خشمتان را مدیریت کنید
ما در دنیای امروز طوری به استرس عادت کردهایم که گویی از وجود آن بیخبریم. استرس از عوامل زمینهساز خشمگین شدن آنی است.
روزنامه آرمان: ما در دنیای امروز طوری به استرس عادت کردهایم که گویی از وجود آن بیخبریم. استرس از عوامل زمینهساز خشمگین شدن آنی است. خشم، احتمالا واقعیترین احساس انسان است و چگونگی کنترل آن برای همه ما ضروری است. بهطور کلی، انسانها باید بیاموزند که دق دلیهایشان را سر هم خالی نکنند. در این مقاله شما را با انواع خشم و بهترین راه مدیریت آن آشنا میکنیم.بر خلاف اضطراب و افسردگی، علم پزشکی تا کنون هیچ دارویی برای درمان خشم کشف نکرده است. میان تمام احساسات منفی، خشم ویرانگرترین آنها است، چون میتواند منجر به رفتارهای فیزیکی خشونتآمیز شود. وقتی کسی را به شرکت در کلاس مدیریت خشم دعوت میکنند، نتیجه کار اغلب ناامیدکننده میشود. برای مقابله با خشم، باید راههای بهتری وجود داشته باشد.نخستین گام در بررسی خشم، این است که ببینید خشم شما تا کجا پیش رفته است. خشم درجاتی دارد و حتی کاربردهای عملی هم برای آن وجود دارد، بنابراین نمیتوانیم برای تمام درجات خشم، یک نسخه بپیچیم. مقیاس زیر به شما یک دید تقریبی میدهد تا بتوانید انواع خشمهای قابل کنترل و غیر قابل کنترل را بشناسید. نشانههای خشم قابل کنترل دائم شکایت میکنید و عیبجو هستید. از خشم برای ترساندن بقیه استفاده میکنید تا کار خودتان راه بیفتد. از خودتان و کمبودهایتان خشمگین هستید. خشم خود را با تمام بدیهای موجود مقایسه میکنید و آنگاه توجیهی برای آن پیدا میکنید. از خشم استفاده میکنید تا در موقعیتهای رقابتی، خودتان را بالا بکشید. خشم در اینجا محرک شماست. نشانههای خشم غیرقابل کنترل خشم شما توهینآمیز است و به اطرافیان شما آسیب میرساند. مرتبا حین رانندگی از این و آن خشمگین میشوید و دعوا به راه میاندازید. خشم بر شما غلبه میکند و جای منطق را میگیرد. عادت دارید از خط قرمز عبور کنید و مرتکب خشونت فیزیکی هم بشوید. از درون احساس خشم میکنید و نمیدانید چه باید بکنید.خشم غیرقابل کنترل نوعی از خشم است که جامعه را بر هم میزند و نشاندهنده درجهای از اختلال روانی است که از حوزه خوددرمانی و حتی کمک خیرخواهانه خانواده و دوستان هم خارج است. در این وضعیت تنها مداخله حرفهای لازم است. تنها نکته امیدوار کنندهای که وجود دارد این است که بعضی افرادی که دچار خشم عمیق بودهاند توانستهاند از جنبه خشونتآمیز خشمشان فاصله بگیرند. در هر صورت، شما باید روی خشم قابل کنترل تمرکز کنید که با تلاش خودتان، راه رهایی از آن وجود دارد.گام نخست این است که بخواهید از شرّ خشم خلاص شوید. این کار برای بسیاری از افراد، به ویژه آقایان، راحت نیست. شما زمانی برای ترک خشم انگیزه پیدا میکنید که از خواب بیدار شوید و ببینید خشم شما چگونه به خودتان و اطرافیانتان آسیب میرساند. فقط کافی است برچسب آدم خشمگین روی شما باشد تا فرصتهای رشد و تعامل مثبت با دیگران از شما گرفته شود، حتی اگر شما را فقط عیبجو و شاکی بدانند. بهترین راهِ ارزیابی مساله این است که از همکاران، دوستان و خانواده بخواهید نظر واقعیشان را درباره شما بگویند.گام دوم این است که از نشان دادن خشم خود دست بردارید. فرد خشمگین آماده سرزنش و انتقاد از دیگران است و از آنجا که همیشه چیزی برای انتقاد کردن وجود دارد، چرخ خشم او میچرخد و اینگونه است که قدرت و کنترل خود را به خشم واگذار میکند. اگر مسئولیت خشم را به عنوان یک مساله شخصی بر عهده بگیرید، صرفنظر از هر چیز و هر کسی که دور و برتان است، آن قدرت و کنترل از دست رفته را دوباره به دست خواهید آورد و این میتواند انگیزه خوبی برای تغییر باشد.گام سوم این است که با دقت بهانههای خشمگین بودن خود را بررسی کنید و مسئولیت خشم خود را بپذیرید. گام چهارم در چرخه خشم این است که زود به داد خود برسید و خشم خود را کنترل کنید. به جای اینکه اجازه دهید خشم کنترل شما را در دست بگیرد و بگذارید کار از کار بگذرد و آن زمان احساس پشیمانی کنید، تاکتیک بهتر این است که فورا محلی را که سبب بیدار شدن خشم شما شده است، ترک کنید و جایی بروید که تنها باشید و درونتان را آرام کنید. پس از اینکه آرام شدید، لحظهای به حس خوب مهار خشم و آرام شدن فکر کنید و این عادت را به عنوان یک حالت لذتبخش، در خودتان تقویت کنید. به کمک گامهایی که گفته شد، هر فردی که انگیزه تغییر داشته باشد، میتواند خشم خود را کنترل کند. به عهده گرفتن مدیریتِ فردیِ خشم، نشان از این دارد که شما مایل به بازیافتن حس قدرت، کنترل و عزت نفس هستید. اینها پاداشهای باارزشی هستند که هیچ خشم خودبینانهای نمیتواند جای آن را بگیرد. همسایگان را دریابیم وجود همسایه خوب، برای آدمی نعمتی ارزشمند و همسایه خوب بودن، مایه محبت و دوستی است. دلها همواره متوجه جایی میشود که نیکی و مهربانی در آن حاکم باشد و هر جا که شهد خیر باشد، افراد گرد هم میآیند. حضرت علی(ع) میفرماید: «مَنْ حَسُنَ جِوارُهُ کَثُرَ جیرانُهُ»؛ «آن که همسایگیاش نیکو باشد، همسایگانش روزافزون میشود.» ایشان در حدیثی دیگر میفرماید: «حُسْنُ الجوار یُعَمِّرُ الدّیارَ و یَزیدُ فی الاعمار»؛ خوش همسایگی، هم شهرها را آباد و هم عمرها را زیاد میکند. امام صادق(ع) نیز در سخنی فرمود: «بر شما باد نماز خواندن در مسجدها و همسایگی خوب با مردم». گاهی تحمل سختیها و ناسازگاریهای همسایگان، برای حُسن هم جواری لازم است. اگر بخواهیم روابطمان از هم نگسلد، باید صبور بود و تحمل کرد و بدی را با بدی پاسخ نداد. رفت و آمد، رسیدگی، احوالپرسی، یاری، عیادت، انفاق و صدقه، رفع نیاز و همدردی، از جمله وظایفی است که بر عهده همسایه و نشانه جوانمردی و انساندوستی است. حضرت علی(ع) میفرماید: «مِنَ المُروّهِ تَعَهُّدُ الجیرانِ»؛ «رسیدگی به همسایگان، جوانمردی است».همچنین حضرت امام باقر(ع) میفرماید: «و التعاهُدُ لِلجیرانِ مِنَ الفُقراءِ وَ اَهلِ المَسکَنَهِ وَ الغارِمینَ و الایتام.» «از نشانههای پیروان ما، رسیدگی به همسایگان نیازمند و تهی دست و بدهکاران و یتیمان است.» انسان شرافتمند و با وجدان چگونه میتواند آسوده خاطر و با شکم سیر بخوابد، در حالی که در همسایگی او محروم و گرسنه و نیازمند باشد و با آنکه او میتواند گرهی را از آنان بگشاید، کوتاهی کند!؟ چگونه میتواند این سخن پیامبر را از یاد ببرد که: «مَا آمَنَ بی مَنْ باتَ شَبعانا وَ جارُهُ المُسلمُ جائعٌ». «هر کس سیر بخوابد، در حالی که همسایه مسلمانش گرسنه باشد، به من ایمان نیاورده است!»