ثروت هشت نفر معادل نیمی از جمعیت دنیا

«بیداد کده ای » است این دنیا که برخی «دهکده جهانی» می خوانندش! جایی که ثروت تنها 8 نفر معادل نیمی از جمعیت جهان یعنی 3 میلیارد و 600 میلیون نفر است.

کد خبر : 616896
روزنامه خراسان: «بیداد کده ای » است این دنیا که برخی «دهکده جهانی» می خوانندش! جایی که ثروت تنها 8 نفر معادل نیمی از جمعیت جهان یعنی 3 میلیارد و 600 میلیون نفر است.
براساس تازه ترین آمار «آکسفام» که یک سازمان غیردولتی انگلیسی است مجموع ثروت این هشت نفر بالغ بر 425 میلیارد دلار می شود، بهت آورتر و تامل برانگیزتر از این ماجرا، سرعت رشد و افزایش بسیار نگران کننده شکاف بین اکثریت مردم جهان با ثروتمندان است، چرا که بنابر گزارش آکسفام در سال 2010 یعنی تنها حدود 7 سال پیش ، ثروت 388 نفر از ثروتمندان جهان با ثروت 50 درصد جمعیت مردم جهان برابری می کرده و حالا ثروت 8 نفر معادل ثروت نیمی از مردم جهان شده که این آمار از شدت بسیار نگران کننده رشد شکاف و نابرابری بین اکثریت مردم با تعداد معدودی از ثروتمندان جهان حکایت می کند.
این شکاف عمیق درآمدی حتما و حتما مشکلات پیدا و پنهان فراوانی برای مردم، ملت ها و جامعه جهانی به وجود آورده و پس از این نیز می تواند موجبات بروز مسائل و مشکلات فراوان تری را فراهم کند، این مهم می طلبد که نخبگان و کارشناسان و برنامه ریزان در سطوح مختلف تصمیم سازی تمهیداتی بیندیشند و لااقل برای جلوگیری از هرچه عمیق تر شدن این شکاف و گسترش هرچه بیشتر بی عدالتی حاکم، گام هایی بردارند.
روزانه 25هزارنفر درجهان از گرسنگی جان می بازند
لزوم توجه سازمان های بین المللی و حقوق بشری و سیاستمداران و سران و مسئولان کشورهای مختلف جهان به این مسئله مهم آن گاه روشن تر می شود که توجه کنیم در شرایطی ثروت 8 نفر از ثروتمندان، با نیمی از ساکنان کره زمین برابری می کند که طبق برخی آمار منتشر شده حدود 1 میلیارد و هفتصد میلیون نفر انسان در فقر به سر می برند و تاسف بارتر این که براساس آمار سال 2008 سازمان ملل متحد، روزانه 25 هزار نفر انسان فقط به خاطر گرسنگی جان می بازند!!
و مسلم است که مرگ حتی 1 انسان به خاطر فقر و گرسنگی بسی تاسف بار است چه رسد به جان باختن روزانه چند هزار انسان بر اثر گرسنگی که این فاجعه ای بس هولناک و شرم آور است برای انسانیت و خصوصا مدعیان حقوق بشر!
طرفه این که مجموعه این آمارها، آن چیزی است که بدان ها دست یافته شده و معلوم نیست که در این بلبشو و بی عدالتی گسترده جهانی و «بیداد»های آشکاری که در حق انسان و انسانیت می شود چه واقعیت ها و آمارهای دست نیافته و گفته نشده ، پنهان شده و «ناپیدا» وجود دارد! نکته تامل برانگیزتر دیگر این که فاجعه جان باختن روزانه چند هزار انسان به خاطر فقر و گرسنگی در عصر و دنیایی رخ می دهد که به گفته برخی کارشناسان علم ارتباط، رشد و گسترش پرشتاب وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها، و خصوصا فضای مجازی، دنیای بزرگ و زمین پهناور محل سکونت بیش از 7 میلیارد انسان را در عصر کنونی به «دهکده ای» جهانی تبدیل کرده و انواع وانبوه اطلاعات و اخبار در چشم به هم زدنی از یک سوی زمین به دیگر سوی زمین قابل ارسال است و پر واضح است اخبار بسیار مهمی مانند جان باختن روزانه چند هزار انسان بر اثر فقر و گرسنگی، چیزی نیست که سازمان های حقوق بشری و بین المللی و سران و مسئولان کشورها از آن بی اطلاع باشند خصوصا سران دولت هایی که به انحاء مختلف از قبیل تحمیل جنگ و خون ریزی و گسترش خشونت به وسیله مزدوران خود در جای جای دنیا خون ریزی و جنگ افروزی می کنند، و از یک سو ثروت و سرمایه های برخی کشورها را به تاراج می برند و از طرق مختلف از جمله فروش انواع سلاح و تجهیزات جنگی ثروت و سرمایه ملت ها را به کیسه خود می ریزند و از دیگر سو به گسترش شکاف اقتصادی و درآمدی و فقر و گرسنگی دامن می زنند.
بگذریم از تلاش بی وقفه و بی امان صاحبان کارتل ها و تراست ها برای تشویق و ترغیب هرچه بیشتر و دامن زدن به مصرف و «مصرف زدگی» در بین مردم کشورهای مختلف و مهم تر از آن تبلیغات آشکار و پنهان و موثر هنرمندانه!! آنان برای تغییر «سبک زندگی» ملت های مختلف و تحمیل و تزریق تدریجی سبک زندگی مطابق با فرهنگ و سبک زندگی مدعیان آقایی و کدخدایی جهان!
اما این که چه باید کرد تا حداقل کمی از شدت رشد و افزایش شکاف اقتصادی و درآمدی و گسترش بی عدالتی در بین مردم جهان کاسته شود موضوعی است که باید از ابعاد و زوایای گوناگون و توسط کارشناسان و نخبگان و برنامه ریزان مورد توجه جدی قرار گیرد و سیستم و تفکری بر اقتصاد جهان، و وجدان دولتمردان، سیاستمداران و خصوصا مدعیان حقوق بشر حاکمیت پیدا کند تا به مهمترین وظیفه انسانی خود یعنی تلاش برای حفظ جان انسان ها و جلوگیری از جان باختن افراد به خاطر فقر و گرسنگی عمل کنند.
ضرورت تولید ثروت
و البته در این نوشتار شاید لازم باشد به بحث ثروت و تولید ثروت و شفافیت در این موضوع مهم از زاویه ای دیگر نیز نگریست، که در این باب به چند اشاره و جمله کوتاه بسنده می کنم.

1 - تولید ثروت پاک و مشروع و ایجاد کار و اشتغال و درآمدزایی نه تنها لازم و ضروری است بلکه دانش، مهارت و هنری است که همگان از آن برخوردار نیستند. 2 - قطعا تولید ثروت برای جامعه انسانی، نیازمند وجود زمینه های مناسب و موثر، تلاش ، همت، ابتکار، خلاقیت و ریسک پذیری است و همه این ها با کسالت و تنبلی و تن به کار و تلاش و فعالیت ندادن هیچ میانه ای ندارد. 3 - آنچه وجدان پاک و فطرت سالم انسانی با آن مخالف است کسب ثروت های نامشروع و استفاده و برخورداری از رانت های اطلاعاتی و اقتصادی و ... است. نه تلاش مجدانه برای کار و کارآفرینی و ایده پردازی و تولید ثروت های مشروع . 4 - قطعا حساب ثروت ها و «پول های کثیف» به دست آورده شده از تجارت های کثیف مانند قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و اعضای بدن انسان و ... با تولید ثروت از راه «ایده پردازی» در زمینه های گوناگون علمی، صنعتی، کشاورزی، خدماتی و ... کاملا متفاوت است. 5 - این نکته نیز کاملا درست است که برای آحاد جامعه در هر جای جهان به فراخور توان و استعداد افراد باید بسترها و فرصت های مناسب اقتصادی از طرف دولت ها برای تامین معیشت و تولید ثروت قرار گیرد و هیچ گاه نمی توان و نباید همت و تلاش و استعداد و پشتکار افراد را برای کسب موفقیت در زمینه های مختلف از جمله تولید ثروت پاک و مشروع را نادیده گرفت. 6 - ای کاش در همه جهان و همچنین در کشور عزیزمان ایران آمار و اطلاعات ثروت ها و درآمدهای کلان شفاف و روشن باشد و کارآفرینان و نخبگان و تولیدکنندگان ثروت های پاک و مشروع، قدر بینند و محترم شمرده شوند و اما خیانت کنندگان به اموال عمومی، غارتگران سرمایه های کشورها و مردم اولا دستشان از رانت ها و چپاول گری ها کوتاه و ثانیا هرچه سریع تر به اشد مجازات موثر و بازدارنده محکوم شوند تا شاید بساط این «بیداد» بی عدالتی در جهان برچیده شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: