روزنامه شرق، فرزانه آئینی: خوشروست و بیتکلف. این را وقتی که در کمال ناباوری تلفن همراهش را برمیدارد و بیواسطه با هر آنکه آنسوی خط است، سخن میگوید، میتوان فهمید. پاسخگویی مستقیم به تماسهای ورودیاش تنها دلیل سادگی او نیست، او همواره در تکاپوست تا فاصله میان خود و مردم را کاهش دهد و مردمی جلوه کند.
رأی اعتماد مجلس نهم به محمود علوی، برای تصدی وزارت اطلاعات در دولت یازدهم شوکهکننده بود. هم برای خودش، هم برای خبرنگاران؛ چراکه او کمتر از دو سال قبلش- زمستان ٩٠- زمانی که نماینده تهران در چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری بود، عزم نامزدی برای نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را کرد، اما در گرماگرم رقابتهای انتخاباتی رد صلاحیت شد. با وجود این رد صلاحیت خبرساز، اما مجلس نهمیها بیدردسر به صلاحیت او برای یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور رأی مثبت دادند. او با کسب اکثریت آرا (آرای اخذشده، ٢٨٣ رأی/ ٢٢٧ رأی موافق، ٣٨ رأی مخالف و ١٨ رأی ممتنع) وزیر اطلاعات شد.
بهانه
پیادهروی در خیابانهای آبادان
هرچند بهواسطه سمتش کمتر میتوان درباره او نوشت، اما اقدامات او گهگاه خبرساز میشود. مثل خبری که اخیرا درباره او در رسانهها منتشر شد. پنجشنبهای که گذشت خبرگزاری تسنیم نوشت: «سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات پس از حضور در حسینیه عاشقان ثارالله(ع) شهرستان آبادان با پای پیاده میان مردم خونگرم آبادان رفت و به خوشوبش با مردم آبادان پرداخت و نظرات و دیدگاههای مردم را نیز شنید... امامجمعه و برخی مسئولان و مردم نیز وزیر اطلاعات را در این مسیر همراهی میکردند».
شناسنامه
صادره از لامرد
با او که همصحبت شوی، از لهجهاش پیداست که شیرازی است، او سال ١٣٣٣ در لامرد استان فارس به دنیا آمد. سبزهروست و همواره لبخند میزند. پدرش سیدرضا علوی هم روحانی بود. سهساله بود که برای تکمیل تحصیلات حوزوی پدرش، خانوادگی راهی نجف شدند. خودش هم که ١٦ساله شد به راه پدر رفت و لباس روحانیون را بر تن کرد. او طلبگی را از نجف کلید زد و بعد هم در آبادان و قم ادامه داد.
علوی همزمان با تحصیلات حوزوی، به دانشگاه هم رفت و دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامیاش را از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت. به واسطه همین تحصیلات هم عضو هیئتعلمی دانشکده صداوسیما شد و در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، دانشکده الهیات دانشگاه تهران، دانشگاه امام صادق، دانشگاه مذاهب اسلامی، دانشگاه آزاد و دانشکده علوم حدیث هم به کرسی استادی دست یافت. یکی از فرزندانش به نام محسن، در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از لامرد راهی بهارستان شد.
کارنامه
وزیر دنیادیده
او پیش از انقلاب و در دوران طلبگی و دانشجویی فعال بود و در قالب انجمنهای اسلامی دانشجویان علیه رژیم شاه فعالیت میکرد. وقتی که انقلاب شد، سیدمحمود علوی ٢٤ساله، اولین حکم رسمیاش را در جنوب فارس گرفت. یک سالی این سمت را عهدهدار بود تا اینکه بهعنوان نماینده دفتر بنیانگذار جمهوری اسلامی در زادگاهش پست جدید گرفت. پس از آن در سال ٥٩ در رقابتهای اولین دوره مجلس شورای اسلامی حاضر شد و از لامرد راهی پارلمان شد. او دو دوره متوالی نماینده لامرد در مجلس بود و در این ادوار مخبر و سخنگوییِ کمیسیون شوراها و امور داخلی، کمیسیون خاص وظیفه عمومی، کمیسیون خاص وظایف و اختیارات ریاستجمهوری را برعهده داشت.
او از راهیابی به مجلس سوم بازماند و در این فاصله، یعنی از سال ٦٨ تا ٧٠ به معاونت نظارت و بازرسی و معاونت روابطعمومی و تبلیغات سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح رسید. او پس از یک دوره غیبت در مجلس- دوره سوم - در انتخابات چهارمین و پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی بازهم موفق شد، بر کرسی نمایندگی لامرد در مجلس بنشیند. او در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی نایبرئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی و رئیس گروه دوستی ایران و کویت بود، در دوره پنجم شورای اسلامی هم نایبرئیس کمیسیونهای سیاست خارجی و آییننامه داخلی و ریاست گروه دوستی پارلمانی ایران و مراکش را برعهده داشت. او پس از پایان دوره نمایندگیاش، با حکم مقام معظم رهبری به ریاست سازمان عقیدتی - سیاسی ارتش منصوب شد و تا سال ٨٨ هم عهدهدار این سمت بود. خرداد ٨٨ بود که او در انتخابات میاندورهای چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری از استان تهران راهی خبرگان شد. دو سال از حضورش در خبرگان رهبری میگذشت که عزم ورود به مجلس شورای اسلامی کرد، اما رد صلاحیت مانع از راهیابی او به بهارستان شد. البته این ردصلاحیت خبرساز مانع حضور او در رقابتهای انتخاباتی
بعدی نشد. علوی در پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان هم که اسفند ٩٤ برگزار شد، به عنوان دهمین نفر از تهران راهی این مجلس شد. او در فهرست انتخاباتی «خبرگان مردم» - فهرست مشترک اصلاحطلبان و اعتدالگرایان- قرار داشت. از میزان آشنایی و نزدیکی علوی و حسن روحانی جزئیات زیادی در دست نیست، جز اینکه او و روحانی ١٦ سال و در ادوار اول، دوم، چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی با هم همراه بودند. شاید بهواسطه این همراهی بود که او در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری به یکی از فعالان اصلی ستاد انتخاباتی حسن روحانی بدل شد و پس از ریاستجمهوری روحانی، به عنوان وزیر اطلاعات از مجلس نهم -همان مجلسی که سودای ورود به آن را داشت اما برای ورود به آن رد صلاحیت شده بود- رأی اعتماد گرفت. او هفتمین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی است. علوی مورد اعتماد روحانی است؛ آنچنان که پس از تشکیل کابینه، به عنوان نماینده رئیسجمهور برای برقراري ارتباط دولت با علما و روحانیون حوزه، راهی مشهد و قم شد و با روحانیون، مراجع و علمای حوزه دیدار و گفتوگو کرد. او در دیدارها و دورهمیهای مذهبی و سیاسی اصلاحطلبان، معمولا حاضر است و سخنانی که درباره حوادث
انتخابات سال ٨٨ میگوید، اغلب از سوی جناح راست مورد نکوهش قرار میگیرد.
نکته دیگری که درباره علوی جالب توجه است علاقه او به سفر و بررسی سبک زندگی مردم در کشورهای گوناگون است. او تا کنون به ۳۰ کشور از جمله عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات، عمان، ترکیه، لبنان، سوریه، اردن، آذربایجان، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان، ترکمنستان، قزاقستان، آلمان، سوئد، دانمارک، فرانسه، مراکش، کلمبیا، هند، تایلند، سنگاپور، مالزی، اندونزی، چین، کره جنوبی، بحرین و پاکستان سفر کرده است و تسلطش به زبانهای عربی و انگلیسی در این سفرها به یاریاش آمده است.
مواضع
بنده در صورت کسب رأی اعتماد نه با اتوبوس، بلکه با دوچرخه به وزارت اطلاعات میروم./ صحن علنی مجلس، مرداد ٩٢. ترس بیمورد کسانی را که در حوادث ٨٨ خلافی مرتکب نشدند حل میکنیم./ خبرگزاری ایسنا، مرداد٩٢. وزیر دادگستری بیشتر از من در جریان این موضوع - پرونده حصر- هستند. من در جریان جزئیات نیستم./ گفتوگو با خبرنگاران، روزنامه «شرق»، دی ٩٢. اصلاحطلب و اصولگرا همه فرزند مملکت هستند و هر کدام توانایی کار داشته باشند به آنها میدان کار داده میشود./ خبرگزاری تسنیم، اردیبهشت ٩٣. ما باید در همان چارچوبی که رهبری اعلام کردهاند دنبال جذب حداکثری و دفع حداقلی باشیم و به هرکسی که میخواهد سوار بر کشتی نظام و انقلاب شود اجازه دهیم؛ چراکه ما صاحب کشتی انقلاب نیستیم که افراد را پیاده کنیم./ خبرگزاری فارس، مرداد ٩٣. یک فرمانده در میدان دفاع مقدس ممکن بود ۸۰ درصد از اهداف عملیات را محقق کرده و زمینهای زیادی را آزاد کند، اما عدهای هم شهید میشدند و بخشی از تجهیزات منهدم میشد... سؤال اینجاست که وقتی عملیاتی این میزان از موفقیت را به دست میآورد، آیا رادیو و تلویزیون به خاطر پیروزی بهدستآمده و زمینهای آزادشده،
مارش پیروزی مینواختند یا به خاطر شهادت عدهای از رزمندگان عزیز مارش عزا پخش میکردند؟/ دیپلماسی ایرانی، آبان ٩٤.