مرد ایجاز و اصالت/ آقا گفتند از ادبیات وارداتی بی نیاز شدیم

آنچه که جناب آقای بهبودی را در تاریخ معاصر ما بزرگ می‌کند کار بزرگی است که با چندنفر از همکاران و همفکرانشان پیش بردند. رهبری فرمودند که کشور را از ادبیات وارداتی بی‌نیاز کردید. این ادبیات مبتنی بر انقلاب اسلامی است مبتنی بر تخیل نیست و خودش را نسبت به حوادث اجتماعی متعهد می‌داند.

کد خبر : 619716
سرویس فرهنگی فردا: عصر امروز در دومین برنامه اوج هنر قرار است از هدایت‌الله بهبودی به پاس یک عمر فعالیت در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع‌مقدس تقدیر شود. محسن مومنی شریف، رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و همکار چندین و چندساله هدایت الله بهبودی است که به واسطه همین همکاری طولانی مدت با حجم فعالیت‌های او و اخلاق و شخصیت آقای بهبودی آشنایی دارد. در گفتار زیر برخی توصیفات محسن مومنی درباره هدایت الله بهبودی را می‌خوانیم:
1. سابقه آشنایی من با آقای بهبودی نزدیک به سی سال می‌شود، خب سی سال به اندازه یک عمر است، مخصوصا برای جوانان ما که سنی کمتر از سی سال دارند. به هرحال در این سی سال به ایشان نزدیک بودم. ایشان یک شخصیت با کلاس، خواستنی، باوقار و در یک جمله اصیل هستند. ایشان انسانی بسیار اهل مراقبت هستند، شاید بتوانم بگویم من در این سی سال یکبار غیبت و بدگویی کسی را از ایشان نشنیدم. بارها هم از این منظر به رفتار ایشان دقت کردم، مواقعی که این گونه مسائل مطرح می شود از خود عدم علاقه نشان می‌دهند، در مجالسی از دیگرانی صحبت می‌شود که اتفاقا در حق آقای بهبودی کوتاهی و جفایی داشتند، ولی من ندیدم ایشان پشت سر آن‌ها بدگویی کند. شاید به خاطر همین مراقبت هست که اهل خلوت هستند. برخلاف خیلی از ماها دوستان زیادی ندارند. دوست داران آقای بهبودی زیادند اما دوستان ایشان که باهم حشر و نشر داشته باشند، خیلی کم هستند. وقتی صحبت می‌کند مخلص کلام را می‌گوید. اهل تأنی هستند. ایشان معمولا کم حرف می‌زنند. مختصر حرف می‌زنند. ایجاز یکی از ویژگی‌های آقای بهبودی هست.
2. آنچه که جناب آقای بهبودی را در تاریخ معاصر ما بزرگ می‌کند کار بزرگی است که با چندنفر از همکاران و همفکرانشان پیش بردند. رهبری فرمودند که کشور را از ادبیات وارداتی بی‌نیاز کردید. این ادبیات مبتنی بر انقلاب اسلامی است مبتنی بر تخیل نیست و خودش را نسبت به حوادث اجتماعی متعهد می‌داند. وجه غالب این ادبیات تفکر انقلاب اسلامی است. من این را لطف خدا به تاریخ مان می‌دانم. اگر این ادبیات به وجود نمی‌آمد نسل جوان با واقعیت‌های انقلاب اسلامی آشنا نمی‌شد و برای بنده که در محور این کارها هستم شگفت انگیز است. من احساس می‌کنم ایشان متن این حوادث را می‌بینند و با اتفاقات دفاع مقدس و تجارب رزمندگان همذات پنداری دارند. این از هنر اقای بهبودی و همکارانشان هست که حق این مطلب ادا نشده و دانشگاه‌های ما در معرفی این ادبیات کوتاهی کردند. خوشحال هستیم که این ادبیات مورد طبع مردم مشکل پسند ما قرار گرفته است.
3. خود جناب بهبودی قلم پالوده‌ای دارند. طبع شعر دارند. ولو شعر هم نگفته باشند. می‌توان به آثار ایشان و سرمقاله‌هایی که برای کمان می‌نوشتند اعتنا کرد، این‌ها مانیفست ما در حوزه ادبیات هست که طبیعتا به وجود خود ایشان برمی‌گردد. نگاه ایشان به جامعه و مسائل متکلفانه نیست. ایشان دانشمند و عالم‌اند. هم در حوزه تاریخ و هم در ادبیات. از وقتشان خوب استفاده می‌کنند، خیلی دم دست نیستند. آقای بهبودی مرد کارهای بزرگ است و به حاشیه‌ها نمی‌پردازد. در گویا سازی اسناد، ساواک در کتابی که برای رهبری نوشتند، در کمان و در دفتر ادبیات انقلاب هر کدام به تنهایی از پروژه‌های بزرگی هستند که این امور پرداختند.
4. او زندگی و هدفش در هم آمیخته است. انقلاب اسلامی را باور داشته و به آن ایمان دارند. به عهدی که بستند وفادار مانده‌اند، از زمانی که روزنامه نگار بوده‌اند تا اکنون که در این مسیر هستند اینها صدای کسانی شدند که اگر نبودند این صداها شنیده نمی‌شد. صدای رزمندگان، صدای مردم عادی، صدای مبارزان ما در رژیم ستمشاهی و صدای مردمی که در انقلاب بودند. پیش از این‌ها تفکری وجود داشت که وقتی می‌خواستند دنبال خاطرات بروند سراغ کسانی می‌رفتند که از یک طبقه خاصی هستند. اما ایشان به متن جامعه رو کردند و مردم خودشان را در این آثار می‌بینند.
5. از ویژگی های جناب آقای بهبودی، سرهنگی و جناب کمری این است که ظرفیت تعریف‌ها و بحث‌هایی که درباره‌شان می‌شود را دارند. من ندیدم از این تعریف‌ها استفاده کنند، انصافا متواضع‌تر شدند. یک شب خاطره‌ای در محضر رهبری بودیم که ایشان فرمودند اگر من شاعر بودم برای آقای بهبودی و سرهنگی و قدمی شعر می‌گفتم. اینها خدا خدا می‌کردند که این صحبت‌ها از رهبری در تلویزیون پخش نشود. برخی یک عکس با رهبری دارند و از آن استفاده می‌کنند. اما ندیدم از این‌ها استفاده کنند.
6.در ابتدای مسئولیت بنده این دوعزیز آقای سرهنگی و بهبودی آمدند پیش من و گفتند اگر شما ما را به دژبانی دفتر حوزه هنری بگذاری می‌پذیریم. من هیچگاه همچین جسارتی نمی‌کردم اما این دو بزرگوار تعارف نمی‌کردند؛ بارها من این خضوع را در این‌ها دیدم.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: