مدیر یک مدرسه شبانه روزی: نان خشک میفروشم تا هزینه مدرسه را تأمین کنم
قصه تحصیل دانشآموزان روستایی، قصهای پر غصه است. برای خیلی از دختران و پسران روستایی مدرسه رفتن و پشت میز و نیمکت نشستن آسان نیست، پسر روستایی که باشی وقتی 12 یا 13 ساله شدی باید کمک خرج خانواده باشی و دختر روستایی که باشی باید قید تحصیل در دبیرستان را بزنی و با اجبار خانواده خانه بخت را انتخاب کنی
او به وضعیت خانوادههای این روستا اشاره میکند و میگوید: «خانوادههای روستایی وضعیت مالی خوبی ندارند. همه آنها کشاورز یا دامدار هستند. برخی دیگر هم در کورههای آجرپزی کار میکنند و کارگرند. خودتان فکر کنید که مگر چقدر می توان از کشاورزی و دامداری درآمد داشت. خیلیها با من تماس گرفتند و گفتند که ما هزینه خورد و خوراکمان را هم نداریم چطور میتوانیم 150 هزار تومان به مدرسه کمک کنیم. پدران کشاورز میآیند مدرسه و میگویند که خشکسالی بوده و کشاورزی ما خوب نبوده، پول نداریم.خب، من ناچارم قبول کنم و از راه دیگری برای این مدرسه درآمد زایی داشته باشم. برای همین از خیلیها پول نگرفتم چون اصلاً دلم نمیخواست که بچههای آنها هم سرنوشت پدر و مادرشان را داشته باشند.» آنطور که این خانم معلم میگوید، برخی از دانشآموزان، موظف به پرداخت هزینه خوابگاه و غذای خود شده اند؛ دانشآموزانی که اغلب از قشر ضعیف جامعه هستند، حال جای این سؤال است که دانشآموزانی که اغلب از خانوادههای فقیر و قشر کشاورز جامعه هستند چگونه برای ادامه تحصیل در این مدارس به عبارتی دولتی قادر به پرداخت شهریههای سنگین خود میشوند؟: «اجباری در گرفتن شهریه نیست. هر طوری که باشد هزینههای خوابگاه را پرداخت میکنم. اجازه نمیدهم دانشآموزان از چرخه تحصیل باز بمانند.ما بهترین امکانات را به دانشآموزانمان ارائه میکنیم اما شنیدهام برخی از مدارس شبانه روزی مشکلات بسیار زیادی دارند. در برخی از روستاها امکانات خوابگاههای دانشآموزی روز به روز بدتر شده و از اتاق محل سکونت تا کیفیت غذا نیز پایین بوده و تعداد نفرات بیش از ظرفیت اتاق است. البته یکی دیگر از مشکلات این است که در روستای ما دبیرستان پسرانه وجود ندارد و دانشآموزان مجبور هستند با طی مسافتی طولانی به روستایی دیگر بروند تا در آنجا تحصیل کنند.» مدارس شبانهروزی کشور که بهمنظور تحت پوشش قراردادن دانشآموزان مناطق روستایی و عشایری کشور راهاندازی شده، حالا با مشکلات و کمبودهای متعددی مواجه است البته چندی پیش مسئولان آموزش و پرورش اعلام کردند که دو درصد از بودجه آموزش و پرورش به این مدارس برای بهبود شرایط اختصاص مییابد، اما مشکلات آنقدر زیاد است که این بودجه کفاف دخل و خرج آنها را نمیدهد: «وجود حداقل امکانات بهداشتی از قبیل حمام و سرویسهای بهداشتی مناسب، مربیان بهداشت و خوابگاههای استاندارد از ملزومات اولیه هر مدرسه شبانه روزی است اما بیشتر مدارس موجود از حداقل این امکانات بیبهرهاند. همچنین کمبود بودجه سرانه، پرداخت دیرهنگام همین بودجه اندک، پراکندگی نامناسب، کمبود امکانات زیرساختی و وضع نامناسب تغذیهای از جمله مشکلات مدارس شبانهروزی است.»
وی تأکید میکند: «دانشآموزان بیشتر اوقات به دلیل کمبود جا با یکدیگر مشکل پیدا می کنند و معمولاً مشکلات عدیدهای برای آنان به وجود میآید اما چارهای نیست و مجبور به تحمل هستند هر چند عدهای نیمههای راه درس را رها کرده و ترجیح میدهند ازدواج کنند.»
وی میگوید: «نخستین مسأله در این روستاها ترک تحصیل نابجا است. دانشآموزان در سن 12 سالگی عقد میکنند و سال بعدش هم عروسی. برخی از دانشآموزان سال دوم و سوم ازدواج کردند و سال چهارم حامله شدند. نمیتوانم از مدرسه هم بیرونشان کنم چرا که خیلی هایشان استعداد درس خواندن دارند.» مدیر این مدرسه شبانه روزی از آرزوهای دختران این مدرسه میگوید: «خیلی هایشان دوست دارند ادامه تحصیل دهند اما متأسفانه فقر خانواده موجب میشود که برخی از آنها ازدواج کنند. یکی از دانشآموزان چند روز پیش عقد کرد، دختری با استعداد که با التماس از من میخواست که با خانوادهاش صحبت کنم که شوهرش ندهند البته که حرفهای من با خانواده اثری نداشت و این دختر ازدواج کرد و دیگر هم به مدرسه نیامد او همیشه دلش میخواست وکیل شود. خیلی از دختران ازدواج را دوست ندارند اما به خاطر خانواده و بویژه فشار پدر راهی خانه بخت میشوند.»