جولاي گفت: «خانواده‌های آمریکایی به کمک نیاز دارند. سیاست‌هایی که به رشد و شکوفایی زنان صاحب فرزند کمک می‌کند نباید فقط برای عده‌اي معدود، بلکه بايد برای همه فراهم باشد. سیاست‌مداران از دستمزد برابر برای زنان صحبت می‌کنند، اما پدرم این روش را در تمام دوره مدیریتش در تمام شرکت‌های خود اجرا کرده است».

اما باوجود تمامی این سخنان، برخی بر این باورند که ملانیا می‌تواند در نقش جدیدش موفق عمل کند، حتی اگر در زمان غیبتش، ایوانکا عهده‌دار امور او باشد. «کیت اندرسون» که تاکنون چندین کتاب درباره بانوان اول کاخ سفید نوشته، می‌گوید، «خانم ترامپ بسیار شبیه لورا بوش خواهد بود و بر شادابی و آرامش همسرش متمرکز می‌شود، نه مانند کندی، فورد یا خانم اوباما که بیشتر دوست داشتند ایفاگر نقش‌های پیچیده باشند». او بر این باور است که خانم ترامپ، شخصیتی دوگانه دارد و برای تأیید حرفش جمله‌ای از ملانیا ترامپ را بازگو می‌کند؛ «من انتخاب نکردم که وارد دنیای سیاست و سیاست‌بازی شوم؛ سیاست‌مداربودن، شغل اصلی همسر من است».

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: