قناعت ؛گمشده عروسی های میلیاردی
از کنار تالار عروسی که رد میشوید صدای موسیقی و شادی مدعوین را میشنوید و هر چند لحظه یکبار، مهمانی جدید را میبینید که از در تالار وارد میشود تا به جمع داخل تالار بپیوندد و مانند دیگران از این شور و نشاط محظوظ شود.
کد خبر :
619662
روزنامه خراسان: از کنار تالار عروسی که رد میشوید صدای موسیقی و شادی مدعوین را میشنوید و هر چند لحظه یکبار، مهمانی جدید را میبینید که از در تالار وارد میشود تا به جمع داخل تالار بپیوندد و مانند دیگران از این شور و نشاط محظوظ شود. چند ساعت بعد زوجی جوان از اینجا راهی خانه بخت میشوند و مهمانان هم به خانه خود باز خواهند گشت. چه عروسی گرانقیمت تمام شود و چه ارزان، تاثیر خاصی در خوشبختی زندگی عروس و داماد نخواهد داشت. پس چرا عدهای در هر شرایط مادی اصرار بر تجملات بسیار گزاف دارند؟ شاید خیلیها باور نکنند یک شب جشن و شادی میتواند با تأکید بیش از حد بر تجملگرایی، مرادف با پرداخت ارقامی بسیار هنگفت، حتی بالغ بر صد میلیون و حتی بیشتر باشد. در اینجا به مواردی که در برخی جشنهای عروسی برگزار میشود اشاره میکنیم تا علت بالا بودن این ارقام مشخص شود.لباس عروس: لباسهای عروس مارکدار که بنابر سفارش عروس طی دو هفته وارد میشود و شامل بهترین تور، حریر، سنگدوزی و امکان تغییر سایز است، میتواند تا 30 میلیون تومان هزینه در بر داشته باشد؛ اما گذشته از لباسهای سفارش خارج، مزونهای گرانقیمت داخلی هم، با بهکارگیری
بهترین پارچه، شنل، تور و وسایل زینتی، لباسهایی با قیمت بالغ بر هفت میلیون تومان آماده میکنند.کت و شلوار داماد: کت و شلوارهای شیک با قیمت معقول در بازار زیاد است، اما کت و شلوار مارکدار ایتالیایی میتواند رقمی هنگفت، بالغ بر 15 میلیون در بر داشته باشد. قیمت کفش چرم مارکدار دستدوز، پیراهن و دیگر موارد افزوده هم، حدود پنج میلیون محاسبه میشود.حلقه عروسی: قیمت طلا مشخص است، اما اگر قرار بر خرید یک حلقه درشت ایتالیاییِ کار شده باشد، آن وقت دیگر این قیمت چندان مشخص نخواهد بود. هستند حلقههایی که تا حدود 25 میلیون تومان قیمت دارند. اگر قرار باشد صاحب این حلقه یک دست سرویس طلا با همین شرایط طلب کند، دیگر هزینه سر به آسمان خواهد کشید.کارت عروسی: جشن عروسی گرانقیمت، مستلزم کارتی است که نوعی دعوتنامه درخور محسوب شود. هستند کارتهایی که تا 30 هزار تومان هزینه در بر دارند. گاهی کارتها را داخل صندوقچههایی قرار میدهند که همان صندوقچهها هم، هریک مبلغی حدود 355 هزار تومان قیمت دارند.آرایشگاه عروس: در قیمت آرایشگاهها تفاوتهای چشمگیر دیده میشود؛ اما عروسسراهای گرانقیمت با محاسبه گریم عروس و کار بر پوست و کرایه
تاج، گاه قیمت را به پنج میلیون تومان هم میرسانند. این در حالی است که به دلیل وجود آرایشگاهها و عروس سراهای فراوان، به راحتی میتوان کیفیت کار مشابه را، با قیمتهای به مراتب پایینتر پیدا کرد.پیرایش داماد: ظاهرا نباید کار زیادی داشته باشد، اما به تازگی در برخی آرایشگاههای مردانه، کار بر مو و چهره داماد و انجام انواع ظریفکاریها، مبلغ را به حد دو میلیون تومان هم رسانده است.هزینه تالار: اگر از نوع گران انتخاب شود، هزینهاش سربه فلک خواهد زد. ماشین آخرین مدل، همراه گلآرایی، خواننده، مجری، سفره عقد، شام و میوه، هدیه به مهمان، توزیع گل، عکسبرداری و فیلمبرداری، نورپردازی و پروجکشن، مهماندار، کیک عروسی، پارکینگ اختصاصی و سایر موارد، به مراتب بالاتر از 500 میلیون تومان هزینه در بردارد.
چشم و همچشمی والدین
حمید لاجوردی 25 سال داشت که ازدواج کرد. او چند سال بود با وام، یک خودرو تهیه کرده بود و با همان وسیله نقلیه در آژانس کار میکرد. پساندازش در این چند سال، آنقدر نبود که به راحتی بتواند هزینه پول پیش خانه و مخارج اولیه زندگی را بپردازد. با این حال، برای برگزاری جشن عروسی خود سنگتمام گذاشت و مجللترین مجلسی را که برایش شدنی بود برپا کرد. او تا چند سال برای گذران زندگی مشکل داشت؛ به خصوص برای آن جشن وام گرفته بود و تا مدتها زیر فشار پرداخت مبلغ آن قرار داشت. با این حال، هرگز از برگزار کردن آن مجلس پشیمان نشد، زیرا میدانست والدینش عمری آرزوی شرکت در جشن عروسی باشکوه پسرشان را داشتهاند. به راستی آیا این نوع آرزوی پدر و مادر برای فرزند درست است؟ والدین باید برای فرزندان خود آرزوی خوشبختی و سعادت داشته باشند، نه تجملگرایی و برنده شدن در مسابقه توجه به مادیات و ظاهرگرایی. به گفته سونیا رشید، کارشناس ارشد مشاوره، برخی والدین اصرار دارند حسرتهایی را که خود در زندگی کشیدهاند در زندگی فرزند جبران کنند و با چشم و همچشمی و رقابتهای ناسالم، نیازهای بیمارگونه خود را ارضا کنند. این نوع رقابت به نبود اعتماد به
نفس و عزتنفس برمیگردد. فردی که از لحاظ عزتنفس مشکل دارد، تلاش میکند خود را از هر لحاظ مورد تایید همه قرار دهد و نقایص درونی خود را در این زمینه با تجملات پرکند. اگر والدین یا خود عروس و داماد، اسیر چنین مشکلاتی هستند؛ باید به خودشناسی بپردازند و سعی بر کشف توانمندیهای خویش داشته باشند تا بتوانند عزتنفس از دست رفته خود را پیداکنند. راه ارضای مشکلات روحی را باید در درمانهای روانی جست و نه هزینههای گزاف!
تقلید از دیگران
مریم رسایی میگوید: ما همیشه رسم داریم جشن عروسیهای فامیل را در باغهایی بزرگ و مجلل برگزار میکنیم و تا آنجا که برای هر کدام از ما مقدور است، این جشن را سنگین اجرا میکنیم. من خودم با یکی از خواستگارانی که داشتم، بر سر همین مسئله به توافق نرسیدم و کار به عروسی نکشید، اما مهم نیست. در فامیل ما رسم نیست جشن عروسی کمهزینه برگزار شود. باز هم مشکل تقلید ناسالم؛ چون در فامیل یک یا دو نفر کاری را انجام دادهاند، بقیه هم باید به همان روال پیش بروند وگرنه انگشتنما میشوند. به گفته سونیا رشید، ریشه این نوع تقلید در این است که فرد به رشد عاطفی و بلوغ فکری مناسب نرسیده است. به طور طبیعی، تقلید میان تمام کودکان وجود دارد، اما همزمان با رشد فرد و رسیدن به بلوغ، نیاز به تقلید کمرنگتر میشود و شخص مایل است هویت واقعی خود را بروز دهد. افرادی که خود را اسیر مشکل تقلید میبینند باید به کمک مشاور، خود را بهتر بشناسند و به بلوغ کافی برسند تا دیگر مجبور نباشند مسیر زندگیشان را، براساس تقلید از دیگران پیدا کنند.
یک شب، گرانتر از چندسال
آزاده مهرپرور تعریف میکند: به شوهرم چیزی حدود 120 میلیون تومان ارث رسیده بود. شوهرم نیمی از آن را در جریان کار بازرگانی انداخت. نیم دیگر را هم صرف برگزاری باشکوهترین جشن عروسی ممکن کرد. من اصراری برای این کار نداشتم، اما شوهرم یک کلام میگفت که باید جشن عروسی ما شبی تکرار نشدنی برای کل فامیل باشد. به همین دلیل او همه چیز را از گرانترین نوع ممکن انتخاب و مهمانان بسیاری هم دعوت کرد. آن شب به هر نحو که بود گذشت، اما از فردای آن مشکلات شروع شد. ما زندگی را در خانه کوچک اجارهای در محلهای پایین شروع کردیم و برای گذران زندگی مجبور بودیم بسیاری از خواستههایمان را نادیده بگیریم. شرایط هنگامی دشوارتر شد که شوهرم در کارش با کسادی و ورشکستگی مواجه شد و ما دیگر از آن به بعد، زندگی را با سختترین مشکلات ممکن سپری میکردیم. از آن پس، من هر روز حسرت میخوردم که چرا چنین جشنی برگزار کردیم و ای کاش همه چیز را به مراتب ارزانتر میگرفتیم، اما در عوض الان مقداری پسانداز داشتیم.سونیا رشید این گونه مخارج سنگین برای جشن عروسی را، موجب استرس و مخل آرامش در زندگی میداند. به گفته او زن و شوهر جوانی که طی یک جشن عروسی
گرانقیمت راهی خانه بخت میشوند، دوست دارند زندگی خود را هم با شرایطی همسطح شب عروسی پیش ببرند و از همان حد امکانات، بهرهمند باشند؛ اما وقتی با واقعیتهای زندگی روبهرو و مجبور میشوند در خانهای کوچک و شرایطی کاملاً متفاوت زندگی و از مهمانان خود پذیرایی کنند، احساس اضطراب و ناراحتی میکنند. اقوام و آشنایانی که در جشن عروسی گرانقیمت آنها شرکت داشتهاند هم، توقع دارند این زوج جوان را در زندگی مرفه ببینند و وقتی وضعیت آنها را متفاوت از سطح توقع خود مشاهده میکنند، احتمالا رفتاری بروز میدهند که میزان استرس و ناراحتی آنها را افزایش میدهد. به این ترتیب، جشن عروسی گران و سنگینتر از میزان توان عروس و داماد میتواند تا مدتهای طولانی تاثیر استرس زا و اضطراب آفرین در زندگی آنها داشته باشد.
راههایی برای کنترل هزینه جشن عروسی
زمان جشن: هزینه جشن عروسی در فصل تابستان و اعیاد گرانتر است. از این گذشته، تالارها معمولا در تعطیلات آخر هفته هزینهای دو برابر روزهای میان هفته دریافت میکنند. با تعیین تاریخی مناسب میتوان به اندازه چشمگیری از هزینه جشن ازدواج کاست.لباس عروسی: هیچ دلیلی ندارد برای لباسی که قرار است تنها یک شب پوشیده شود و نگهداریاش مرادف با اشغال بخش زیادی از کمد لباس هاست، هزینهای سنگین پرداخت شود. با مبلغی حدود 500 هزار تومان میتوان لباسی مناسب برای یک شب کرایه کرد.حلقه عروسی: حلقههای شیک و ساده در قیمتهای نازل فراوان است. حلقه قرار است نماد تعهد به همسر در انگشت عشق باشد و نه نمادی برای تجملگرایی و تحمیل بیشترین حد هزینهها. آرایشگاه: عروس سراهای فراوانی هستند که در آنها دختران جوان به عروسی زیبا تبدیل میشوند؛ اما چون نام آنها به اندازه آرایشگاههای بسیار معروف شناخته نشده است، هزینهای به مراتب کمتر دریافت میکنند. خوشبختانه آن قدر تعداد این آرایشگاهها زیاد است که با کمی تحقیق، به راحتی میتوان موردی مناسب پیدا کرد.تعداد مهمانان: قرار نیست تمام انسانهایی که در حلقه آشنایان دور و نزدیک عروس و داماد
میگنجند، در جشن عروسی حضور داشته باشند. کاستن تعداد مهمانها به معنای کم کردن هزینه عروسی است.
توصیه به قناعت
خوشبختانه ما در کشوری اسلامی زندگی میکنیم و یکی از توصیههای جدی دین به ما، قناعت کردن است. پیامبراکرم (ص) می فرمایند: خوشا به حال آن که با اسلام هدایت شود و معیشت او به حد کفاف باشد و قناعت کند. حضرت علی (ع)نیز، فرموده اند: به آنچه داده شدی، قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان شود. امام صادق(ع) هم میفرمایند: هر که به معاش اندک خدا راضی شود، خدا هم به عمل اندک او راضی میشود. با توجه به این مسئله، برای هر زوج جوان در هر شرایط مادی بهتر است زندگی خود را به جای ریخت و پاشهای بیهوده و مادیگرایانه، با قناعت و توجه به معنویات شروع کنند تا بتوانند در زندگی مشترک طعم حلاوت واقعی را بچشند.