آتش‌نشان‌ها فریاد زدند نروید اما مردم رفتند

شوک ناشی از ویرانی پلاسکو آرام گرفته اما بحران آن حالاحالاها قصد آرام‌گرفتن ندارد. زن میان‌سالی که ١٤ سال در ساختمان پلاسکو کار کرده است، در گفت‌وگویی کوتاه با خبرنگار ما از جزئیات حادثه و چگونگی کارش در این ساختمان که حالا ویرانه‌ای از آن باقی مانده است، می‌گوید. او همچنان مضطرب است و می‌گوید نمی‌داند از این پس باید چه کند.

کد خبر : 619166
روزنامه شرق: : شوک ناشی از ویرانی پلاسکو آرام گرفته اما بحران آن حالاحالاها قصد آرام‌گرفتن ندارد. زن میان‌سالی که ١٤ سال در ساختمان پلاسکو کار کرده است، در گفت‌وگویی کوتاه با خبرنگار ما از جزئیات حادثه و چگونگی کارش در این ساختمان که حالا ویرانه‌ای از آن باقی مانده است، می‌گوید. او همچنان مضطرب است و می‌گوید نمی‌داند از این پس باید چه کند.
چند سال در پلاسكو مغازه داشتيد؟
نزدیک به ٥٠ سال قبل مغازه خریدیم از صاحب اصلی‌اش. ما یک مغازه در زیرزمین خریداری کردیم، طبقه‌بالايي‌ها هم به ما فخر مي‌فروختند، من زيرزمين مغازه داشتم. ما ماهي‌فروشي داشتيم. ايران‌آكواريوم اينجا مال ما بود و از كساني بوديم كه پمپ و لوازم فرانسوي وارد مي‌‌كرديم، ٤٠ سال ماهي‌فروشي داشتيم و بعد مغازه‌مان را لباس‌فروشي كرديم.
شما هم زمان آتش‌سوزي اينجا بوديد؟
بله، من سر چهارراه ايستاده بودم و ديدم آنهايي كه داخل بودند چطور رفتند زير آوار. صبح اول وقت كه آمده بودم، ديدم فقط يك ماشين آتش‌نشاني نردبان‌دار آمده است اما ساعت يازده‌و‌ربع، هفت، هشت تا ماشين بودند كه نردبان داشتند. يكي از آنها هم از دورتر آب مي‌پاشيد. هرچه هم داد مي‌زدند و به مردم می‌گفتند نرويد، كسي گوش نمي‌كرد. قبل از اينكه ساختمان بريزد، مأموران آتش‌نشاني با بلندگو التماس مي‌كردند كه بيرون برويد؛ خطرناك است. اصلا انگار در آن چهار طبقه رقص آتش بود اما كسبه چون مداركشان مانده بود، به سروصورتشان مي‌زدند و داخل مي‌رفتند تا چك و سفته‌هايشان را بردارند، شغل لباس، شغل بسیار بدي است.
كسي از همسايه‌ها زير آوار گير كرده است؟
آن آقايي كه در تأسيسات بود، زیر آوار مانده است. او سال‌ها بود كه در كنار ما كار و خيلي به ما کمک مي‌كرد، حتي در دكان قفل مي‌ماند، او براي ما باز مي‌كرد.
نگهبان را مي‌گوييد كه ٣٥ساله بود؟
نه آن مسن‌تر بود، تقريبا هم‌سن من بود.
شما هم گاوصندوق داشتيد؟
صبح به مسجدي در ميدان سپاه رفتيم و گفتيم چه چيزهايي در دكانمان است؛ يك‌سري حرف به ما زدند، اينها مهم نيست؛ كاش اين جوان‌ها نمرده بودند.
الان كه اين اتفاقات افتاده، چه پيامي براي آتش‌نشانان داريد؟
دلم مي‌خواهد بروم پايشان را ببوسم و بشویم. من ديدم كه اين آتش‌نشان‌ها چقدر فعاليت مي‌كنند؛ سخت است آدم از درون بسوزد و نتواند داد بزند.
مسئولان چه كارهايي براي شما انجام دادند؟

الان خيلي شرایط براي ما سخت است. مسئولان این ساختمان اصلا به ما محل نگذاشتند، ‌حتي خودمان نفری ١٠، ٢٠ ميليون داديم حوض‌ها و سنگ‌هاي ساختمان را درست كرديم.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: