بازیگر نقش امام خمینی (ره): پسرم من را نشناخت!
اوایل گریم من حدود ۶ ساعت طول میکشید اما این اواخر به سه ساعت و نیم رسید.
کد خبر :
608749
باشگاه خبرنگاران: شکرخدا گودرزی بازیگر نقش امام خمینی (ره) در سریال «معمای شاه» متولد 1339 در بروجرد است و مدرس، کارگردان، نویسنده و بازیگر تئاتر است. تحصیلات شکرخدا گودرزی کارشناسی نمایش با گرایش کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران؛ 1374 کارشناسی ارشد کارگردانی و بازیگری از دانشگاه تربیت مدرس 1367 است.
این روزها سریال «معمای شاه» هر شب از شبکه اول سیما به روی آنتن میرود و به بیان وقایع و اتفاقات سالهای منتهی به انقلاب اسلامی میپردازد. بازی شکر خدا گودرزی هم در چند قسمت اخیر دیده شد.
به بهانه پخش «معمای شاه» و بازی او در نقش امام خمینی (ره) با این بازیگر گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید: آقای گودرزی، درباره چگونگی انتخاب خود برای ایفای نقش امام خمینی (ره) در سریال «معمای شاه» بگویید.
نمایشی را در سالن اصلی تئاترشهر کار میکردیم. آقای ورزی از کار دیدن کردند و بعد از دیدن نمایش آقای دژاکام کارگردان نمایش، به من گفتند که آقای ورزی خوابهایی برایت دیده است. پس تماسی که با من داشتند، در دفتر صحبتهایی با هم داشتیم. آقای ورزی به من گفتند اگر شما تمایل داشته باشید، تست گریم نقش امام خمینی (ره) را بر چهره شما امتحان کنیم.
نظر شما چه بود؟
من گفتم نقش بسیار سختی است و محمدرضا ورزی با تایید حرف من گفت: من هم به خوبی میدانم سخت است اما به خاطر اینکه بازی شما را دیدم اعتقاد دارم، شما میتوانید این نقش را ایفا کنید. نهایتا طی قراری که داشتیم تست اولیه گریم انجام شد و گریم روی چهره من جواب داد.
اولین برخوردی که با گریم داشتید؟
جالب بود! اولین کسی که گریم را به روی چهره من دید پسرم بود. پسرم با آقای ورزی قراری گذاشته بودند و برای دیدن ایشان آمده بود. زمانی که من از اتاق گریم بیرون آمدم، از آنجا که در خانه درباره پذیرفتن نقش امام خمینی (ره) چیزی نگفته بودم، پسرم من را نشناخت. حتی دوستان دیگر که آنجا بودند، بعد از گریم من را نشناختند. این اولین تست گریم نزدیک، بعد از حدود 26 جلسه بود.
در خصوص 26 جلسه تست گریم صحبت کنید. سخت بود؟
در این مدت خیلی سخت بود. اوایل گریم من حدود 6 ساعت طول میکشید اما این اواخر به 3 ساعت و نیم رسید. شش ساعت نشستن برای گریم کار سادهای نبود. اما بعد از 26 جلسه بالاخره جواب داد.
شما در زمان انقلاب چند سالتون بود؟
حدود 18 سالم بود. امام را از نزدیک ندیدم. اما آن روزها جوان پرشوری بودم و در مباحث انقلاب حضور داشتم.
درباره چگونگی رسیدن به لحن و بیان امام خمینی (ره) در سریال معمای شاه صحبت کنید.
سعی کردم به لحن امام خمینی (ره) خیلی نزدیک شوم. خیلی کار کردم. خوشبختانه کار من در فاز دوم تصویربرداری شد و زمان بیشتری برای مطالعه داشتم. یک بخش آن مطالعه اندیشه و افکار امام (ره) بود و بخش دیگر آن مربوط به اطلاعات تصویری که مشاهده کردم. این دو همزمان با هم انجام شد. همین موضوع باعث شد، زمان بیشتری را برای دیدن تصویر داشته باشم و حرکات بیرونی امام خمینی (ره) را در نظر بگیرم مثل تکان دادن دست، حرکات ابرو و ... .
خودتان بیشتر این کارها را بررسی میکردید یا اینکه کارگردان هم حضور داشتند؟
همه کارها را خودم انجام میدادم. این مسائل برای من یک سال و نیم طول کشید. این نبود که ابتدا همه انجام شده باشد و روی صحنه به وجود بیاید. من روی صحنه کاملا متن را حفظ کرده میآمدم. گاه سخنرانیهای دو صفحهای را با یک برداشت میرفتیم.
بازخورد مردم نسبت به نقش شما چگونه بود؟
خوشبختانه در این مدتی که زمان صرف کردم، نتیجه خوبی گرفتم. حتی منتقدان سریال هم از بازی من در نقش امام خمینی (ره) راضی بودند. تا آنجایی که به خود من گفتند رضایتبخش بود. گفتند که حتی یک حرکت اضافه هم نبوده است.
حس و حال شما زمان بازی در نقش امام خمینی (ره) چگونه بود؟
واقعیت امر این است، از زمانی که گریم میشوم و آماده برای ایفای نقش هستم، تا قطع تصویربرداری تمرکز کامل روی نقش دارم. سعی کردم عوامل خارجی روی من تأثیر نداشته باشند. مهم درست انجام دادن کار است.
بعد از ایفای نقش امام خمینی (ره) وظیفه شما سنگین شده است؟
الان مرحله خاصی است. من تجربههای متفاوتی در بازیگری داشتم؛ تمام نقشهایی که بازی کردم یک طرف، نقشی که در معمای شاه بازی میکنم از لحاظ جایگاه نقش، ارائه یک کاراکتر در عرصه هنر و ... اهمیت بسیاری دارد. بنابراین طبیعی است که الان وسواس انتخاب نقشم نسبت به گذشته بالاتر برود. من در گذشته هم نقشهایم را با وسواس انتخاب میکردم.
خاطرهای از زمان تصویربرداری سریال برایمان بفرمایید.
خاطره بسیاری از سریال دارم. شب تا صبح من خود را برای تصویربرداری روز آینده آماده میکردم. دوستانی که اتاق کنار من بودند، امیدوارم من را حلال کنند. من اتاق تکی داشتم و بندههای خدا باید تا چهار صبح تمرینهای من را تحمل میکردند.