گپی با مادری که دانشجوی پسرش شده

سر سفره شام به او می گویم از حجم درس‌ها کم کند

کد خبر : 611546
روزنامه ایران: این روزها بازار درس خواندن مادرها و پدرها بیشتر از فرزندانشان داغ شده است؛ چندی پیش خبری منتشر شد که زنی ۶۰ ساله در دانشگاه اراک در مقطع کارشناسی ارشد، پای درس پسرش نشسته که استاد دانشگاه است.
«مرضیه چشمه قصابانی» تاریخ می‌خواند و می‌خواهد تا دکترا ادامه تحصیل دهد. خودش می‌گوید: «همان روزهایی که فرزندانم برای آزمون کنکور از خانه بیرون می‌رفتند آرزو داشتم که روزی هم خودم در دانشگاه‌های ایران درس بخوانم تا بتوانم با آنها درباره اقتصاد، سیاست و اجتماع حرف بزنم. دوست نداشتم بچه هایم وقتی کنار هم هستند و با هم حرف می‌زنند سر از حرف هایشان در نیاورم.»
همین شد که عزمش را جزم کرد و در خانه همسرش ادامه تحصیل داد و دیپلم گرفت و در سال 86 موفق به قبولی در رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی شد: «همسرم تا کلاس ششم تحصیل کرده است و همیشه مرا تشویق می‌کرد که درس بخوانم. همین شد که سال 85 در رشته علوم اجتماعی در دانشگاه پیام نور همدان قبول شدم اما چون علاقه‌ای به این رشته نداشتم، سال بعدش کنکور دادم و در همان دانشگاه رشته علوم سیاسی خواندم. رشته علوم سیاسی را خیلی دوست داشتم.
از اسمش خیلی خوشم می‌آمد. فکر می‌کنم با این رشته توانستم مباحث سیاسی و اجتماعی را به خوبی تشخیص دهم.» او سال 90 مدرک کارشناسی خود را گرفت و سه سال بعدش هم در دانشگاه مفید قم رشته علوم سیاسی قبول شد اما چون دانشگاه از خانه دور بود نتوانست برای ادامه تحصیل به قم برود: «همسرم تنها بود و فرزندانم هم نیاز به من داشتند برای همین به آن دانشگاه نرفتم. تصمیم گرفتم سال بعدش در رشته تاریخ شرکت کنم. البته پسرم که حالا استاد رشته روش تحقیق من در دانشگاه است خیلی تلاش کرد که من در دوره فوق لیسانس قبول شوم. چند کتاب برایم خرید و برخی وقت‌ها مباحث را برایم توضیح می‌داد.»
وی درباره علاقه‌مندی اش به ادامه تحصیل می‌گوید: «از همان بچگی درس خواندن را دوست داشتم. خودم تا ششم درس خوانده بودم که ازدواج کردم. آن زمان به خودم گفتم اگر بچه دار شدم هم خودم و هم بچه هایم باید تحصیلات عالیه داشته باشیم. بچه‌دار که شدم خیلی تلاش کردم تا آنها وارد دانشگاه شوند. هر 5 فرزندم تحصیلات عالیه دارند و بعد از سال‌ها خودم هم شروع به خواندن کردم. حالا تصمیم دارم تا مقطع دکترا نیز تحصیلاتم را ادامه دهم.»چشمه قصابانی درباره کلاس درس پسرش هم می‌گوید: «برایم ابتدا جذاب بود که پسرم چطور با من برخورد می‌کند.

اما باور کنید که او مثل بقیه دانشجویان با من حرف می‌زند. اصلاً هیچ فرقی سر کلاس با دیگر دانشجویان ندارم. البته خودم را موظف‌تر از دیگر دانشجویان می‌دانم. زیاد درس می‌خوانم و همیشه هم حاضر هستم. فقط یک بار اوایل ترم بود که دانشجویان نسبت به جزوه‌ها و کتاب‌هایی که پسرم داده بود اعتراض داشتند. این موضوع را شب سرشام به پسرم گفتم و او هم حجم مطالب را کم کرد.»

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: