ستاره اسکندری: نمایش، قوه محرکه من در بازیگری است
ستاره اسکندری از آن دست بازیگرانی است که همیشه به کیفیت حضورش در سینما، تئاتر یا تلویزیون معتقد بوده، حتی زمانی که پا به شبکه نمایش خانگی گذاشت، همکاری با کارگردانی را پذیرفت که سالها از عمر آشنایی و همکاریاش با او میگذشت. اتفاقا او یکی از دشوارترین نقشهای «دندونطلا» را ایفا کرد؛ نقشی که دیده شد و بارها مورد توجه منتقدان و کارشناسان قرار گرفت. ستاره اسکندری با توجه به یک دوره پرکاری در تلویزیون برای مخاطبان این رسانه چهره آشناتری است، اما مدتهاست تصمیم دیگری برای ادامه فعالیتهایش گرفته. بهانه گفتوگو با او، دریافت تندیس بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم «یاس» در سریال «دندونطلا» و کارهای اخیرش بود.
روزنامه شرق: ستاره اسکندری از آن دست بازیگرانی است که همیشه به کیفیت حضورش در سینما، تئاتر یا تلویزیون معتقد بوده، حتی زمانی که پا به شبکه نمایش خانگی گذاشت، همکاری با کارگردانی را پذیرفت که سالها از عمر آشنایی و همکاریاش با او میگذشت. اتفاقا او یکی از دشوارترین نقشهای «دندونطلا» را ایفا کرد؛ نقشی که دیده شد و بارها مورد توجه منتقدان و کارشناسان قرار گرفت. ستاره اسکندری با توجه به یک دوره پرکاری در تلویزیون برای مخاطبان این رسانه چهره آشناتری است، اما مدتهاست تصمیم دیگری برای ادامه فعالیتهایش گرفته. بهانه گفتوگو با او، دریافت تندیس بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم «یاس» در سریال «دندونطلا» و کارهای اخیرش بود.
نخستین تجربه حضور شما در شبکه نمایش خانگی با ایفای نقش در سریال «دندونطلا» بود و نقشی که سالها پیش در تئاتر خلق شده بود. خاطرم هست بعد از توزیع سریال «دندونطلا» در شبکه نمایش خانگی، آقای میرباقری از این صحبت کرد که با بازی شما در نقش «نیر» حسابی غافلگیر شده و بهنوعی این شخصیت با حضور شما خلق شد، مدیوم شبکه نمایش خانگی برای شما چطور تجربهای بود؟
در پاسخ به این پرسش تنها میتوانم درباره «دندونطلا» صحبت کنم، چراکه تنها تجربه من در بخش خانگی است، اما صحبتهایم را تا حدی میتوان به کل محصولات شبکه نمایش خانگی نیز تعمیم داد. اساسا با وجود بخشی به نام شبکه نمایش خانگی موافقم و اصولا هرجایی که بخش خصوصی ورود و بتواند کارآفرینی ایجاد کند، از آن استقبال میکنم، چراکه معتقدم وقتی هنر زیر سایه دولت و سازمانها باشد، دست و پایش بهنوعی بسته میشود. اما با ورود بخش خصوصی، به نظر همهچیز فعالتر و پویاتر خواهد شد و اگر حواشی بهوجودآمده اجازه حیات این شبکه را بدهد، به نظرم اتفاق خوبی است. وجود شبکه نمایش خانگی از نظر من هماورد خوبی برای تلویزیون و سینماست و درواقع رقابت سالمی است که بین آنها به وجود میآید و طبعا میتوانند روی کیفیت هم تأثیر بگذارند، البته به شرطی که نیت آنهایی که به این رسانه ورود میکنند هنرمندانه و سالم باشد و تحتالشعاع مسائل سیاسی قرار نگیرد. اما درباره «دندونطلا» حرف زیاد است، ماجرا از زمانی آغاز شد که در سال ٧٨ در نمایشی به همین نام به کارگردانی آقای میرباقری حضور داشتم و همکاری بعدی من با آقای میرباقری در نقش کوچکی در سریال «مسافر ری» بود. از آن زمان بهبعد دیگر همکاری نداشتیم. قبل از اینکه ساخت سریال «دندونطلا» آغاز شود، من در نمایش «همهوایی» بازی میکردم که یک شب آقای میرباقری میهمان ما بودند و همدیگر را بعد از پایان نمایش دیدیم و از بازی من تعریف و بعد از مدتی درباره شخصیت «نیر» در سریال «دندونطلا» با من صحبت کردند و گزینه دیگری نیز برای نقش مشخص نشده بود. حس عجیبی داشتم، خب طبعا مدیوم نمایش با سینما یا تلویزیون تفاوت دارد و تئاتر این خاصیت را دارد که مثل زندگی قابل بازگشت نیست و هر شب به معنی واقعی روی صحنه زندگی میکنی، اما سریال «دندونطلا» این فرصت را برای من ایجاد کرد که «نیر» نمایش را اینبار به شکل دیگری نگاه کنم و فرصت دوباره زندگیکردن این شخصیت را به من داد و احساس یک زندگی دوباره را داشتم.
البته این حس کاملا به مخاطب منتقل میشد که با تمام وجودتان «نیر» را زندگی میکنید.
شاید دلیلش این است که مانند یک شانس دوباره برای زندگی «نیر» به آن نگاه کردهام، پس با تمام وجودم برای خلقش انرژی گذاشتم، یکجور درگیری با فلسفه چرایی ایفای مجدد. تأیید آقای میرباقری و جوایزی که در جشن حافظ و جشنواره یاس برای این نقش دریافت کردم، به همین دلایل برایم ارزشمند بودند.
سریال «دندونطلا» در نوع لحن و روایتش تفاوتهایی داشت که قطعا بخشی از آن به سبکوسیاق آقای میرباقری برمیگردد، اما قطعا تا حدی کار را برای بازیگر هم سخت میکند، اما از صحبتهای آقای میرباقری بعد از کار و لذتی که شما از تجربه این نقش داشتید به نظر میرسد که وجود یک زبان مشترک بین شما باعث شد تا «نیر» قصه به شخصیتی برجسته در سریال تبدیل شود.
شاید چیزی که از آن زبان مشترک تعبیر میشود، علتش زبان مشترکی است به اسم تئاتر و ادبیات نمایشی. من آدم ناآشنایی با ادبیات نمایشی نیستم و نگاه آقای میرباقری نیز نشئتگرفته از نگاه تئاتری او است، به زعم من که اکثر آثار آقای میرباقری بیشتر نمایش است تا سینما یا اثر تلویزیونی، منظورم بار نمایشی آنهاست. من با اینکه سینما را دوست دارم، اما قوه محرک من در بازیگری، دنیای نمایش است. دنیای نمایش برای من با شعر، فلسفه، موسیقی و... آمیختگی دارد و در پاسخ به پرسش شما میتوانم بگویم دنیای نمایش دنیای مشترک ماست. سریال «ماه تیتی» دومین تجربه شما در شبکه نمایش خانگی و البته همکاری مجدد با آقای میرباقری است. البته به نظر میرسد تفاوت بسیاری با سایر آثار آقای میرباقری دارد. درباره حضور شما صحبت کنیم. این تفاوت در نقش شما هم هست. قطعا. البته باید این را بگویم که اگر مشکلی ایجاد نشود و حاشیهها دست از سر پروژههای شبکه نمایش خانگی بردارد، این سریال یکی از متفاوتترین آثار شبکه نمایش خانگی خواهد بود و فضایی دارد که قطعا کمتر آن را در سینما و تلویزیون دیدهایم. از نظر من، «ماه تیتی» اثر مستقیم بر ذهن مخاطب میگذارد و این نکته برجستهای است. یک داستان عاشقانه در یک فضای خاص از عمدهترین تفاوتهای این سریال است و بالطبع نقش من هم نقش خاص و متفاوتی است که تابهحال آن را تجربه نکردهام.
امسال در سینما هم فعالتر بودید و هر سه فیلمی که بازی کردید متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر هستند.
بله. از این موضوع خوشحالم و احساس میکنم سینما تغییراتی کرده است و بازیگری از جنس من وقتی با چندین پیشنهاد خوب برای بازی مواجه میشود باعث میشود به این تغییرات خوشبین باشم. اینکه میگویم بازیگری از جنس من... به این دلیل است که اساسا پروسه انتخاب فیلمنامهها از سوی من و البته گزینش انتخاب بازیگران در این چند سال بهگونهای بود که به نظر میرسید کمتر شانس حضور در فیلمهایی را داشته باشم که به قول معروف حرفی برای گفتن دارند. امسال در فیلم «خانه کاغذی»، به کارگردانی مهدی صباغزاده بازی کردم که بسیار فیلم دلنشینی است، «دریاچه ماهی»، به کارگردانی مریم دوستی آنقدر فضای ویژهای داشت و مرز بین واقعیت و خیال را آنقدر درست ترسیم کرده است که برای من بهعنوان بازیگر حضور در این فیلم فرصت خوبی بود و نقش کوتاهی در فیلم «ملی و راههای نرفتهاش» خانم میلانی بازی کردم و با اینکه نقش کوتاه است، اما محکم و درست است و کارکردن با خانم میلانی همیشه برایم دوستداشتنی است.
قطعا درباره اینکه به چه دلیل معادلات سینما به این سمت حرکت کرده است که بازیگرانی از جنس شما کمتر فرصت حضور دارند، بحث مفصلی را میطلبد، اما بد نیست کمی درباره تغییراتی که در سینما حاصل شده است و جایگاه خانمها صحبت کنیم.
همانطور که اشاره کردید، این مطلب فرصت بیشتری را برای بحث میطلبد، اما در همین حد به آن اشاره میکنم که اگر در مقطعی برخی از بازیگران به حضور کمرنگشان در سینما یا تلویزیون اشاره میکنند نباید از یک واقعیت غافل شوند و آن این است که همه ما نمیتوانیم همهچیز را در حد کمال در اختیار داشته باشیم و بهعنوان یک بازیگر قرار نیست همهچیز تا ابد به نام من باشد. ذات سینما بیرحم است، در یک دورهای ممکن است بسیار دیده شوید و نقشهای بسیار خوبی پیشنهاد شود و سالها این روال ادامه داشته باشد، اما طبعا با ورود نسل بعد و تغییراتی که حاصل میشود، میزان این دیدهشدنها کمتر میشود. پذیرفتن این واقعیت برای برخی سخت است و برخی را ناامید و غمگین میکند. اعتراض من شخصی نیست و با پایه و اساس ارزشگذاریای که سالها در سینمای ما جاری بود، مسئله دارم، اما این بحث مفصلی است که بعدها میتوان بهتر به آن پرداخت.
حضور شما در تلویزیون کمرنگتر شده است و شاید یکی از دلایل آن این است که از طرف اکثر همکارانتان پیشنهادهای وسوسهکنندهای نداشتید یا اصولا شرایط کارکردن در تلویزیون نسبت به قبل سختتر شده است، درست است؟
پیشنهادهایی داشتم، اما در این مدت بیشتر به دلایل شخصی که یکی از آنها بیماری پدرم بود، ترجیح دادم کار نکنم و نکته دوم این است که از نظر من تا زمانی که یک سیستم به آدمهای حرفهای که در کاری تخصص دارند اعتماد نکند و تا زمانی که انتقادهای آنها را نشنوند، شرایط تغییر نمیکند. هنوز هم تلویزیون ما باور نمیکند که مخاطبانش ریزش کردهاند و نیاز است تا برای این مشکلات راهکاری پیدا کرد. ما عادت کردیم به نادیدهگرفتن مشکلات و بهاصطلاح به روی خودمان نمیآوریم، تلویزیون ما مثل سینما از جایی ضربه خورد که افراد غیرمتخصص وارد حوزه تهیهکنندگی شدند و اجازه ورود به آدمهایی داده شد که مشخصا متخصص نیستند و با ذائقه و سلیقه مخاطب ناآشنا هستند و مسئولیتی بابت ارتقای فرهنگ مخاطب در خود احساس نمیکنند، جدا از این مسائل که باعث شد در این مدت کمکارتر شوم، الان در سنوسالی هستم که ترجیح میدهم کارهایی را انجام دهم که قلبا به آنها اعتقاد و دوستش دارم. مثل بازی در تئاتر یا فیلمهای سینمایی خوب یا اداره سالن باران که برایم تجربه بسیار خوبی است در کنار دوستانم، خیام وقارکاشانی و فهیمه امنزاده که این سالن را بهعنوان اولین سالن خصوصی در جهت تقویت تئاتر دانشجویی و ایجاد روابط بینالملل راهاندازی کردند. بسیاری از دانشجویان نمیتوانند به خارج از کشور بروند و تجربه حضور و تبادل فرهنگ داشته باشند بهنوعی به آنها کمک میشود تا همینجا در کنار اساتید دعوتشده، ارتباطهایی برای نشاندادن تواناییهایشان داشته باشند، تشکیل ورکشاپهایی که قطعا برای دانشجویان و علاقهمندان به تئاتر مؤثر است و این از جمله کارهایی است که با تمام وجود دوستش دارم؛ کاری که تأثیری در مردم و جامعه اطرافم میگذارد.