دفترچههای بیمه کمخاصیت
تقریبا همه ما این روزها با نام بیمه تامین اجتماعی آشنا هستیم، نامی که احتمالا با شنیدن آن یاد روزهای آسودگی خاطر و حمایت در لحظات سخت بیماری می افتیم.
کد خبر :
610033
روزنامه خراسان: تقریبا همه ما این روزها با نام بیمه تامین اجتماعی آشنا هستیم، نامی که احتمالا با شنیدن آن یاد روزهای آسودگی خاطر و حمایت در لحظات سخت بیماری می افتیم. از طرفی هر از گاهی با افرادی که تعدادشان هم کم نیست روبرو می شویم که از میزان کم حمایت های بیمه ای و مشکلاتشان در این زمینه گلایه و انتقاد دارند. آن ها می گویند پشتشان به بیمه تامین اجتماعی گرم نیست. در این گزارش ضعف ها، حمایت های کمرنگ و اگر کمی بی رحمانه بگوییم، «ناکارآمدی» بیمه و حمایت های درمانی را در دستور کار قرار داده ایم. مردم این گلایه هایشان را به شکل های مختلف مطرح می کنند که یکی از آنها ناکارآمدی دفترچه های بیمه است.
اداره تامین اجتماعی / ساعت 9 صبح
از در ورودی اداره تامین اجتماعی که وارد می شوم با انبوهی از جمعیتی روبرو می شوم که با در دست داشتن دفترچه های تامین اجتماعی و کاغذ و آزمایش و... از پله ها بالا و پایین می روند، همراه با جمعیت از پله ها بالا می روم، به طبقه اول که می رسم، مردی در حال جر و بحث با یکی ازکارمندان است. او به نحوه راهنمایی کارمندان معترض است، روی صندلی می نشینم ،بعد از چند لحظه مردی از در وارد می شود ،دستش را تا ساعد با پارچه سفیدرنگی بسته و به سختی می تواند دستش را تکان دهد، جلو می روم و خودم را معرفی می کنم، از باندپیچی دستش می پرسم. می گوید: کارگر شرکت مخابرات هستم. روز حادثه، هوا سرد بود و برای گرم شدن، آتش روشن کرده بودیم،در حین کار دستم دچار سوختگی شدید شد وقتی به تامین اجتماعی مراجعه کردم با این پاسخ روبرو شدم که این اتفاق بر اثر سهل انگاری برایم رخ داده و در این موارد تامین اجتماعی هزینه درمان را نمی پردازد. بعد از گفتن این حرف ها آستینش را بالا زد،پارچه را باز کرد و سوختگی دستش را نشان داد و گفت: «بیمه هیچ چیز را قبول نکرده و تنها ماهی250هزار تومان بابت از کار افتادگی در مدت طول درمان به من می دهد. حالا نمی توانم
دستم را تکان دهم ،نمی دانم اگر کسی نقص عضو شود چطور با این شرایط می تواند به زندگی اش ادامه دهد ،کاش مسئولان فکری به حال نقایص موجود در قوانین بیمه تامین اجتماعی کنند تا در زمان بیماری، درد بیمار فقط درد ناشی از بیماری باشد و عدم توانایی مالی در طول درمان زخمی نباشد بر دیگر زخمهایش.»
مرد جوانی که کنارمان نشسته و به حرفهایمان گوش می دهد وارد صحبت ما می شود و می گوید: «مادر من بیمه عمر بوده و همین چند وقت پیش فوت شده، چند روز قبل به صورت اتفاقی متوجه شدم این نوع بیمه هزینه کفن و دفن را هم پوشش می دهد ،حالا چند روز است که کارم شده رفتن و آمدن به اداره بیمه ،اگر از ابتدا درست به ما اطلاع رسانی می شد این قدر دردسر نداشتیم ،الان هم جواب درستی به من نمی دهند و حسابی کلافه شده ام.» گرم صحبتیم که کارمند اداره تامین اجتماعی هردو نفر را صدا می زند ،از آنها خداحافظی می کنم و بیرون می آیم. در راهرو و راه پله ها چند نفر هنوز با سردرگمی به دنبال مسئولی می گردند تا مشکلشان را حل کند. یک نفر دیگر را پیدا می کنم و با او همکلام می شوم. می گوید: ان شاءا... همه سلامت باشند و به بیمه و این مسائل نیاز پیدا نکنند چون واقعا آن حمایتی که ما از بیمه انتظار داریم صورت نمی گیرد و گاهی آدم ناامید بر می گردد.
پولی برای درمان ندارم
طبق قرار قبلی به خانه سعید می روم ،او چندسالی است که در حال دست وپنجه نرم کردن با سرطان است ، وارد اتاق می شو م ، صدای گریه پسر بچه ای از داخل یکی از اتاق ها به گوش می رسد ، عکسی که مربوط به قبل از بیماری سعید است روی دیوار خودنمایی می کند. هیچ شباهتی به چهره امروز او ندارد ، حالا نه دیگر از ابروهای پرپشتش خبری است و نه از موهایش ، گونه هایش فرورفته و چهره اش چند سال پیرتر شده . سعید از گذشته اش می گوید ،از تیپ و قیافه اش و اینکه همسرش در اولین دیدار ،یک دل نه صد دل عاشقش شده. بعد از گفتن هر خاطره لبخند تلخی می زند ، می گوید چند سالی است با این بیماری دست به گریبان است و تقریبا هر چه داشته و نداشته فروخته تا شاید درمان شود،همسر سعید که به صورت شوهرش خیره مانده هر از گاهی به دور از چشم ما ،قطره اشکی را که گوشه چشمش جمع شده پاک می کند .هنوز سعید چند جمله صحبت نکرده که پسر بچه ای از پشت سر، خودش را می اندازد توی بغل سعید، پسر هنوز چیزی از بیماری پدرش نمی داند، شیرین زبانی ها و شیطنت های پسر بچه تمامی ندارد ،گاهی با اسباب بازی هایش بازی می کند ،گاهی روی مبل ها می پرد و گاهی ...... اخم ها و پچ پچ کردن مادر
هم فایده ای ندارد،چند بار رشته کلام از دستمان در می رود و دوباره به موضوع اصلی برمی گردیم.سعید می گوید: «سرطان جزو بیماری های صعب العلاج به شمار می آید که بیمه 90 در صد از هزینه های آن را پرداخت می کند و بیمار باید مابقی هزینه را از جیب خودش پرداخت کند ،اما همان ده درصد باقیمانده هم برای بیمارانی مثل من زیاد است،خدارا شکر ما دستمان به دهانمان می رسد ،بالاخره چیزهایی برای فروختن داشته ایم و تا حالا دوام آورده ام ،اما بقیه اش ...»
همسر سعید با شنیدن این حرف بلند می شود و به سمت آشپزخانه می رود ،سعید با صدایی آهسته، ادامه می دهد: «این بنده خدا هم به خاطر من رنج می کشد ،برخی از بیماران سرطانی به دلیل نداشتن توانایی مالی ،بی خیال درمان می شوند، من هم همین روزهاست که بی خیال درمان شوم.» بعد سرش را جلو می آورد و طوری که همسرش صدایش را نشنود، می گوید: «آدم با این شرایط دلش می خواهد بمیرد و این قدر درگیر این سختی ها نشود.» طولی نمی کشد که همسر سعید با سینی چای وارد می شود وسعید حرفش را این طورعوض می کند:«خدا را شکر این روزها بهتر شدم ،دکتر ها خیلی امیدوارند و چیزی تا درمان قطعی مریضی ام نمانده» بعد جثه نحیفش را به سختی روی مبل جابه جا می کند و می گوید: «بیمارستان های دولتی برای هر بار سی تی اسکن مبلغی حدود صد هزار تومان دریافت می کنند و در بیمارستان های خصوصی و بخش پزشکی هسته ای یک عکس ساده چند میلیون تومان هزینه دارد و کم نیستند خدماتی که هیچ بیمه ای در کشور آنها را پوشش نمی دهند.» سعید برای اثبات بعضی از حرف هایش شماره یکی از پزشکان متخصص رادیوتراپی و انکولوژی را به من می دهد.
پزشکانی که دفترچه بیمه تامین اجتماعی را قبول نمی کنند
بلافاصله با پزشک متخصصی که شماره اش را از سعید گرفته ام تماس می گیرم، اما این پزشک متخصص اصرار دارد، به شرطی مصاحبه می کند که نامی از او در گزارش نیاید، می گوید حوصله حاشیه را ندارد چه از سوی همکارانش و چه افراد دیگر، بعد از کسب اطمینان از اینکه نامی از او در گزارش نخواهد آمد، می گوید: «بعضی از همکاران ما که پزشکان معروفی هم هستند از بیماران، ویزیت آزاد می گیرند و دارو را داخل دفترچه می نویسند، دلیلشان هم این است که وصول حق ویزیت ها از بیمه تامین اجتماعی زمانبر و به شدت پردردسر است، آنها می گویند بارها پیش آمده که به خاطر یک خط خوردگی ساده، کارمند تامین اجتماعی برگه ویزیت را پاره کرده و هیچ حق ویزیتی به آنها پرداخت نمی شود، تازه اگر برگه ها به سلامتی از این مراحل سخت و پیچیده بگذرند حق ویزیت با تاخیر چندین ماهه نقد می شود پس معقول تر این است که حق ویزیت ها نقدی گرفته شود. مورد بعدی که اهمیت دارد این موضوع است که در برخی موارد سازمان تامین اجتماعی قادر به تسویه مبلغ دارو با داروخانه ها نیست و در نتیجه داروخانه ها نمی توانند از شرکت های پخش دارو، داروهای مورد نیاز را تهیه کنند و دارو به شدت کمیاب می شود
و کمیاب شدن دارو هم مشکلات خاص خودش را دارد .نمی دانم در این شرایط ،بیمارانی که نیاز به مصرف منظم دارو دارند باید چکار کنند. با توجه به روند روبه رشد بیماری های صعب العلاج از جمله سرطان در کشورمسئولان باید به حال اصلاح و بازنگری قوانین و آیین نامه های بیمه تامین اجتماعی فکری اساسی کنند.»
ویزیت با دفترچه 30 هزار ، بدون دفترچه 35 هزار
برای تکمیل گزارش به یکی از ادارات می روم و با یکی از کارمندان همکلام می شوم .انگار از خدمات دفترچه های بیمه تامین اجتماعی دل پری دارد .آهی می کشد و می گوید: «در طول سال کلی پول به بیمه می دهم تا در روزهای بیماری به درد خودم و خانواده ام بخورد اما چند روز پیش که برای درمان فرزندم به مطب یکی از دکتر ها رفته بودم منشی مطب گفت "ویزیت با دفترچه سی هزار تومان و بدون دفترچه سی و پنج هزار تومان است"یعنی اعتبار بیمه ای که در طول سال کلی از ما بابتش پول می گیرند پنج هزار تومان است؟ خیلی ها می گویند در بیماری های سنگین این بیمه به کارت می آید ،اما این درست نیست ما پول بیمه می دهیم که بیشتر از این حرف ها بیمه به دادمان برسد. مگر چند نفر در سال دچار بیماری سخت می شوند ؟نسبت دریافتی شرکت های بیمه گر به نسبت خدماتی که ارائه می دهند بسیار ناچیز است.بیمارستان های تامین اجتماعی هم که به شدت شلوغند و امکانات مناسبی هم ندارند.یک مشکل دیگر هم وجود دارد و آن موضوع بیمه های تکمیلی است ،بیمه تکمیلی اگرچه موضوعی متفاوت از بیمه تامین اجتماعی است اما به هر حال این هم موضوعی است که مسئولان باید به آن توجهات لازم را داشته باشند .
به عنوان مثال در سال های قبل بیمارستان ها بیمه تکمیلی را قبول می کردند اما جدیدا ظاهرا قبول نمی کنند و گاهی پیش می آید که به بیمار می گویند باید تمام هزینه ها را حساب کنی و بعد خودت بروی دنبال نقد کردن هزینه ها از شرکت های بیمه تکمیلی. من فکر می کنم بیمارستان ها برای فرار از روال سخت و نفس گیر نقد کردن هزینه های درمان از شرکت های بیمه گر این کار را می کنند. حالا سوال اینجاست که اگر یک بیمار توان مالی پرداخت هزینه عمل را در آن لحظه نداشت باید چه کار کند؟ بعضی از بیماران توان مالی ندارند که همان لحظه مبلغ درمان را از حسابشان پرداخت کنند ،آنها باید درد بکشند و زبانم لال بمیرند؟»
وقتی کارمند جوان در مورد بی اعتباری دفترچه های بیمه صحبت می کرد به یاد صحبت های «احمد حمزه» عضو کمیسیون بهداشت مجلس افتادم که در این ارتباط به خبرگزاری «سلامت آنلاین» گفته بود: موضوع ناکارآمدی دفترچه های بیمه تامین اجتماعی هم از جمله مباحثی است که در بحث تجمیع بیمه ها مطرح است. تامین اجتماعی در خیلی از شهرهای کشور بیمارستان ندارد و در حال حاضر هم بدهکار است. دفترچه های این سازمان هم کارایی لازم را ندارد. در همین زمینه به سراغ روح ا... بابایی دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس رفتم. او می گوید: «برخی از مسئولان مدعی شده اند که "تمام درآمدها و درآمدها ی حاصل از فروش شرکت ها را در بخش درمان هزینه میکنیم واز طرفی بیمه شده ها به این موضوع معترضند که دفترچه های ما چندان کارآمد ندارد.» بابایی ادامه می دهد :"با توجه به مبلغی که بیمه شده می دهد باید خدمات دریافت کند اما در برخی از موارد اتفاق افتاده که برخی از افراد نمی دانند که چه مواردی در مفاد بیمه تعریف شده و بعد از مراجعه به آزمایشگاه ها متوجه می شوند که به دلیل بالا بودن هزینه ها شرکت های بیمه گر آن خدمات را پوشش نداده اند و همین ناآگاهی نسبت به خدماتی که در قبال
مبلغ دریافتی دریافت می کنند در زمان مراجعه به بیمارستان ها باعث ایجاد نارضایتی هایی در بین بیمه شدگان می شود.در مورد برخی از مشکلات بیمه تامین اجتماعی در ارتباط با بیمارستان های خصوصی وجود این مشکلات را قبول داریم اما باید گفت که در بیمارستان های تامین اجتماعی تمامی این خدمات رایگان انجام می شود."دبیرکمیسیون اجتماعی مجلس در پاسخ به خبرنگار ما در رابطه با ازدحام بیماران در بیمارستان های تامین اجتماعی و امکانات محدود این بیمارستان ها و درباره این موضوع که بعضی از شهرستان ها بیمارستان تخصصی برای درمان بیماری های صعب العلاج ندارند ودر نتیجه این بیماران برای معالجه باید به شهرهایی مثل تهران بروند گفت: «در برنامه ششم، تصمیمات قابل توجهی برای قشرهای آسیب پذیر اتخاذ شده و در آینده ای نزدیک این موارد در صحن مجلس شورای اسلامی مطرح خواهد شد که در صورت اخذ رای مناسب از سمت نمایندگان، اجرایی می شود.» بابایی در رابطه با نوع و کیفیت ارائه خدمات توسط بیمه های تکمیلی می گوید : « بیمه شده ها باید با آگاهی بیشتری در رابطه با بیمه های تکمیلی برخورد کنند و با اطلاعات دقیق به سمت این بیمه ها بروند.» وی در این رابطه نیز قبلا
به باشگاه خبرنگاران جوان گفته بود: «اگر بیمه شدگان درباره بیمه تکمیل درمان همان ابتدای اخذ بیمه بادقت سقف تعهدات رامطالعه کنند شاید به این نتیجه برسند که بهتر است پول ماهانه خودرا صرف پرداخت بیمه نکنند و با شیوه ای دیگر برای آینده خود پس انداز داشته باشند.» یک هفته از زمانی که سوژه گزارش به ذهنم رسیده بود می گذشت ، تعدادی ازبیمه شدگانی که با آنها گفت وگو کرده بودم، می گفتند ما اطلاعات دقیقی از موارد پوشش درمان این دفترچه ها نداریم و سالی یکی، دوبار و زمانی که به بیماری مختصری مبتلا می شویم از آن استفاده می کنیم. عده ای هم خدمات را به هیچ عنوان مناسب و خوب نمی دانستند. از طرفی موضوع «بیمه» و سازمان مربوطه بیمه طی چند ماه اخیر با انتقاد هایی از سوی وزیر بهداشت نیز همراه بود. او در رسانه ها نسبت به عملکرد تامین اجتماعی انتقادات شدیدی را مطرح کرده بود: «بیمه تامین اجتماعی 1500 میلیارد تومان بدهکار است، وبا این همه باز هم تامین اجتماعی بیانیه می دهد، حرف های نادرست می زند و برخی رسانه ها نیز این موضوع را تایید می کنند.» یا در صفحه مجازی خود نوشته بود: «اگر بیمهها همراه بودند، امروز وضعیت بهداشت و درمان
کشور و شرایط خدمترسانی به ملت شریفمان اینگونه که هست، نبود.» همشهری آنلاین(3آبان95)
اشک های همسر سعید یک لحظه از ذهنم بیرون نمی رود
چهره دردمند بیمارانی که در طول تهیه گزارش دیده بودم در ذهنم مرور می شد ،همه آنها از طاقت فرسا بودن هزینه های درمان شکایت داشتند ،اشک های همسر سعید یک لحظه از ذهنم بیرون نمی رفت.
هنوز روزنامه ها وخبر گزاری ها از چالش بین مسئولان وزارت بهداشت و بیمه خبرهایی را منتشر می کنند و هنوز سعید درد می کشد، کارگری که دستش سوخته بود معلوم نیست با 250هزار تومان آیا چرخ زندگش می چرخدو بیماران زیادی که شاید نسبت به پیگیری درمانشان بی خیال شده اند...