صالحی؛ دیپلمات متخصص

او آداب‌دان است، حدومرزها را می‌شناسد و شهرت مثبت را هم دوست دارد. شاید به همین دلیل هم بود که سال پیش در اقدامی کم‌سابقه بنای زدن نامش بر سردر یک گالری به سرش افتاد. دست‌به‌کار شد و موزه «هدایا و نشان‌های علی‌اکبر صالحی» را در قزوین به راه انداخت تا نمایشگاهی بیافریند از همه هدایا و نشان‌های لیاقتی که در تمام سال‌های نقش‌آفرینی‌اش در سیاست خارجه کشور به دست آورده یا خواهد آورد.

کد خبر : 619165

روزنامه شرق، فرزانه آیینی : او آداب‌دان است، حدومرزها را می‌شناسد و شهرت مثبت را هم دوست دارد. شاید به همین دلیل هم بود که سال پیش در اقدامی کم‌سابقه بنای زدن نامش بر سردر یک گالری به سرش افتاد. دست‌به‌کار شد و موزه «هدایا و نشان‌های علی‌اکبر صالحی» را در قزوین به راه انداخت تا نمایشگاهی بیافریند از همه هدایا و نشان‌های لیاقتی که در تمام سال‌های نقش‌آفرینی‌اش در سیاست خارجه کشور به دست آورده یا خواهد آورد.

بهانه اگر ترامپ برجام را پاره کند! او دیپلماتی است مبادی آداب، هم خشمش و هم هیجانش را کنترل می‌کند و خوب می‌داند رسانه و فراتر از آن عالم دیپلماسی از او چه انتظاری دارد، به همین دلیل هم می‌آید، قاطعانه و بی ‌حرف اضافه اعلام موضع می‌کند. بهانه امروز ما برای پرداختن به کارنامه خبری صالحی، سخنان اخیرش در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی کانادایی سی‌بی‌سی است که گفت: «اگر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید آمریکا، برجام را پاره کند، ایران می‌تواند به‌سرعت فعالیت‌های هسته‌ای خود را به حالت اول بازگرداند».

شناسنامه صادره از کربلا چهارم شهریورماه سال ١٣٢٨ ؛ یعنی ٦٧ سال پیش در کربلا به دنیا آمد. او نواده محمدصالح برغانی‌قزوینی - از روحانیون بنام امامیه در قرن سیزدهم است- و پدرش، احمد صالحی، خواهرزاده میرزامحمدحسین سیفی‌قزوینی، مشهور به عمادالکتاب- از استادان نامدار خوشنویسی کشور- است. او تا ٩ سالگی در کربلا بود تا اینکه خانوادگی به ایران بازگشتند و ساکن تهران شدند. دیپلمش را که گرفت، باز هم عزم سفر کرد و این‌بار برای تحصیل در رشته فیزیک راهی دانشگاه آمریکایی بیروت شد.

٢٢ساله بود که در رشته فیزیک لیسانسه شد و یک سال بعد برای ادامه تحصیلاتش باز هم راهی بیروت شد و با مدرک دکترای هسته‌ای در سال ٥٦ به تهران بازگشت. ٢٨ ساله بود که در مقام دانشیار راهی دانشگاه صنعتی شریف شد. او دو دوره ریاست این دانشگاه را در دست گرفته؛ یک‌بار در فاصله سال‌های ٦١ تا ٦٣ و دومین‌بار هم در سال‌های ٦٨ تا ٧٢، صالحی در کل شش سال رئیس دانشگاه صنعتی شریف بوده است. همسرش، زهرا رادا است و در قریب به نیمی از مأموریت‌های خارجی، به‌ویژه کشورهای آفریقایی و اسلامی علی‌اکبر صالحی را همراهی کرده، آنها سه فرزند- دو پسر و یک دختر- دارند.

کارنامه: مدیریت منهای سیاست کارنامه کاری علی‌اکبر صالحی گواهی است بر مدیریت بی‌حاشیه و جدای از جناح‌بندی‌های سیاسی. او پرسابقه‌ترین سکاندار سازمان انرژی هسته‌ای است که ورای سیاست و صف‌بندی‌هایش، مورد اعتماد دولت و رئیس‌جمهورها قرار می‌گیرد. شاید این اعتماد ریشه در نسب او -جدش، محمدصالح برغانی‌قزوینی- دارد و شاید هم دوری خودش از عالم سیاست‌ورزی جناحی.

او همواره مورد اعتماد شخصیت‌های نظام بوده است؛ چه در زمانی که در دانشگاه بود و در اواسط دهه ٦٠ ریاست دانشگاه صنعتی شریف را رها کرد و همراه هیئتی به آمریکا رفت تا از تحصیل‌کردگان وطنی خارج از کشور هیئت علمی برای دانشگاه‌ها برگزیند و چه زمانی که محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت دهم، پس از استعفای غلامرضا آقازاده، او را که سابقه مدیریت در دولت اصلاحات را داشت به همراهی برگزید.صالحی یا از سیاست فراری است یا از حاشیه‌سازی، به همین دلیل هم نمی‌شود و نمی‌توان برای او برچسبی یافت که در دسته‌بندی‌های حزبی جای بگیرد.

اولین سمت دولتی او جدای از جایگاه علمی‌اش در دانشگاه‌ها، به دولت اصلاحات برمی‌گردد که از سوی رئیس دولت اصلاحات در سال ٧٧ به‌عنوان نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برگزیده شد. او تا سال ٨٢ در این سمت بود. این انتصاب مقدمه‌ای شد برای نقش‌آفرینی منسجمش در سال‌های بعد در پرونده هسته‌ای ایران. صالحی به‌عنوان نماینده ایران در آژانس معاهده ان‌پی‌تی را امضا کرد.

سال ٨٢ که به تهران برگشت و جایش را به پیروز حسینی داد، یک قدم به دولت اصلاحات نزدیک‌تر شد و به‌عنوان مشاور بین‌الملل کمال خرازی، وزیر وقت امور خارجه، برگزیده شد و در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشور به ریاست حسن روحانی نقش‌آفرینی کرد. دولت نهم که به ریاست محمود احمدی‌نژاد مستقر شد و منوچهر متکی وزیر خارجه شد، پیگیری روند مذاکرات هسته‌ای ابتدا به علی لاریجانی به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی و سپس به سعید جلیلی، واگذار شد و او هم جایگاهش را از دست داد، به همین دلیل هم دعوت اکمل‌الدین احسان‌اوغلو، دبیرکل وقت سازمان کنفرانس اسلامی، برای معاونتش را پذیرفت. او چهار سال معاون دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی بود تا اینکه در سال ٨٨ با استعفای غلامرضا آقازاده از ریاست سازمان انرژی اتمی، او به دولت دهم پیوست و سکانداری سازمان انرژی اتمی را به کارنامه‌اش اضافه کرد.

صالحی قریب به ١٨ ماه در این سمت بود تا اینکه با برکناری پرحاشیه منوچهر متکی در سال ٨٩ از وزارت خارجه، با حفظ سمت به سرپرستی وزارت امور خارجه برگزیده شد و چند ماه بعد هم به‌عنوان وزیر پیشنهادی احمدی‌نژاد از مجلس رأی اعتماد گرفت. به‌این‌ترتیب او در سال ٩٠ رسما سکاندار وزارت امور خارجه شد. وزارت‌نشینی او بی‌حاشیه هم نبود. او به دلیل انتصاب محمدشریف ملک‌زاده، از یاران اسفندیار رحیم‌مشایی، به سمت معاونت اداری و مالی وزارت امور خارجه به‌شدت مورد هجمه قرار گرفت و از سوی نمایندگان مجلس تهدید به استیضاح شد. هرچند مشخص بود که این انتصاب نه با نظر وزیر که با فشار رئیس دولت صورت گرفته است. او تا سال ٩٢ و وزارت محمدجواد ظریف، اداره این وزارتخانه را برعهده گرفت. او در سال ٩٢ به پاس نقش‌آفرینی‌اش در سیاست خارجه کشور، نشان خدمت به جمهوری اسلامی را گرفت و یک‌سال بعد هم در دهمین جشنواره ملی قهرمانان صنعت ایران، قهرمان قهرمانان نام گرفت.

با روی‌کارآمدن دولت حسن روحانی، صالحی نه‌تنها از نقش‌آفرینی در سازمان انرژی اتمی و پرونده هسته‌ای بازنماند، بلکه به صندلی ریاست این سازمان برگشت و نقش‌آفرینی‌اش در پرونده هسته‌ای در قالب تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان دوچندان شد. او در تفاهم هسته‌ای لوزان و سپس برجام همراه و همگام تیم مذاکره هسته‌ای بود و هست. همراهی‌ای که باعث شد او چندین دور مذاکره حساس را با «ارنست مونیز» وزیر وقت انرژی آمريكا تجربه کند. همین همراهی‌ هم سبب حملات حامیان دوآتشه محمود احمدی‌نژاد مانند مهدی کوچک‌زاده و روح‌الله حسینیان در مجلس نهم به او شد. مثلا در روزی که او برای ارائه گزارش درباره مذاکرات با غرب بر سر برجام راهی بهارستان شده بود؛ با برخورد‌های تندی روبه‌رو شد به‌گونه‌ای که حتی صدای این مرد همیشه‌آرام نیز درآمد. او در صحن علنی مجلس گفت:‌ «دیروز دیدم در تلویزیون برای من آرزوی مرگ می‌شد! مردی می‌گفت که من ٦٦ سالم است و تا ٣٠ سال دیگر که موعد پایان اجرای برجام است، من دیگر زنده نخواهم بود! آخر این چطور تحلیلی است؟ مگر عمر دست خدا نیست؟ شما از کجا می‌دانید که من ٣٠ سال بعد زنده هستم یا نه؟ امروز در مجلس مردی با قسم جلاله به من می‌گوید که در قلب رآکتور اراک روی تو سیمان می‌ریزیم و تو را می‌کشیم! این نحوه سخن‌گفتن است؟» این سخنان بازتاب وسیعی در فضای مجازی و رسانه‌ای داشت و نام علی‌اکبر صالحی را بیش از پیش مطرح کرد. نکته جالب این بود که یک روز بعد از این جنجال، حسینیان در بیمارستان بستری شده و صالحی به عیادتش رفت و این بازید او را محبوب‌تر از پیش کرد.

مواضع

هیچ‌کس باور نمی‌کرد ملت ایران که چنین تحت فشار تحریم‌های ظالمانه قرار دارند، قریب به ٧٣ درصد در انتخابات ریاست‌جمهوری به پای صندوق‌های رأی بیایند./ نشست خبری، مرداد٩٢. «عراق نمونه‌ای از دموکراسی» است که صداهای مختلف را در خود جمع کرد و با مدیریت تکثرگرایی توانست نمونه‌ای از آزادی در منطقه را به رخ جهانیان بکشاند./ تیتر آنلاین، دی ٨٩. زمانی که وزیر شدم از سابقین به نیکی یاد کردم و وقتی آقای موسویان را گرفتند و به او اتهام جاسوسی زدند، بنده اعلام کردم که ایشان را جاسوس نمی‌بینم./ خبرگزاری مهر، مرداد ٩٢. در زندگی درصدد بودم که برای رضای خدا کار کنم چراکه اگر رضایت او جلب شود، بقیه کارها هموار خواهد شد./ پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، بهمن ٨٨. هيچ‌وقت فردی نبودم که بخواهد خودش را درگیر جناح‌بندی‌های سیاسی و بگومگو‌های سیاسی کند و علاقه‌ای هم ندارم به این بگومگوها. در هرجایی هم که بودم سعی کردم کارم را خوب انجام دهم./ گفت‌وگو با مشرق، فروردین ٩٢. این قانون {آیسا} اکنون وجود دارد اما رئیس‌جمهوری آمریکا آن را ملغی اثر کرده است و فعلا آثاری مترتب بر آن واقف نیست اما اگر دوباره عملیاتی و اجرائی شود، نقض صریح برجام است./ خبرگزاری آنا، آذر ٩٥.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: