سردرگمی در رسانه ملی!
کم اهمیتی به ادبیات و فرهنگ و زبان و اصالت یکی از مشکلات رسانه ملی شده است.
این قضیه هم مسابقه ای شده بین برنامه های مختلف. یعنی کمبود اندیشه و پرکردن برنامه با روزمرگی و سطحی نگری.
در رادیو که وضعیت دردناکتر و جانکاهتر است. نام یک برنامه در رادیو جوان "لنگ ظهر" است!! نامی که واقعا قابل تصور نیست چگونه برای یک برنامه از شبکه ای انتخاب شده که باید ارزشهای انقلاب و اسلام را به جوانان یاد دهد و با سبک زندگی اسلامی آنها را آشنا کند! این نام و این ادبیات در بین اقشار لمپن جریان دارد و نباید از رسانه ای چنین پخش شود. دردناکتر اینکه داخل این برنامه کودکی با الفاظ بی ادبانه و رکیک حرف می زند که حتی شایسته بزرگسالان نیست. جالبتر اینکه قبل از پخش آگهی ها در این شبکه جمله ای بارها پخش شده و می شود که غلط محض و مضحک است و در کمال شگفتی تاکنون کسی به آن اعتراض نکرده است!!! این مساله نشاندهنده آن است که یا کسی این جملات را و این شبکه را نشینده یا آنکه کسانی که شنیده اند از درک بدیهیات زبان و لفظ و جمله و اطلاق آنها بر ذی روح و اشیا بی جان غافلند! آن جمله این است : "مراسم معارفه جوانان ایرانی با کالاهای ایرانی " !! مگر کالا جاندار است و انسان است که لفظ معارفه را برای آن به کار می برند و بارها و بارها تکرار می کنند؟! واقعا قابل تصور است که اینها از رسانه جمهوری اسلامی پخش شود؟! واقعا نهادهای نظارتی چه می کنند و کجا هستند؟؟! سردرگمی در برنامه ها و کج سلیقگی و سطحی نگری در برنامه ها از نام آنها شروع می شود تا متن و فرم و.... اینها نامهای بعضی از برنامه هاست، خودتان قضاوت کنید که چقدر رسانه ای هستند و چقدر ذوق و سلیقه در آنها به کار رفته است : ره آونگ!، ونوس!، صباهنگ، صباخند، نیم صبا!،سینماصبا، صبامک!!(بازی خنک با کلمات) شورونور، راه نامه، پی نوشت (اسم یک برنامه صوتی!!)