برجام، اروپا و ترامپ در ۲۰۱۷

سال 2017 سالی است که از همان ابتدا در سایه ابهام فرورفته است.در حوزه روابط بین‌الملل در سال جدید میلادی در دو سوی آتلانتیک در حوزه‌های گوناگون این روابط حائز اهمیت است.

کد خبر : 610031
روزنامه خراسان؛ دکتر سید جلال ساداتیان: سال 2017 سالی است که از همان ابتدا در سایه ابهام فرورفته است.در حوزه روابط بین‌الملل در سال جدید میلادی در دو سوی آتلانتیک در حوزه‌های گوناگون این روابط حائز اهمیت است.
اتحادیه اروپا یکی از بازیگرانی است که در عرصه بین‌المللی بازیگری تأثیرگذار بوده است. اما نباید برگزیت را از خاطر برد که باعث شد تا حتی عده‌ای به فرآیند همگرایی در اروپا بدبین باشند. از دیگر سو، آمریکای سال جدید میلادی به خود دولت جدیدی را می‌بیند که روابط آن در قبال اروپا و برآیند این ارتباط در عرصه بین‌المللی بسیار مهم است. در ارتباط با روابط میان اتحادیه اروپا و آمریکا، کمی آینده روابط برای تحلیلگران مبهم است. علت این ابهام هم این است که ترامپ تکلیف خود را با خویش مشخص نکرده است و وی در کمپین انتخاباتی شعارهایی داده است که پس‌ازآن به شوخی و یا جدی به‌راحتی از کنار یک سری از آن حرف‌ها در حال گذر کردن است. ترامپ از دو استراتژی کلی در عرصه بین‌المللی پیروی خواهد کرد. یا اینکه او خواهد آمد تا تغییرات کلی در عرصه بین‌المللی را پایه‌ریزی نماید و یا اینکه وی وضع موجود را با تغییرات و بااحتیاط دگرگون کند. به نظر می‌رسد ترامپ در عرصه بین‌الملل ناگزیر از آن است که شرایط را ادامه دهد، لیکن تغییراتی نیز در وضع موجود ایجاد نماید. بر این اساس، ارتباط میان اروپا و آمریکا با تغییرات اندکی مواجه خواهد بود.
در مورد اروپاییان و اینکه آنان در قبال یکدیگر چگونه عملکردی خواهند داشت، باید به این سؤال پاسخ دهیم که در آینده آیا واگرایی اروپاییان بیشتر خود را نشان خواهد داد، یا همگرایی آن‌ها؟ گمان می‌رود که باوجود تمام تلاش‌های کشورهایی نظیر آلمان، اتحادیه اروپا به سمت واگرایی متمایل است. نخستین ضربه این واگرایی را ترکیه به اتحادیه اروپا وارد کرده است. ترکیه با گسیل مهاجران سوری، زمینه‌ساز اختلافات گسترده در اتحادیه اروپا شد. ضربه سهمگین دوم به اتحادیه اروپا را برگزیت بریتانیا به آن وارد کرد. به نظر می‌رسد که فرانسه و دیگر کشورها در آینده هرکدام ساز خود را کوک خواهند کرد. آلمان تلاش کرد که بتواند وحدت اروپا را حفظ کند، لیکن خیلی موفق ظاهر نشد و درواقع آلمان‌ها قادر نخواهند بود که به‌تنهایی تمام بار اروپا را به دوش بکشند. البته این به معنای آن نیست که در سال 2015 ما از فروپاشی اتحادیه اروپا سخن بگوییم. این به معنای آن است که اروپا به سمت واگرایی میل خواهد کرد، اما نتیجه این واقع‌گرایی تا حد زیادی به رفتارهای ترامپ در آینده وابسته است. باید ببینیم آیا ترامپ واگرایی اروپایی را دامن می‌زند یا به اتحادیه کمک خواهد کرد تا خود را بازیابد؟
ناتو در سال 2017
به نظر می‌رسد که ناتو اکنون کم شدت دنبال می‌شود. ناتو ساختاری است متعلق به گذشته. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی استراتژی که آمریکایی‌ها طرح‌ریزی کردند که ناتو در نوک استراتژیک آن قرار داشت، نگاه به شرق بود. این نگاه به معنای محاصره روسیه برای ممانعت از قد برآوردن روس‌ها بود. روسیه و این روزها پوتین در برابر این رفتارهای آمریکایی‌ها واکنش نشان داد و اوستیا، کریمه، شرق اوکراین و سوریه را محلی برای واکنش خود قرارداد. در برابر همه این‌ها، اما ناتو هیچ واکنشی نشان نداد. به‌عنوان‌مثال، فراموش نکرده‌ایم که در مسئله زدن هواپیمای روسی توسط ترک‌ها و گمان اردوغان بر حمایت ناتو از آن، اما ناتو دچار انفعال و بی‌عملی شد. این روزها شاهد بی‌بخاری ناتو هستیم که در ماجراهای شرق اوکراین، کریمه، اوستیا و اکنون سوریه، عملاً وزنی از خود نشان نداده است. ناتو در مقابل تروریسم در اروپا عملاً بی‌برنامه ظاهرشده است. ناتو برای کنترل روسیه‌ایجادشده بود، اما در برابر این مأموریت نیز ناکارآمد ظاهر شد و رفته‌رفته روسیه در حال تبدیل‌شدن به یک هژمون است. این وضعیت ناتو به همین شکل خواهد ماند، مگر اینکه ترامپ بخواهد اقتدار خود را به اثبات برساند؛ اگر ترامپ از طریق جنگ به این مهم اقدام کند، ناگزیر از بهره بردن از ظرفیت ناتو خواهد بود. اما به نظر نمی‌رسد که ناتوی کنونی که در دوران اوباما و بی‌میلی آن به درگیر کردن ناتو در تحولات نظامی گسترده‌تر ضعیف شده است، در دوران ترامپ به‌راحتی احیا شود.
توافق هسته‌ای در سال 2017
برجام تعهدی بین‌المللی است. باوجود حرف‌هایی که ترامپ در قبال برجام گفته است، آمریکا در برابر آن تعهد دارد. آنچه در مجلس سنا و کنگره آمریکا به تصویب رسید، نمی‌تواند ناقض تعهدات آمریکا باشد. کانال‌هایی برای اعتراض به قوانینی نظیر ISA وجود دارد که در زمان خود می‌توان از آن بهره‌گیری کرد. پس برجام به قوت خود باقی خواهد ماند. اما برجام چیست؟ باید بگوییم که تمام تحریم‌های قبلی علیه ایران که طی 4 قانون جدا به ایران تحمیل‌شده بود، تحریم‌هایی بود ندکه آمریکایی‌ها جداگانه به تصویب رسانده بودند. این تحریم‌ها بین ایران وآمریکا بود .
درحالی‌که مسئله هسته‌ای که مدت‌ها با اروپایی‌ها در حال مذاکره با آن بودیم، به شورای امنیت ارجاع شد. نتیجه این ارجاع قطعنامه‌ها به شورای امنیت 6 قطعنامه‌ای شد که 4 مورد آن بر اساس ماده 41 از فصل هفتم منشور بود و چیزی نمانده بود که به ماده 42 ختم شود. در طی این فرآیند اتفاقی که افتاد این بود که تحریم آمریکا، بین‌المللی شد و همه کشورهای عضو سازمان ملل موظف بودند در آن مشارکت کنند. حتی دوستان ایران نظیر چین از تحریم به نفع خود و به ضرر ایران استفاده کردند. برجام چه بود، برجام باعث رفع این شرایط شد.برجام همچنین باعث شد که تعهدات طرف مقابل به یک تعهدات بین‌المللی تبدیل شود. نباید فراموش کرد که به‌موجب 6 بند از برجام که پیش‌بینی‌شده بود که اگر ISA تمدید بشود، با این موارد مغایرت خواهد داشت آمریکا متعهد است که باید موانع برجام را رفع کند. در این میان نباید فراموش کرد که ترامپ هم نمی‌تواند به‌راحتی از کنار برجام بگذردو تمام قواعد بازی بین‌المللی را بر هم بریزد.در ضمن اروپاییان نیز برای اجرای برجام و تعهدات بین‌المللی تلاش خواهند کرد و این تعهد آنان نیز است.
غرب آسیا و تروریسم در 2017

در غرب آسیا اروپاییان لطمات بسیاری از تروریست خورده‌اند اما حمایت‌های صورت گرفته از تروریست‌ها و حتی آتش‌بس‌های گوناگون، همواره به نفع تجهیز آن‌ها تمام‌شده است. این مماشات آمریکایی‌ها با تروریست‌ها، درنهایت به ضرر اروپاییان تمام‌شده است. در سوریه آمریکا تلاش می‌کرد تا جبهه لیبرال‌ها را در برابر دولت مرکزی تقویت کند، اما این منطقه به پلی برای انتقال سلاح به تروریست‌هایی تبدیل شد که ضرر آن را اروپاییان متحمل شدند. بنابراین، جبهه متحد غربی در مقابله با تروریست‌ها مخصوصاً داعش خیلی موفق نبود. اما ترامپ، خیلی از سخنان او را باید به‌حساب کم‌سوادی دیپلماتیکش گذاشت. قطعاً ترامپ در کنار خود استراتژیست هایی خواهد داشت تا رفتارش را شکل دهد. اما ترامپ با روسیه‌ای مواجه است که در حال رساندن خود به شرایط هژمونیک اتحاد جماهیر شوروی است. ترامپ در غرب آسیا باید این شرایط را در نظر بگیرد. آمریکا در منطقه یا جهت‌گیری سنتی امنیت زایی برای رژیم صهیونیستی را مدنظر قرار خواهد داد و به سمت یک جنگ خواهد رفت. اما جهت دیگر ترامپ می‌تواند به دنیایی مربوط باشد که ترامپ از آن می‌آید؛ یعنی دنیای یک مرد اقتصاد که به دنبال رویارویی و تقابل نیست. اگر سناریوی دوم پیگیری شود، روسیه موفق به ایجاد نظم جدیدی به نفع خود خواهد شد و این به نفع ایران و دیگر بازیگران نظیر آن در منطقه خواهد بود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: